استقامت، پایداری، پافشاری و الفاظی که این حقیقت را برساند، در سایه دین و عقیده و ایمان
بدست می آید، هر قدر ایمان آدمی با انجام منظور محکم تر باشد و علم و معرفت او در حقیقت
موضوع وسیع تر باشد، در راه نشر آن عقیدت بیشتر پافشاری می کند و اگر گزندی به او برسد
استقامت می ورزد، زیرا موفقیت و سعادت نصیب جامعه ای می شود که این صفات ممتاز و
فضایل اخلاقی به آنها تعلیم گردد و انکار و مخالفت اولیه، نتیجه جهل و نادانی است. از همین
روست که مشاهده می کنیم بعضی از ملتها و اقوام ابتدا از روی جهل و نادانی به مخالفت با
اسلام پرداختند، ولی همین که در سایه دین، به آسایش و نعمت، امنیت و سعادت رسیدند،
خود پیشوای تبلیغات اسلامی و مجاهدین آن گردیدند و این حقیقت بود که امیرالمؤمنین علیه
السلام را بر استقامت و پافشاری در مقابل دشمن، صبور و حلیم می ساخت و خستگی به او راه نمی داد و همین طور عباس علیه السلام در میدان جنگ، چنان سرگرم به انجام مقصود بود که از خود بی خبر بود و دست او هم قطع شده بود، باز هم جنگ می کرد و رجز می خواند، تا وقتی که از منظور مأیوس شد، قدم از رکاب خالی کرد، او مانند پدرش علی علیه السلام که در جنگ ا حُد آنقدر در برابر گروه بی پایان دشمن به تنهایی شمشیر زد و استقامت ورزید که نزدیک بود بر زمین افتد و شمشیر او شکست، جبرئیل آمد بازوهای او را گرفت و او را در نصرت دین و عقیده پیغمبر صلی الله علیه و آله یاری نمود، عب اّس علیه السلام بقدری روز عاشورا با تشنگی و خستگی شمشیر زد و استقامت ورزید، تا جایی که دیگر قدرت نداشت و مأیوس شد و در زیارت ابو حمزه ثمالی قدس سره از حضرت صادق علیه السلام روایت نموده که: أشهد أنکّ قد بالغتبیِ النصیحة واغطیت غایة الجهوُد، تا آنجاکه فرمود: اشهد أنکّ لم تهُنِ ولم تنکل، هیچ گاه با آن همه تیر و نیزه و شمشیر که به بدنش وارد آمد، ضعف و سستی به خود راه نداد و استقامت ورزید، تا دیگر جای درنگ برای او باقی نماند و بی اختیار بر زمین فرود آمد(1).
پی نوشت:
1.ندگانی قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام : ص 35
منبع : سقای تشنگان کربلا