از شعارهاى روز عاشوراى حسين عليه السلام يكى اين است :
الموت اولى من ركوب العار /// والعار اولى من دخول النار
تا آخرين لحظه ها عملش ، حركاتش ، سكناتش ، سخنانش ، تمام حق خواهى ، حق پرستى و موجى از حماسه است . شب تاسوعا كه براى آخرين باز به او عرضه مى دارند يا كشته شدن يا تسليم ! اظهار مى دارد؛ والله لا اعطيكم بيدى اعطاء الذليل و لا افر فرار العبيد؛ به خدا قسم ، كه من هرگز نه دست ذلت به شما مى دهم و نه مثل بردگان فرار مى كنم ، مردانه مقاومت مى كنم تا كشته بشوم . ((آن ساعت هاى آخر، ابا عبدالله باز همان است . باور نكنيد كه ابا عبدالله اين جمله را گفته باشد: اسقونى شربه من الماء فقد نشطت كبدى من كه اين جمله را در جايى نديده ام ، حسين اين جور در خواست ها نبود، بلكه او در مقابل لشكر دشمن مى ايستد و فرياد مى كند: الا و ان الدعى قد ركز بين اثنتين بين السله و الذله و هيهات منا الذله ياءبى الله ذلك لنا و رسوله والمومنون و حجور طابت و طهرت ، مردم كوفه ! آن ناكس پسر ناكس ، آن زنازاده پسر زنازاده ، امير شما، فرمانده كل شما، آن كسى كه شما به فرمان او آمده ايد به من گفته است كه از اين دو كار يكى را انتخاب كن : يا شمشير، يا تن به ذلت دادن ، آيا من تن به ذلت بدهم ؟ هيهات ! كه ما زير بار ذلت برويم ! ما تن خودمان را در جلوى شمشيرها قرار دهيم ، ولى روح خودمان را در جلوى شمشير ذلت هرگز فرود نمى آوريم . خداى من كه در راه رضاى او قدم بر مى دارم راضى نيست و مى گويد نكن ، پيغمبر كه وابسته به مكتب او هستم ، مى گويد نكن ، آن دامن هايى كه من در آنها بزرگ شده ام ، دامن على كه روى زانوى او نشسته ام به من مى گويد تن به ذلت نده .))
اين يك حماسه است ، اما نه يك حماسه شخصى يا قومى در آن منيت نيست ، در آن خودپرستى نيست ، خداپرستى است در روز عاشورا حسين عليه السلام حد آخر مقاومت را هم مى كند، ديگر وقتى است كه به كلى توانايى از بدنش سلب شده است . يكى از تيراندازان ستمكار تيرزهرآلودى را به كمان مى كند و به سوى اباعبدلله مى اندازد كه در سينه اباعبدلله مى نشيند و آقا ديگر بى اختيار روى زمين مى افتد چه مى گويد؟ آيا در اين لحظه تن به ذلت مى دهد؟ آيا خواهش و تمنا مى كند؟ نه ، بلكه بعد از گذشت اين دوره جنگيدن رويش را به سوى همان قبله اى كه از آن هرگز منحرف نشده است مى كند و مى فرمايد: رضا بقضائك و تسليما لامرك و لا معبود سواك يا غياث المستغيثين اين است حماسه الهى ، اين است حماسه انسانى .
منبع : تبیان