جهاد فکری » همچون « جهاد عملی » دارای اهمیت خاص و نقش محوری و بنیادین می باشد و همان گونه که مبارزه فیزیکی در جبهه حق و باطل و برای صیانت از دین و ملت و کشور و حفاظت از استقلال و تمامیت ارضی و تداوم حیات عزتمند و بالنده لازم و واجب است مبارزه فکری در صحنه های زندگی اجتماعی و فرهنگی و سیاسی به منظور مرزبانی از دین و نگاهبانی از هویت اسلامی و استمرار حضور و نقش آفرینی فرهنگ و معارف اسلامی ضروری و حیاتی می باشد.
بدیهی است نمی توان این دو نوع جهاد و تلاش را از هم منفک و جدا نمود و برای هر کدام از آنها درجه و رتبه ای متفاوت و متغایر بادیگری قائل شد که این دو مکمل هم و دارای رابطه متقابل و همگون می باشند و در هم تاثیر می نهند و از موجودیت یکدیگر حفاظت می کنند. یعنی تحقق جهاد فکری زمینه ساز تحقق جهاد عملی می باشد و در نقطه مقابل محقق گشتن جهاد عملی موجب مهیا و مساعد شدن بسترهای ظهور و بروز جهاد فکری می گردد. به دیگر سخن اگر فرهنگ و اندیشه و معارف و تعالیم اسلام با مجاهدت های متفکران و عالمان آگاه و نهادهای متولی نشر و تبلیغ گسترش و ترویج نگردد اصل و ارزش والای جهاد با کفر و شرک و نفاق جایگاه و نقش و اهمیت خود را نمایان نمی سازد و موجب پرورش نیروهای مبارز و حماسه ساز برای دفاع از دین و ملت و سرزمین نمی گردد. همچنین چنانچه جهاد با دشمنان در جبهه های جنگ به ظهور و عینیت نرسد و تهاجم و تعدی جبهه باطل نفی نگردد و امنیت مرزها و جامعه و کشور در سطح کلان تامین نشود زمینه ها و شرایط برای تبلیغ و ترویج فرهنگ و تعالیم اسلامی با جهاد فکری اندیشمندان و عالمان متعهد و نهادهای فرهنگی و موسسات پژوهشی مساعد نمی گردد.
در متن آموزه های مقدس دینی با تعابیر و روش ها و تمثیل های گوناگون سعی شده تا جایگاه و نقش محوری جهاد فکری و فرهنگی نمایانده شود تا جامعه اسلامی به ارزش و منزلت آن واقف گردد و برای تحقق آن تلاش نماید.
رهنمود ذیل از حضرت امام حسین (ع ) یکی از روش های مزبور برای مشخص کردن نقش محوری جهاد و تلاش فکری و فرهنگی می باشد. امام (ع ) در قالب آموزه های زیبا و راهگشا چنین می فرمایند :
« کدام یک از این دو عمل برای تو خوشایند و دوست داشتنی می باشد نجات آن مسکین و ناتوانی که فردی قصد کشتن او را کرده است یا نجات آن مومن از شیعیان ما که فردی ناصبی و دشنام دهنده و بی دین قصد انحراف فکر و دل او را دارد در شرایطی که اگر تو راه بسته را بر او بگشایی تا با دلیل و برهان الهی بتواند آن فرد بی دین و فرومایه را در هم بشکند و به شبهاتی که ایجاد می کند پاسخ دهد
آری اگر این فرد مسلمان را از دست آن دشمن دشنام دهنده و بی دین نجات دهی ارزشمندتر می باشد که خدای بزرگ می فرماید : « کسی که فردی را زنده و احیا نماید گویا همه انسان ها را زنده کرده است » . پس آن کس که فکرش را زنده می سازی و از کفر به سوی ایمان سوق می دهی گویا همه انسان ها را زنده کرده ای پیش از آن که با شمشیرهای آهنین کشته شوند . » (۱ )
حضرت امام حسین (ع ) در این رهنمود زیبا جایگاه و اهمیت خاص جهاد فکری و فرهنگی را می نمایاند و با تمثیلی برگرفته از قرآن کریم مشخص می کند که نجات و رهایی انسان ها از خطر گمراهی و ضلالت و انحراف های اعتقادی و فکری بسیار ضروری و دارای ارزش و منزلت بزرگ می باشد و نباید نسبت به آن قصور ورزید و خود را در انجام این تعهد شرعی و مسئولیت انسانی به غفلت و تسامح گرفتار ساخت .
امام حسین (ع ) به این آیه شریفه استناد می جوید که می فرماید : « هر کس نفسی را حیات بخشد گویا همه مردم را حیات بخشیده است » (۲ )
حضرت امام حسین (ع ) از آیه مزبور اینگونه پیام می گیرد و به نتیجه می رسد که حیات فکری انسان بسیار حائز اهمیت است و قابل مقایسه با حیات جسمی نمی باشد. اگر چه صیانت از حیات جسمی در جای خود واجب و لازم می باشد لکن با اصل صیانت از حیات فکری و اعتقادی و روحی قابل قیاس نمی باشد زیرا انسانی که فکر وجان و روحش از انحراف و انحطاط رهایی یافت و از کفر و شرک و نفاق فاصله گرفت و به ایمان و توحید و خلوص رسید نه تنها خود از مرگ عقل و فکر رهایی یافته است که با حضور بالنده و سازنده خود در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در هدایت و ارشاد دیگران می کوشد و نور ایمان و شور عشق و شعور فکر وعقل خویش را در فضای گسترده جامعه انسانی به تجلی درمی آورد و به نقش آفرینی و تحول زایی می گذارد.
آیا جز این است که انسان گمراه و کافر و فاسق هم خود آلوده به انواع و اقسام گناه و بزه و فساد می باشد و در شکل گیری فتنه و تعدی و تهاجم به جان و مال و ناموس مردم و مختل کردن امنیت اجتماعی تلاش و فعالیت می نماید وهم دیگران را گمراه می نماید و به حرکت در بیراهه های معاصی و مفاسد به حرکت در می آورد .
و در نقطه مقابل مگر نه این است که انسان راه یافته و پاک و صالح عامل نضج و شکل گیری ایمان و عفاف و صلاح و نیکوکاری در دیگران می شود و شکوفه های عشق ناب و الهی و رایحه های دل انگیز فضایل و ارزش های والا و مقدس را در فضای زندگی انسان ها می پراکنند و جان و روحشان را به طراوت و نشاط معنوی می رساند و همچنان که خود در بلندای قله عشق و پرستش قرار گرفته و سر بر آسمان عزت و شرافت می ساید دیگران را نیز به حرکت از دامنه های کوه راسخ و استوار « هدایت » به سوی قله رفیع و عظیم و اطمینان بخش آن ترغیب می کند .
با این وصف مشخص است که جهاد فکری انسان های فکور و آگاه و خودساخته و مهذب در عرصه های فعالیت های اجتماعی چقدر حائز ارزش و اهمیت می باشد و از چه نقش حیاتی و محوری و تحول زایی برخوردار است . و نیز مشخص است که اندیشمندان اسلامی و مراکز حوزوی و پژوهشکده ها و مراکز فرهنگی و نهادهای متولی نشر تعالیم و معارف اصیل اسلامی از چه مسئولیت عظیمی برخوردار می باشند و چگونه باید برای تحقق آثار ارزشمند جهاد فکری و فرهنگی در ابعاد گوناگون و در سطوح کلان و مرتبط با نیازهای داخل و خارج از کشور به تلاش و فعالیتی جامع و گسترده و متداوم اهتمام ورزند. این مسئولیت بزرگ و فعالیت های جامع و گسترده ناشی از آن اگر چه در همه اعصار و زمان ها و در هر مقطع از تاریخ حائز اهمیت است لکن در عصر کنونی که انقلاب شکوهمند اسلامی بر مبنای فرهنگ و اندیشه اسلامی در ایران شکل گرفته و امواج آن در سرتاسر جهان گسترش یافته و جان و روح ملل مسلمان و آزادگان جهان را مشتاق ساخته است بیشتر و فزون تر و با ابعادی وسیع تر ضرورت می یابد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ فرهنگ سخنان امام حسین (ع ) ترجمه و تنظیم به کوشش محمد دشتی انتشارات مشهور ص ۴۷۷
۲ ـ قرآن کریم سوره مائده (۵ ) آیه ۳