قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

امام حسين عليه السلام و فرشتگان

فرشتگان شب و روز كه با فرود از آسمان ، با فرشتگان نگهبان حرم حسين عليه السلام با مهر و محبّت ديدار مى كنند.

حسين عليه السلام انسان وارسته و پيشواى انسانيّت بود امّا برتر از فرشتگان ، به همين جهت ، ويژگيهايى در رابطه با فرشتگان دارد كه در سه بخش ترسيم خواهد شد:
1) آنچه از فرشتگان به او ارزانى شد.
2) حسين عليه السلام و صفات فرشتگان
3) آنچه از آن حضرت ، به فرشتگان ارزانى شد.

از فرشتگان سه گروه و سه صنف به آن حضرت ارزانى شد: 
الف : گروهى براى خدمت به او در دوران حيات پرافتخارش ‍ ارزانى شد كه در روايات آمده است ، از آن جمله در روايت است كه :
(يكى از فرشتگان بر خود باليد كه از جمله حاملان عرش ، و مسئول اعلان فرا رسيدن روز رستاخيز و از فرشتگان مقرّب است .
جبرئيل در برابر او به خود باليد كه : امين وحى الهى و سفير خدا به سوى پيامبر و تدبيرگر برخى امور آسمانها، روز رستاخيز و ... است وآن دو خدا را به داورى خواستند.
خداوند ضمن پيام خويش سوگند ياد كرد كه : موجودى گرانمايه تر از آنان آفريده است . گفتند: بار خدايا! اين چگونه ممكن است با اينكه ما را از نور عظمت خويش پديد آوردى ؟
آنگاه به عرش نگريستند كه در آن اين كلمات را ديدند:
لااله الاّ اللّه ، محمّد وعلى وفاطمه والحسن والحسين و بدينگونه در برابر شكوه و عظمت اين برگزيدگان بارگاه خدا از كار خويش ، شرمنده شدند.
جبرئيل گفت : پروردگارا! به حقّ اين برگزيدگان بارگاهت ، سوگندت مى دهم كه مرا در خدمت آنان قرار دهى . خواسته اش ‍ برآورده شد و در خدمت آنان قرار گفت .

امّا حسين عليه السلام ويژگى فراترى داشت ، چرا كه فرشته وحى ، گهواره جنبان اوبود و براى او اينگونه زمزمه مى كرد:

 

انّ فى الجنّة نهراً من لبن

لهم يدخل الجنّة من غير حزن


و از بهشت پرطراوت و زيبا براى حسين عليه السلام انواع ميوه ها و لباسها آورد لباس او را رنگين ساخت و در سوگ او فرود آمد و تربت مقدّس او را برگرفت و با اينكه پس از رحلت پيامبر گرامى ديگر به زمين نمى آمد، به خاطر شهادت حسين عليه السلام فرود آمد.
امام سجّاد عليه السلام مى فرمايد: هنگامى كه پدر گرانقدرم حسين عليه السلام به شهادت رسيد، جبرئيل در چهره انسانى فرود آمد و فرياد سهمگينى سر داد. دليل آن را پرسيدند كه گفت : چگونه فرياد سر ندهم در حالى كه پيامبر ايستاده و گاه بر زمين ، و گاه بر اين سپاه گمراه و بيدادپيشه مى نگرد و من در هراسم كه دست به نفرين اين تجاوزكاران سياه رو بردارد و من نيز در اينجا نابود شوم . از گفتار او بسيارى از خواب غفلت بيدار شدند و بر جنايت خويش پشيمان گشتند.
آنگاه امام سجاد عليه السلام اضافه كرد: آن ندا كننده جبرئيل بود و اگر اجازه داشت در ميان آنان صيحه اى مى كشيد كه همه را نابود مى ساخت ، امّا خداوند به آنان مهلت داد تا بر ظلم و كفرشان بيفزايند.
امّا جز فرشته وحى ، فرشتگان بسيارى براى خدمت به آن حضرت ماءموريّت داشته اند، از جمله : آنهايى كه تربت او را به خدمت نياى گرانقدرش آوردند و آنهايى كه جهت تبريك ولادت و تسليت آن حضرت فرود آمدند و گروههاى ديگرى كه از روايات دريافت مى گردد.

ب : گروه دوّم از فرشتگان براى خدمت به آن حضرت ، آنهايى بودند كه در موقعيّتهاى گوناگونى ، به يارى آن حضرت آمدند عبارتند از:
1. فرشتگانى كه به صورت مسلّح و آماده به هنگام حركت دادن آن حضرت از مدينه به سوى مكّه به حضورش شرفياب شدند و خاطرنشان ساختند كه خداوند بارهابه وسيله آنها نياى كبيرش را يارى كرده و اينك آماده يارى رسانى بر او برضدّدشمنانش ‍ هستند، آن حضرت فرمود: ميعادگاه ما كربلاست . از او خواستند اجازه دهد او را همراهى كنند، كه فرمود: من از رژيم اموى ، هراسى ندارم و مى دانم تا رسيدن به كوى شهادت و وعده گاه خويش نمى توانند، مرا به شهادت برسانند.

2. پس از حركت حسين عليه السلام از مكّه به سوى كربلا، گروه ديگرى به حضورش رسيدند. روايت است كه : سه روز پيش از حركت حسين عليه السلام به سوى عراق ، برخى به حضورش ‍ شرفياب شدند و از شرائط مردم آن منطقه و تزلزل روانى آنان و اينكه چگونه دلهايشان با حسين عليه السلام است و شمشيرهايشان با دشمن ، با او سخن گفتند. آن حضرت به سوى آسمان اشاره كرد، گويى درهاى آسمان گشوده شد و انبوهى بى شمار از فرشتگان فرود آمدند. آنگاه آن حضرت فرمود: اگر نه اينكه ، مى بايد كارها به صورت عادى جريان يابد و پاداش ‍ پرشكوه شهادت و جهاد در راه حق ، محفوظ بماند به وسيله اينها با دشمن پيكار مى كردم ، امّا خود نيك مى دانم كه كربلا شهادتگاه من و ياران فداكار من است و جز پسرم على عليه السلام همه به شهادت خواهيد رسيد.
3. در كربلا هنگامى كه كار بر او سخت شد، فرشتگان الهى شرفياب شدند و پرچم پيروزى بر فراز سر او به اهتزاز درآمد و او ميان پيروزى ظاهرى و حقيقى ، مخيّر شد كه با آگاهى و آزادى ، ديدار خدا را برگزيد.
ج : گروه ديگر، آنهايى هستند كه در شهادتگاه او به فرمان خدا به تدبير امور مى پردازند:
1. جمعى از آنها همواره در سوگ او سوگوارند و كارشان گريه بر آن حضرت است و آنها چهار هزار فرشته اند
2. جمعى ديگر به استقبال و بدرقه زائران آن حضرت و عيادت بيماران آنان و تشييع جنازه مردگان آنان مى روند
3. برخى در كنار شهادتگاه او همواره عاشقان كوى او را به زيارت قبر مطهّرش فرامى خوانند و ندا مى دهند كه : هان اى حقّ طلبان و اى طالبان سعادت و نيك بختى ! به سوى خلاصه آفرينش بشتابيد و با عزّت و كرامت بازگرديد و براى هميشه از يأ س و نوميدى در امان باشيد.

4. برخى ديگر به زائران هدفدار و شايسته اش ندا مى دهند كه : خوشا به حال شما اى بندگان خدا! با زيارت آن حضرت ، بهره پرشكوه برديد و خداوند گناهان شما را بخشيد، از اين پس مراقب كارهاى خود باشيد.
5. دسته اى كه هر روز به زيارت او مى شتابند.

6. دسته اى ديگر بر او درود مى فرستند و شمارشان صدهزار فرشته است .

7. انبوهى از آنان بر زائران تقوا پيشه و هدفدار حسين عليه السلام طلب آمرزش مى كنند
8. فرشتگان شب و روز كه با فرود از آسمان ، با فرشتگان نگهبان حرم حسين عليه السلام با مهر و محبّت ديدار مى كنند
9. فرشتگانى كه به زائرين كوى او، درود نثار مى كنند.
10. فرشتگانى كه سلام عاشقان كوى او را از راه دور به آن حضرت مى رسانند.
11. فرشتگانى كه به فرمان خدا با نشانى از نور، زائران او را مشخّص مى سازند تا روز رستاخيز ممتاز باشند و پيامبر صلى الله عليه و آله و فرشته وحى ، آنان را از خطرات رستاخيز نجات مى دهند.
12. فرشتگانى كه قطرات اشك ديدگان سوگواران آن حضرت را جمع و با آب حيات مى آميزند و آن را گواراتر مى سازند.
13. هفتاد هزار فرشته اى در هر آسمان ، از روز عبور روح مقدّس ‍ حسين عليه السلام از كنارشان ، به احترام او ايستاده اند و تا روز رستاخيز بر او خضوع مى كنند.
14. فرشتگانى كه در رجعت آن گرامى ، يار او هستند، اينها همان فرشتگانى هستند كه از بارگاه خدا، براى يارى او در كربلا اجازه گرفتند امّا هنگامى مى رسيدند كه آن گرانمايه به شهادت رسيده بود ... و آنگاه بدانان وحى شد كه : در كنار شهادتگاه او تا هنگامه رجعت او بمانيد تا آن روز ياريش نماييد و تا آن روز بر او سوگوار باشيد كه نتوانستيد ياريش نماييد. از اين رو آنها تا رجعت او، سوگوار هستند و از انسانها نيز هر كس به خاطر فوت يارى حسين عليه السلام از او، بر آن شهيد، جاودانه گريه كند از آن فرشتگان خواهد بود.
15. فرشتگانى كه سلام پيامبر صلى الله عليه و آله را به زائر او مى رسانند.

16. فرشتگانى كه بنابه روايت حضرت صادق عليه السلام در يك گروه ، به شمار هفتاد هزار ماءمورند كه در كنار قبر آن حضرت خداى را عبادت كنند و پاداش آنها ويژه زائران حسين عليه السلام است و يك نماز آنان ، معادل با يك هزار نماز، از فرزندان انسان است .
17. فرشتگانى كه به فرمان خدا، زائران حسين عليه السلام را تا خانه اش همراهى مى كنند و آنگاه فرمان مى يابند تا در خانه او بمانند و خدا را عبادت كنند و آنگاه كه زائر حسين عليه السلام جهان را بدرود گويد تا روز رستاخيز نايب الزّياره او گردند.
18. فرشتگانى كه پس از مرگ زائر حسين عليه السلام كنار قبر او مى مانند و تا روز رستاخيز براى او آمرزش مى طلبند.
19. فرشتگانى كه هر روز بر گرد حرم او، طواف مى كنند.
20. همه فرشتگانى كه با شهادت حسين عليه السلام به بارگاه خدا ناله زدند و هنگامى كه به خاك افتاد و سر مقدّسش جدا شد، به يكباره به بارگاه خدا ناله زدند كه : بار خدايا! اين حسين عليه السلام پسر پيامبر برگزيده توست كه بااو اينگونه رفتار مى شود. آنگاه بدانان وحى شد كه : آرام باشيد! به عزّتم سوگند كه داد او را خواهم گرفت. آنگاه اشباح امامان نور را بر آن فرشتگان نماياند كه حضرت مهدى عليه السلام در ميان آنان به نماز ايستاده بود و خطاب به فرشتگان فرمود: به وسيله اين قائم از اين ظالمان ، انتقام خواهم گرفت.
21. فرشتگانى كه پس از شهادت او، تربتش را به آسمانها بردند و روايت است كه : فرشته اى به سوى درياها فرود آمد و بالهاى خود را بر همه درياها گشود و فرياد زد كه : هان اى ساكنان دريا! لباس سوگوارى بپوشيد كه پسر پيامبر را سر بريدند. و آنگاه از تربت او برگرفت و به آسمانها برد و همه فرشتگان آن تربت را بوييدند.

22. فرشتگانى كه به منظور غسل و تجهيز و به خاكسپارى آن حضرت ، در شهادتگاهش فرود آمدند.

از صفات برجسته فرشتگان اين است كه پيوسته در عبادت خدا و اطاعت فرمان او هستند، نه خستگى آنان را فرا مى گيرد و نه غفلت از ياد خدا و نه به نافرمانى مى گرايند. اميرمؤ منان عليه السلام در وصف آنان مى فرمايد:
(برخى از فرشتگان ، سجده كنندگانى هستند كه ركوعى ندارند.
برخى ديگر براى ركوع خميده اند و قامت براى قيام راست نمى كنند.
گروهى از آنان ، صف زدگانى هستند كه هرگز دگرگونى در وضعيّت آنان پديدنمى آيد و ستايشگرانى هستند كه خستگى و فرسودگى در آنان راه ندارد، نه خواب بر چشمانشان پيروز مى گردد و نه اشتباه و خطايى بر انديشه آنها، نه بر كالبدهايشان سستى روى مى آورد و نه به آگاهيشان غفلت و فراموشى .
دسته اى از فرشتگان را، امانتداران وحى و زبان گويا بر پيام آوران خود قرار داد.
دسته ديگرى را وسيله اجراى فرمان قضا و قدر و فرمانهاى خويش .
جمعى را حافظان بندگانش قرار داد.
جمعى ديگر را، نگهبانان درهاى بهشت برين .
برخى از آنان پاهايى در سطوح پائين زمين دارند و گردنهايى فراتر از مرتفعترين آسمانها و اعضاى كالبدى گسترده تر از پهنه صفحات كيهان بى كران و دوشهايى همسان پايه هاى عرش.
حسين عليه السلام عبادت تمامى فرشتگان از آغاز تا فرجام آفرينش را در يك روز انجام داد. آن حضرت براى خدا سجده اى كرد كه جاودانه شد و ركوعى به جاآورد كه قامت براى قيام راست نكرد و در شب عاشورا خدايش را به گونه اى عبادت نمود كه نه خواب بر چشمانش پيروز شد و نه اشتباه و نسيان بر انديشه اش .
روز عاشورا، خويشتن را به سختيهاى كار و تلاش و كوشش در جهاد، آمد و رفت ، پيكار و نبرد، حملات شديد به دشمن ، بازگشت به خيمه ها، آمادگى براى نبرد مجدّد و طنين افكن ساختن نداهاى حق طلبانه و فريادهاى دادخواهانه از بيدادگرى رژيم سياهكار اموى ، سخت به زحمت انداخت و جدّيت بسيارى كرد؛ امّا هرگز سستى و فرسودگى بر كالبد مقدّسش عارض نشد، گويى اين پيكر پرتوان از دنياى مادّى ما نبود.
هنگامى كه آن حضرت و ياران فداكارش را در روز عاشورا، به خوبى نظاره كنيم و در مورد شاهكار اطاعت و بندگى آنان در بارگاه دوست همانگونه كه در سوره صافّات بدان اشاره رفت بيانديشيم ، خواهيم دريافت كه حسين عليه السلام ياران فداكار و بااخلاص او هستند كه براستى صف زدگان براى جهادند، صف زدگانى كه هرگز دگرگونى در اراده و تصميم و حركت توحيديشان پديد نيامد.
اميرمؤ منان عليه السلام در ترسيم صفات فرشتگان مى فرمايد: آنها شيرينى معرفت خداى را چشيده و از جام مهر و محبّت او سيراب گشته و پرواى از خدا بر اعماق قلبشان نفوذ كرده است ؛ از اين رو فرمانبردارى و عبادت طولانى خدا، قامت آنان را خم كرده و شوق بسيار به او، حالت تضرّع آنان را از بين نبرده است .
مقام والاى آنها، طوق خشوع را از گردنشان بيرون نياورده و خودپسندى و خودخواهى آنها را فرا نگرفته كه كارهاى گذشته خود را بزرگ به شمار آورند و فروتنى در برابر ذات پرشكوهش ، سهمى براى بزرگ شمردن خودشان باقى نگذاشته است . گذشت زمان آنان را از انجام وظائف ، فرسوده نساخته و از علاقه آنان نكاسته تا از اميد به درگاه پروردگارشان نوميد گردند. مناجات و نيايش طولانى ، زبان آنان را كند نكرده و اشتغال به غير خدا، آنان را تحت اختيار خود نياورده تا نداى بلندشان را به تضرّع و نيايش ‍ به بارگاه خدا كوتاه سازد.
 
آرى ! اگر به خوبى به شخصيّت والا و شاهكار بزرگ حسين عليه السلام بينديشيم به روشنى ، آثار چشيدن معرفت خدا و سركشيدن جام مهر و عشق او را، در كران تا كران زندگى او در خواهيم يافت . او شيرينى معرفت بى نظيرى را چشيده بود كه هجوم امواج رخدادهاى ناگوار و تلخ دنيا و دنياپرستان بر قلب و جان و درون و برون او، هرگز احساس تلخكامى نكرد كه به عكس ‍ مى فرمود:
مرگ و شهادت در راه حقّ برايش پاكيزه و دوست داشتنى و سعادت است.
و نيز از جام محبّت او تا جايى سيراب شده بود كه عطش تشنگى سخت ظاهرى ، كه لبها را پژمرده و زبان را در كام بى قرار و جگر را شعله ور و پاره پاره و نور ديدگانش را كم سو ساخته بود، با اين وصف روح و جان او از عشق و مهر خدا، سيراب و سرشار بود و شايد جام آب گوارايى را كه فرزند انديشمند و قهرمانش در واپسين لحظات شهادت ازآن خبر داد كه در دست پيامبر است و او در انتظار حسين عليه السلام است ، آبش از اين نوع يا دربردارنده آب حيات مادّى و معنوى بود.
اگر با بينش معنوى به سخن اميرمؤ منان عليه السلام در مورد فرشتگان بينديشيم كه فرمود: فرمانبردارى و عبادت خدا، قامت آنان را خميده ساخته ، امّا شوق بسيار به او حالت نيايش ‍ آنان را از بين نبرده است. در خواهيم يافت كه آشكارترين فرد و شايسته ترين مصداق آن ، حسين عليه السلام است ؛ چرا كه آن گرامى است كه هم در فرمانبردارى و عبادت پرشكوه روز عاشورا قامتش خميده شد و هم با به جان خريدن تيرسه شعبه اى كه بر سينه و قلب مقدّسش فرود آمد ... و خون پاكش فوّاره زد و بايد بر خميدگى قامت در اطاعت و عبادت پرشكوه خدا، جدا شدن و قطعه قطعه شدن پيوندهاى وجود و اعضاى مقدّسش را نيز افزون ساخت ، امّابا همه اينها عشق او به خدا افزونتر شد.
اگر به راستى نيك بينديشيم پرشكوه ترين مصداق اين جمله ولم ينفد طول الرغبة اليه مادّة تضرّعهم سالار شايستگان است ، چرا كه مفهوم جمله اين است كه : فرشتگان برآمدن خواسته هاى خويش را نمى جويند و نمى نگرند تا بسان بسيارى انسانها با به طول انجاميدن خواسته هايشان حالت نيايش و تضرّع آنان به بارگاه دوست از بين برود بلكه آنان همان تضرّع و نيايش در بارگاه او را تا زنده هستند، دوست مى دارند.
حسين عليه السلام در اين ويژگى نيز، سرآمد فرشتگان شد چرا كه آن حضرت نه تنها حالت نيايش و راز و نيازش به بارگاه خدا، در همه زندگى ظاهرى قطع نشد، بلكه انواع مصائب و گرفتاريها و رنجهاى جانكاه را براى پيكر مقدّس و سر مطهّر و قبر منوّرش ، پس از شهادت خود نيز، درراه خدا به جان خريد و همه اينها را در همان دوران زندگى ارزيابى و براى خشنودى خدا، نيّت همه آنها رانمود.
در اين مورد، كافى است به پايمال شدن پيكرش ، بريده شدن دست و انگشتانش پس از شهادت ، زده شدن چوب بيداد بر لب و دهانش ، بر فراز نيزه گرداندن سر مطهّرش در شهرها نگريست ، كه همه اينها را به نيّت انجام فرمان خدا و عبادت و اطاعت او و احياى دين و سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله و پيكار با بدعتهاى جاهلى رژيم پليداموى و... همانگونه كه از سخنان آن حضرت دريافت مى گردد، به جان خريد و تازه اينها قطره اى است از آنچه نيامد.
خداوند به واسطه نور وجود حسين عليه السلام فرشتگان را مورد الطاف خاصّى قرارداد، از آن جمله :
1. آن حضرت در پرتو الطاف خاصّ خدا، وسيله تقرّب بيشتر آنان به بارگاه خدا شد.
2. شهادتگاهش معراج فرشتگان گشت .
3. منبع و كانون مقدّسى گرديد كه فرشتگان در تدبير امور مربوط به او و شهادت و شهادتگاه و زائران و سوگوارانش ، به فرمان خدا، به بهره ها و پاداش پرشكوه ترى نايل مى گردند و آن گرامى وسيله عظمت و بالا رفتن درجات آنان مى گردد.
شايد به همين جهت است كه در آفرينش آدم ، هنگامى كه فرشتگان در برابر خدا گفتند:
نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ
ما به ستايش تو تسبيح مى گوييم و تو را تقديس مى كنيم .
در پاسخ آنان فرمود:
...اِنّى اَعْلَمُ مالاتَعْلَمُونَ
آنچه من مى دانم شما نمى دانيد.
و اين بهره ورى عظيم بر آنان پوشيده بود كه پس از آن آگاهى يافتند.

 

 

نویسنده:آيت اللّه حاج شيخ جعفر شوشترى

  • فرشتگان
  • امام حسین
  • امام حسین و فرشتگان
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه