عبدالله نام طفل امام حسين(ع) است كه در آخرين لحظات جنگ، در آغوش امام(ع) به شهادت رسيد؛ البته برخي به اشتباه او را علياصغر مينامند.
در بررسي تاريخ كربلا و وقايع روز عاشورا، به صحنه جان سوزي برميخوريم كه بسياري از بزرگان و مورخان آن را نقل كردهاند و گفتهاند كه در آخرين ساعات نبرد، طفلي از امام حسين(ع) كه در آغوش ايشان بود، هدف تير دشمن قرار گرفته، به شهادت رسيد. نام اين طفل را بسياري «عبدالله» 8 و برخي «علي» 9 و يا «علياصغر»10 گفتهاند. و بعضي ديگر نيز صرفاً به كلمه طفلي از حسين(ع) اكتفا كرده، از او نامي نبردهاند.11
البته در زيارت ناحيه مقدسه چنين آمده است: سلام بر «عبدالله» طفل شيرخوار تيرخورده، در خون خويش غلطيده كه خونش به آسمان جهيد و در آغوش پدرش به تير دشمن ذبح گرديد.12
تمام منابع اتفاق دارند كه تنها يك فرزند شيرخوار امام حسين(ع) با آن كيفيت به شهادت رسيده است و تنها اختلاف در نام اوست. مرحوم مجلسي ميگويد:
«نزد من صحيح اين است كه امام حسين سه پسر به نام علي داشته است».13 «اما اختلاف درباره اسم او احتمالاً به جهت اين بوده كه اين طفل را به دو نام ميخواندند، با توجه به اين كه طبق روايتي، امام به خاطر علاقه زيادي كه به پدرش داشت، بارها نام علي را بر فرزندانش گذاشته است.»14
آيا امام حسين(ع) دختري به نام فاطمهي صغري داشته است كه به هنگام شهادت ايشان در مدينه مانده باشد؟
در كتب معتبر تاريخ و مقاتل، نامي از فاطمه صغري ـ فرزند امام حسين(ع) ـ و ماندن وي در مدينه و عدم حضورش در كربلا، نيامده است.
در فهرست اسامي فرزندان امام حسين(ع) در كتب تاريخ و مقاتل، نام دو دختر15 و يا سه دختر16 به نامهاي سكينه، فاطمه و زينب، به ثبت رسيده است و نامي از دختري به نام فاطمه صغري موجود نيست و به اتفاق همه مورخان و مقتلنويسان، امام حسين(ع) هنگام حركت از مدينه به سوي مكه، تمام فرزندان خود، فرزندان امام حسن(ع) و اهلبيت خود را، به جز محمد بنحنفيه، به همراه داشتند.17
بنابراين، از امام حسين(ع) فرزندي به نام فاطمه صغري كه در مدينه مانده باشد و در صحنه كربلا حضور نداشته باشد، در تاريخ ثبت نشده است.
آيا مادر علياكبر زودتر از مادر امام سجاد با امام حسين(ع) ازدواج كرد كه نام علياكبر بر، ايشان نهاده شده است و علي اوسط و علي اصغر كدامند؟ و سن حضرت علياكبر چقدر بوده است؟
بسياري از مورّخان بر اين باورند كه امام حسين(ع) دو پسر به نام «علي» داشته است كه به «علياكبر» و «علياصغر» معروف بودند.18 برخي نيز از سه فرزند به نامهاي «علياكبر»، «علياوسط» و «علياصغر»ياد كردهاند.19 اما اين كه امام سجاد(ع) و علي بن الحسين شهيد جوان ـ كدام يك از اينها ميباشند، سه نظريه وجود دارد:
الف ـ امام سجاد(ع) علياصغر و شهيد جوان كربلا علياكبر بوده است؛20
ب ـ عكس نظريه اول، يعني امام سجاد(ع) علياكبر بوده و شهيد كربلا علي اصغر؛21
ج ـ شهيد كربلا علياكبر، امام سجاد(ع) علياوسط و فرزند خردسالي از امام حسين(ع) علي اصغر بودهاند.22
به عنوان شاهدي براي نظريه، اول به اين كلام امام سجاد(ع) تمسك جستهاند كه در جواب عبيدالله بن زياد وقتي كه گفت: «آيا خدا علي را نكشت؟» فرمود: «من برادري داشتم كه علي نام داشت و از من بزرگتر بود و مردم او را كشتند.»23 البته برخي ديگر هنگام نقل اين عبارت، جمله «از من بزرگتر بود» را نياوردهاند،24 اما اينكه چرا نام يكي «علياكبر» و ديگري «علياصغر» نهاده شده، براي تمييز و عدم اشتباه بوده است.
اما درباره تاريخ ازدواج امام حسين(ع) با مادران آن دو، هيچ مطلب مستندي نداريم. نام مادر جوان شهيد كربلا «ليلي دختر ابيمرة بن عروه بن مسعود الثقفيه» ميباشد25 و برخي نامش را «آمنه» گفتهاند.26 درباره سن ايشان نيز بسياري متعرض آن نشدهاند و برخي كه آن را بيان كردند، تاريخهاي متفاوتي گفتهاند: 18 ساله، 25 ساله، (27) 12 ساله، (28) 17 ساله،(29) و تولد در دوران حكمراني عثمان.30 از اين رو تاريخ دقيقي به دست نميدهد.
در پايان شيخ مفيد كه از علماي برجستهي شيعي و مورد اعتماد ميباشد، امام سجاد(ع) را علي اكبر و شهيد كربلا را علي اصغر معرفي كرده است؛31 همچنين ايشان در نقل فرمايش امام سجاد(ع) در مجلس ابن زياد، فقط به اين فرمايش امام اكتفا كرده كه من برادري به نام علي داشتم، و مردم او را كشتند، و اين مطلب كه او از امام سجاد(ع) بزرگتر بوده را نقل نكرده است.32
آيا امام حسين(ع) دختري به نام سكينه داشته است و اگر چنين بوده، آيا در كربلا ازدواج كرده است يا پيش از آن؟ او در كربلا چقدر سن داشته و شوهر او چه كسي است؟ آيا اين مطلب صحت دارد كه همسر ايشان «مصعب بن زبير» ـ برادر عبدالله بن زبير ـ و قاتل مختار ثقفي بوده است و بر فرض صحت، چگونه توجيه ميشود؟
با دقت و تحقيق در كتب تاريخي و مقاتل درمييابيم كه، تاريخ نويسان شيعي و سنّي وجود دختري به نام سكينه را براي امام حسين(ع) ثبت كردهاند: شيخ مفيد مينويسد: سكينه از جمله دختران امام حسين(ع) و نام مادرش «رباب» است.33 مرحوم طبرسي نيز با ذكر اين مطلب، ميفرمايد: امام حسين(ع) وي را به عقد عبدالله بنالحسن، ـ برادر زادهاش ـ درآورد كه در روز عاشورا به شهادت رسيد،34 و در كتاب «مقتلالحسين» آمده است: ايشان با پسر عمويش ـ عبدالله بنالحسن ـ ازدواج كرد كه در روز عاشورا، قبل از اين كه بين آنها وصلتي صورت بگيرد، به شهادت رسيد و هيچ بچهاي از ازدواج آنها به دنيا نيامد.35 همچنين مرحوم طبرسي نقل ميكند: سكينه بنت الحسين(ع)، در روز عاشورا ده ساله بوده است.36
ذهبي نيز در كتاب «تاريخ الاسلام»، سكينه را دختر امام حسين(ع) ميداند و فهرستي از كتبي را كه از سكينه ـ بنت الحسين(ع) ـ نام آوردهاند، ذكر ميكند37 كه حدود بيست كتاب است؛
بنابراين، كتب بسياري از سكينه ـ دختر امام حسين(ع) ـ ياد كردهاند، كه نام برخي از آنها را، افزون بر آنچه در متن آمده، در پينوشت آوردهايم!38
امّا دربارهي سنّ آن بزرگوار، سخن روشني وجود ندارد و از مجموع اقوال مورّخان استفاده ميشود كه ايشان در جريان كربلا ازدواج كرده، يا حداقل در سنّ ازدواج بوده است.
مرحوم شيخ مفيد در اين باره ميفرمايد: روايت شده كه حسن بن حسن يكي از دو دختر امام، حسين(ع) ـ عمويش ـ را براي خويش خواستگاري كرد. امام حسين(ع) به او فرمود: فرزندم، هر دخترم را كه بيشتر دوست داري، خود اختيار كن، تا او را به همسري تو درآورم. حسن حيا كرده پاسخي نداد؛ پس امام حسين(ع) فرمود: من دخترم فاطمه را براي تو اختيار كردم؛ زيرا او شباهت بيشتري به مادرم فاطمه(س) ـ دختر رسول خدا(ص)ـ دارد.39
از اين روايت استفاده ميشود كه دختر ديگر امام حسين(ع) (سكينه) است كه در آن زمان ـ قبل از جريان كربلا ـ به سن ازدواج رسيده بوده كه امام حسين(ع) حسن بن حسن را براي انتخاب يكي ازآن، دو آزاد گذاشت. ذهبي مورخ بزرگ اهل سنت نيز در كتاب «تاريخ الاسلام» ميگويد:
«سكينه بنت الحسين(ع) با چند نفر ازدواج كرد كه اولشان عبدالله بن حسن بوده است و بعد از او مصعب بن زبير، عبدالله بن عثمان حزامي، زيد بن عمرو، عبدالعزيز بن مروان، و ابراهيم بن عبدالرحمن بن عوف ازدواج كرده است»40
اما اين كه آيا حضرت سكينه بعد از عبدالله بن حسن، با كس ديگري ازدواج كرده يا خير، اقوال مختلفي وجود دارد؛ ذهبي در تاريخ اسلام ميگويد: «پس مصعب با سكينه ازدواج كرد و پيش از اين كه به هم برسند مصعب كشته شد و بعد از او نيز چند نفر با سكينه ازدواج كردند.» ابي الفرج اصفهاني نيز در كتاب «الاغاني» چنين ميگويد:
علي محمد علي دخيل در كتاب «سكينة بنت الحسين» بعد از نقل تمام اقوال از كتب مختلف، چنين نتيجهگيري ميكند: «اين اسامي و شوهران حضرت سكينه به شكل عجيبي، بلكه به صورت نادر مخلوط شدهاند، تا جايي كه يك اسم به دو نيم شده و از هر نيمي به تنهائي شوهري بيرون ميآيد و براي سكينه دو همسر پيدا ميشود.»41 نيز در جاي ديگري ميگويد: «اين اقوال گوناگون دربارهي همسران حضرت سكينه، از روايات مختلفي كه در اين زمينه وجود دارد، ناشي شده است كه گاه با يكديگر اختلاف يا تناقض دارند؛ مثلاً در يك صفحه از كتاب «الاغاني» چهار روايت ديده ميشود كه همه آنها با يكديگر تناقض دارند؛»42 باز در چند صفحه بعد، بحث را چنين جمعبندي ميكند: «اين گونه روايات قابل اعتماد و اطمينان نيست و از جمله اقوال و رواياتي كه در اين باره وجود دارد، آنچه كه نزد شيعه پذيرفتني است، اين است كه حضرت سكينه جز با پسر عمويش عبدالله بنالحسن ازدواج نكرد.»43
علماي اهل سنت نيز در كتب خود، اين اعتقاد شيعه را نقل و با آن موافقت كردهاند.
كتب ذيل از جملهي كتب شيعه و سني است كه اين موضوع را روايت كردهاند:
1. اسعاف الراغبين، ص 210؛
2. رياض الجنان، ص 51؛
3. اعلام الوري، ص 127؛
4. سفينه البحار، ص 638 ؛44
5. مقتل الحسين، اثر مقرم، ص 330؛
6. سكينه بنت الحسين، اثر مقرم، ص 72؛
7. ادب الطف، ج 1، ص 162.
اسارت اهلبيت(ع) چه مدت طول كشيد؟
در حادثهي كربلا پس از پايان نبرد، اهلبيت امام حسين(ع) را اسير گرفته، شهر به شهر گرداندند و در كوفه و شام به نمايش گذاشتند. اين فاجعه، نقض آشكار قوانين اسلام بود؛ چرا كه اسير گرفتن زن و مرد مسلمان از نظر اسلام مردود؛ است همان گونه كه علي(ع) نيز در جنگ جمل اسير كردن زنان را روا نشمرد و عايشه را به همراهي تعدادي از زنان به شهر خودش باز گرداند؛ اما متجاوزان اموي بازماندگان و فرزندان پيامبر(ص) را به اسارت گرفته، مثل اسيران كافر، از كوفه به شام فرستادند، چهرهي زنان اسير را بر اهالي شهرها و روستاهايي كه بر سر راه بود، نشان دادند45 و با آنها در نهايت سنگدلي و خشونت مانند كنيزان و غلاماني كه از بيگانه گرفته باشند، رفتار كردند.46
حضرت زينب(س) هنگام عبور از كنار جسد شهدا، در اعتراض به اين اسارت فرمود: اي محمد(ص)! اينان دختران تو هستند كه به اسارت ميروند…47
روز دوازدهم محرّم، به فرمان عمر بن سعد، سپاه به سوي كوفه به راه افتاد. ابن سعد بازماندگان امام(ع) را كه خاندان پيامبر(ص)بودند، با شيوهاي درد آور به صورت اسير به كوفه آورد و مردم كوفه نيز براي ديدن اسيران، از شهر خارج شده، در كنار راه ايستاده بودند.
اسيران اهلبيت(ع) به مدت نامعلومي در زندان ابنزياد ماندند و پس از كسب اطلاع ابن زياد از يزيد، به سوي شام رهسپار شد و روز اول ماه صفر 61 هـ ق به دمشق رسيدند. و با توجه به نقل صحيحي كه اسيران اهل بيت در روز بيستم ماه صفر سال 61 هجري مطابق با اولين اربعين شهادت امام حسين(ع) به كربلا رسيده باشند بايد بيش از چند روز در دمشق نمانده باشند كه شهيد قاضي طباطبايي در كتاب گرانسنگ «تحقيق در اولين اربعين سيدالشهدا(ع)» اين قول را تقويت كرده است، بنابراين ميتوان گفت مدت اسارت اهل بيت حدود يك ماه بوده است.
«علي بنالحسين» در زيارت عاشورا كدام يك از فرزندان امام است؟
منظور از علي بن الحسين(ع) در زيارت عاشورا كه گفته ميشود:
السلام علي علي بن الحسين.
علي اكبر است؛ زيرا ما در زيارت عاشورا بر شهداي كربلا سلام ميفرستيم و از اولاد امام حسين(ع) تنها علي اكبر در كربلا به شهادت رسيد و اگر گفته شود كه علي اصغر هم در كربلا به شهادت رسيد، در جواب ميگوييم: از علي اصغر در مقاتل به عبدالله رضيع ياد شده است، نه علي اصغر.48
همچنين وقتي ابن زياد در دارالاماره چشمش به امام سجاد(ع) افتاد، پرسيد چه نام داري؟ پاسخ داد علي بن الحسين. ابن زياد گفت: مگر خدا علي بن الحسين را نكشت امام سجاد فرمود:
كان لي اخ اكبر مني يسمي علياً قتله الناس.
برادر بزرگتري داشتم كه اسم او علي بود و مردم او را كشتند.49 اين خود قرينهاي است بر اين كه منظور از «علي بن الحسين»(ع) در زيارت عاشورا علي اكبر است نه امام سجاد. البته شيخ مفيد امام سجاد(ع) را علي اكبر ميداند و علي، ـ جوان شهيد كربلا ـ را علي اصغر50. در نهايت منظور از علي بن الحسين در زيارت عاشورا علي جوان و شهيد در صحراي كربلا ميباشد.
پی نوشت:
8. نسب قريش، مصعب الزبيري، ص 59، دارالمعارف، قاهره، چاپ سوم؛مقاتل الطالبين، ابوالفرج اصفهاني، ص 89، تحقيق صقر، بيروت، دارالمعرفة؛الارشاد، سلسلة المولفات، شيخ مفيد، ج 2، ص 135، دارالمفيد، بيروت، 1414 هـ؛اعلام الوري، طبرسي، ج 1، ص 478، موسسه آ ل البيت، چاپ اول 1417؛مناقب آل ابيطالب، ابنشهرآشوب، ج 4، ص 77، موسسه انتشارات علامه، چاپ علميه قم؛الاحتجاج، طبرسي، ج 2، ص 25، تحقيق خرسان، منشورات دارالنعمان، 1966 م؛كشف الغمة، الاربلي،ج 2، ص 214، تحقيق رسولي، تبريز، سوق مسجد الجامع؛تذكرة الخواص، سبط بنجوزي، ص 249، موسسه اهل بيت، بيروت، 1401.
9. بحارالانوار، ج 45، ص 46.
10. كشف الغمة، همان.
11. الملهوف علي قتلي الطفوف، سيد بن طاوس، تحقيق فارس تبريزيان، ص 168، دارالاسوة، 1375 ش؛ تاريخ يعقوبي، يعقوبي، ج 2، ص 245، دارصادر بيروت، چاپ ششم، 1995.
12. اقبال الاعمال، سيد بنطاوس، ج 3، ص 74، تحقيق جواد قيومي، الاعلام الاسلامي، چاپ اول، 1416 هـ. .
13. بحارالانوار، ج 45، ص 232.
14. بحارالانوار، ج 45، ص 329.
15. نسب قريشي، مصعب الزبيري، ص 59، دارالمعارف قاهره، چاپ سوم؛انساب الاشراف، بلاذري، ج 3، ص 1288، دارالفكر، بيروت، چاپ اول، 1417 هـ؛سلسة المؤلفات، الارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 135، دارالمفيد، بيروت، 1414 هـ؛اعلام الوري، طبرسي، ج 1، ص 478، موسسة آلالبيت، چاپ اول، 1417 هـ؛مناقب آل ابيطالب، ابنشهرآشوب، ج 4، ص 77، موسسة انتشارات علامه، چاپ علميه قم؛تذكرة الخواص، سبط بن جوزي، ص 249، موسسه اهلالبيت، بيروت، 1401 هـ؛
16. كشف الغمه في معرفة الائمه، الاربلي، ج 2، ص 38، تحقيق رسولي، تبريز سوق مسجد الجامع.
17.تاريخ الامم و الملوك، طبري، ج 4، ص 256، بيروت، موسسه الاعلمي و الارشاد، ج 2، ص 33؛ مقتل ابيمخنف، لوطبنيحيي، ص 7، تحقيق غفاري، چاپ علميه قم، 1398 هـ؛العوالم، بحراني، 157، چاپ امير قم، تحقيق مدرسه امام مهدي(عج) چاپ اول، مقتل الحسين(ع)، خوارزمي، ص 273، نشر نورالهدي، چاپ اول، 1418 هـ؛مقتل الحسين(ع)، مقرم، ص 157، مكتبة بصيرتي، چاپ پنجم، 1394 هـ.؛
18. الطبقات الكبري، محمد بن سعد، ج 5، ص 211، دارصادر؛نسب قريش، مصعب الزبيري، ص 57، 58، دارالمعارف، قاهره، چاپ سوم؛انساب الاشراف، بلاذري، ج 3، ص 1287، دارالفكر، بيروت، 1417 هـ، چاپ اول؛سلسلة المولفات، الارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 135، دارالمفيد، بيروت، 1414؛تذكرة الخواص، سبط بن جوزي، ص 249، موسسه اهلالبيت، بيروت، 1401؛اعلام الوري، طبرسي، ج 1، ص 478، موسسه آل البيت، 1417، چاپ اول؛
19. مناقب آل ابيطالب، ابنشهرآشوب، ج 4، ص 77، موسسه انتشارات علامه، مطبعة علميه قم؛كشف الغمة في معرفة الائمة، الاربلي، ج 2، ص 38، تحقيق سيد هاشم رسولي، تبريز سوق المسجد الجامع؛
20. الطبقات الكبري، همان و نسب قريش، همان و انساب الاشراف، همان و تذكرة الخواص، همان؛تاريخ الامم و الملوك، طبري، ج 4، ص 340، موسسه الاعلمي بيروت؛ينابيع المودة، القندوزي، انتشارات الشريف الرضي، قم، 1371 ش، چاپ اول؛نصوص من تاريخ ابيمخنف، ج 1، ص 483 و 492، تحقيق كامل سلمان جبوري، دارالمحجة البيضاء، بيروت، 1419 هـ.
21. شيخ مفيد، همان، و طبرسي، همان، وابن شهرآشوب، همان.
22. اربلي، همان و ابن شهرآشوب، همان.
23. نسب قريش، ص 58 و الطبقات الكبري، ج 5، ص 212.
24. الملهوف علي قتلي الطفوف، سيدبنطاوس، ص212، تحقيق فارس تبريزيان، دارالاسوة.
25. نسب قريش، ص 57 و الارشاد، همان و مناقب ابن شهرآشوب، و طبرسي، همان.مقاتل الطالبين، ابوالفرج اصفهاني، ص 80، تحقيق سيد احمد صقر، بيروت دارالمعرفة.
26. سبط ابن الجوزي، همان.
27. مناقب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 109.
28. همان، ج 4، ص 77.
29. ينابيع المودة، القندوزي، ج 2، ص 415.
30. مقاتل الطالبين، ابوالفرج الاصفهاني، ص 80.
31. الارشاد، شيخ مفيد ،ج 2، ص 135.
32. همان، ص 116.
33. الارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 37، انتشارات علميه اسلاميه.
34. اعلام الوري، طبرسي، ج 1، ص 418، نشر آلالبيت، و الارشاد مفيد، ص 25، و كشف الغمة اربلي، ص 157.
35. مقتل الحسين(ع)، عبدالرزاق موسوي، ص 397، منشورات بصيرتي.
36. همان.
37. تاريخ الاسلام، الذهبي، ج 7، ص 371. دارالكتاب العربي، بيروت، لبنان.
38. مقاتل الطالبين، ابوالفرج الاصفهاني، ص 94، 119، 133، 167.ـ انساب الاشراف، البلاذري، ج 3، ص 362.ـ الثقات، ابن حنان، ج 4، ص 351، مؤسسة الكتب الثقافه.ـ التاريخ الصغير، البخاري، ج 1، ص 273، دار المعرفه، لبنان، بيروت. ـ تاريخ خليفة بن خياط، العصفري، ص 274، دار الفكر، بيروت.ـ الطبقات الكبري، محمد بن سعد، ج 8، ص 475، بيروت.ـ تهذيب الكمال، المزني، ج 6، ص 397، مؤسسة الرساله.ـ تاريخ المدينة، ابن عامر، ج 2، ص 52، و ج 29، ص 69 در صفحات مختلف، دمشق دار الفكر.ـ اكمال الكمال، ابن ماكولا، ج 4، ص 316، و ج 7، ص 107، دارالكتاب الاسلامي، القاهره.ـ بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 45، ص 169، ص 47، بيروت.ـ منتهي الآمال، شيخ عباس قمي، ج 1، ص 547، مطبوعات حسيني.
39. الارشاد، شيخ المفيد، ج 2، ص 22، ترجمه، رسولي محلاتي، انتشارات علميه اسلاميه.
40. تاريخ الاسلام، الذهبي، ج 7، ص 371، دارالكتاب العربي، لبنان، بيروت.
41. سكينه دختر امام حسين، ص 20. عليمحمدعلي دخيل، مترجم دكتر فيروز حريرچي، انتشارات اميركبير.
42. همان، ص 20 ـ 22.
43. همان، ص 20 ـ 22.
44. همان، ص 20، تا 22.
45. اللهوف، سيد بنطاوس ص 152، ترجمه، محمد جواد مولوينيا، چاپ دوم، قم، انتشارات سرور، 1379.
46. همان، ص 126.
47. همان ، ص 170.
48. الارشاد، شيخ مفيد، ص 253، چاپ سوم، بيروت، موسسة الاعلمي للمطبوعات، 1399 ق.نفس المهموم، شيخ عباس قمي، ص 524 ، قم، مكتبة بصيرتي، 1405 ق.
49. مقتل الحسين(ع) مقرّم، عبدالرزاق، ص 325، چاپ پنجم، بيروت، دارالكتاب الاسلامي، 1399 ق.جذوهاي از شرارة عشق حسين(ع)، حاج عباس راسخي نجفي، ص 80، چاپ اول، بيتا، 1369 ش.
50. الارشاد، ج 3، ص 135.
منبع : تحقيقی در نهضت عاشورا