قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

پاداش عمل و خواصّ آن

فضيلت خاصّ در زيارت امام حسین(ع) است كه به دليل امتياز آن ، به صورت مستقلّى ترسيم مى گردد و پيش از ترسيم آن از مقدّمه كوتاهى ناگزيريم .
حقيقت اين است كه اعمال شايسته و آثار انسان ساز و رهايى بخش آن در صورتى مى تواند كارساز باشد كه فرد پس از انجام عمل شايسته ، با گفتار و رفتار ناشايسته و گناه آلود خود موانع جدّى در اثر گذارى آنها پديد نياورد و اثر آنها را نابود نسازد، چرا كه در غير اين صورت اعمال شايسته از اثر گذارى مطلوب ، باز مى مانند، درست همانند موادّ غذايى و دارويى كه در شرايط خاصّ خود و با نبودن موانع تاءثير، در بدن انسان اثرمى گذارد.
آرى ! آنچه در مورد پاداش و فضايل كارهاى شايسته و عبادت ونيايش و همانند آنها، آمده است ، همه و همه مشروط به حفظ آنها پس از انجام و نبودن موانع در راه اثرگذارى آنهاست ، در غير اين صورت ممكن است فرد با دست يازيدن به گناه ، چنان موانع ويرانگرى پديد آورد كه نه تنها آثار نجات بخش اعمال شايسته خويش را خنثى سازد؛ بلكه زمينه سقوط و بدبختى خودش را هم فراهم نمايد و انسان اهل نجات را اهل دوزخ سازد.
نكته ديگر اينكه : درجات و مراتب گوناگون و شرايط مختلف مردم در نجات از مشكلاتى كه برشمرديم ، نيز از همين جا منشاء مى گيرد.
برخى از ايمان و عمل صالح ، به مقدارى بهره مند مى گردند و آن را به گونه اى پاس مى دارند كه مى تواند آنان را در همان لحظات احتضار، از همه گرفتاريها نجات بخشد، امّا برخى به اندازه اى كه ، پس از تحمّل كيفر دردناك حالت استغفار، نجات مى يابند.
برخى پس از مدّتى كيفر و تحمل عذاب عالم برزخ نجات پيدا مى كنند و برخى پس از عالم برزخ ، گروهى در روز رستاخيز و در برخى مواقف آن ، از مشكلات طاقت فرسا رها مى شوند و گروهى ديگر پس از تحمّل عذاب روز رستاخيز دسته اى پس از تحمّل عذاب دوزخ براى مدّتى ، نجات پيدا مى كنند و دسته اى به خاطر فقدان ايمان و عمل صالح يا از دست دادن آن دو و پديدار شدن موانع و حبطعمل در آتش ماندگار مى گردند.
امّا زيارت عارفانه و خالصانه حسين عليه السلام داراى پاداش و فضايلى است كه سرآمد همه پاداشها است ، به گونه اى كه پس از انجام شايسته و بايسته آن ، اگر موانعى هم پديد آيد، نمى تواند همه آثار و راهها وخواصّ نجات بخش آن را از پرونده عمل شخص ، پاك و او را اهل شقاوت سازد، چرا كه در زيارت عارفانه و هدفدار آن حضرت راههاى نجات بسيار و پاداشها متعدّد و گوناگون است . برخى از پاداشهاى آن ، آفت پذير نيست و اگر موانع هم در برخى اثر گذارد و از نقش رهايى بخش آن بكاهد، راههاى ديگرى براى نجات ، وجود خواهد داشت .
به عبارت ديگر: خداوند براى هر كدام از كارهاى شايسته اى كه انسان مى تواند در دنيا انجام دهد، اثر خاصّى قرار داده است .
اثر رهايى بخش برخى از اعمال انسان ، در عالم برزخ است و برخى در روز رستاخيز.
و هنگامى كه براى اثر گذارى كارهاى شايسته انسان موانعى پديد آمد نه تنها آن عمل شايسته در مكان و زمان و لحظات مناسب اثر مطلوبش را در رهايى انسان از مشكلات ظاهر نمى سازد، بلكه در مراحل ديگر نيز بى اثر و بى خاصيّت مى گردد.
امّا اثر و پاداش زيارت عاشقانه و عارفانه حسين عليه السلام هرگز از بين نمى رود و هرگاه گناه و نافرمانى انسان ، باعث شود كه در مرحله اى اثر مطلوب را در رهايى انسان نگذارد، آثار و خواصّ ديگر آن در مراحل و مشكلات ديگر اثر مى گذارد و اين شرايط از حالت احتضار، تا واپسين لحظات رستاخيز و حسابرسى و قرار گرفتن سعادتمند و شقاوت پيشه در جايگاه مناسب خود ادامه دارد.
اين نكته از انبوه رواياتى كه در پاداش زيارت آن حضرت آمده است ، به خوبى دريافت مى گردد. و در روايتى كه از خود امام حسين عليه السلام رسيده است به اين موضوع تصريح شده است كه خواهد آمد.
و نيز همين نكته را جابربن عبداللّه انصارى هنگامى كه روز اربعين به زيارت پيشواى شهيدان تشرّف يافت و به سبك ويژه اى امام محبوب خويش را زيارت كرد، بيان داشت .
از جمله فضايلى كه جابر براى زيارت حسين عليه السلام برشمرد اين بود كه گفت : (اگر گام زائر عارف و شيفته او در مقامى از مقامات عالم برزخ و رستاخيز بلغزد، گام ديگرش در مرحله بعد، آن را تثبيت خواهد كرد .)
به بيان ديگر: هنگامى كه آثار و خواصّ و پاداش ثابت و تزلزل ناپذير زيارت آن حضرت براى زائر عارف او ارزانى شد، چنين انسانى به تناسب درجات و مراتب مختلف علم و ايمان زائران آن حضرت ، يا بسان تولّد يافته از مادر، پاك و پاكيزه از گناه از دنيا مى رود و يا فراتر از آن به درجات والايى نيز نايل مى گردد و به برترين مقامات ، همچون مقامات پيامبران و فرشتگان نيز مفتخر مى گردد.
اينك ، اگر ارتكاب گناه مانع رسيدن او به اين درجات گردد و گناهكار از دنيا برود بايد اميدوار باشد كه آثار و خواصّ زيارت آن حضرت به هنگام مرگ و لحظات احتضار، يا مراحل نخستين عالم برزخ او را نجات بخشد و اگر نجات او به دلايلى از جمله گناه و نافرمانى خدا، به تاءخير افتاد، اميد است كه در عالم برزخ مورد بخشايش قرار گيرد و اگر قابليّت بخشايش در عالم برزخ را هم نداشت و موانع نزول بخشايش ، كه ارتكاب گناه و معصيت خداست بسيار بود و در تمامى مراحل عالم برزخ گرفتارش ‍ ساخت ، اميد است كه در روز رستاخيز كه پيامبر به همراه جبرئيل در جستجوى زائران حسين عليه السلام وارد صحراى محشر مى گردد و با نگرش بر چهره مردم و ديدن نشانى از نور كه بر پيشانى زائران حسين عليه السلام است آنها را شناخته ، دست آنان را گرفته ، از مراحل سهمگين روزرستاخيز نجات مى دهد، اميد كه در آن مراحل نجات يابد.
اگر فردى قابليّت اين را هم از دست داده و ظلمت گناهانش ، اثر نورانيّت زيارت آن حضرت را نيز از چهره اش زدوده و همچنان در ميان مبتلايان به گرفتاريهاى روز رستاخيز است ، باز هم راه نجات ديگرى خواهد داشت و آن هنگامى است كه در صحراى محشر ندا مى رسد كه :
(شيعيان خاندان پيامبر كجايند؟)
در آن هنگام گردنهاى بى شمارى برافراشته مى شود، آنگاه ندا مى رسد كه: (زائرين حسين عليه السلام كجايند؟)
گروهى بپا مى خيزند و بدانان گفته مى شود: (دست هر كسى را دوست داريد، بگيريد و به بهشت وارد گرديد.)
و اينجاست كه هر كسى دست فردى را كه دوست دارد مى گيرد و او را به بهشت مى برد.
اگر زائرى در اين مرحله ، هم قابليّت نجات نداشت و موانع بخشايش موجود بود، باز هم نبايد ماءيوس گردد، چرا كه راه ديگرى هست و آن هنگامى است كه طبق روايت امام صادق عليه السلام در روز قيامت نداى خاصّى مى رسد كه: (زائران حسين كجايند؟)
گروهى گردن مى كشند، بدانان خطاب مى گردد كه : (از زيارت حسين عليه السلام چه مى خواستيد؟)
پاسخ مى دهند: (پروردگارا! انگيزه و خواست ما، تنها دوستى وارادت به پيامبر و على و فاطمه عليهم السلام بود و نثار مهر و محبّت به حسين عليه السلام به خاطر ستمى كه در راه احيا دين و ارزشهاى الهى بدو رواداشتند.)
اينجاست كه ندا مى رسد: (هان اى زائران حسين ! اين محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام بپاخيزيد و به آنان بپيونديد، شما با آنان هستيد به زير پرچم آنان كه در دست على عليه السلام است برويد .) و آنان از هر سو به سوى پرچم خواهند رفت .
اينك ، شما اى گناهكاران ! اگر از زائران آن حضرت هستيد و به خاطر ارتكاب گناه ، اين قابليّت را از دست داده ايد كه پيامبر و جبرئيل بيايند و دست شما را بگيرند و از مراحل سهمگين رستاخيز نجاتتان بخشند و اگر از اين مقام محروم شده ايد كه دست كسى را بگيريد و به بهشت برويد، پس ، اين ندا را پاسخ دهيد و بپاخيزيد و هنگامى كه اجازه داده شد، بى درنگ به اين پرچم نجات بخش بپيونديد.
و اگر اين موفقيّت هم نصيب شما نشد، كه يكى بيايد و در صحراى محشر دست شما را بگيرد و نجات دهد و خود هم با اين ندا توان قيام و پيوستن به پرچم رهايى آل محمّد عليهم السلام را نداشتيد و بار گناه ، كمرت را خم نموده و تو را به خاك سياه نشانده و غلها و زنجيرها زمينگيرت ساخته است ، باز هم از آثار رهايى بخش ‍ زيارت حسين عليه السلام محروم نخواهى شد. منتظر مرحله ديگرى براى نجات باش ، مرحله اى كه مرحله اميد بزرگ است كه در روز محشر رخ خواهد داد.
در روايت است كه : دخت گرامى پيامبر صلى الله عليه و آله در روز رستاخيز درحالى كه لباس كرامت در بر و تاجى از نور بر سر و در هودج و مَرْكب مخصوصى نشسته و جبرئيل هدايت كننده مركب او و گروهى از بانوان برگزيده ، همچون مريم و خديجه و آسيه با انبوهى از فرشتگان با تشريفات خاصّى او را استقبال مى كنند، به سبك ويژه اى وارد محشر مى گردد. به بيان روايات بسيارى پيراهن آغشته به خون حسين عليه السلام را با خود دارد و به سبك ويژه اى در پيشگاه خدا به دادخواهى برمى خيزد و عرضه مى دارد:
(پروردگارا! دو فرزند گرانمايه ام ، حسن و حسين عليهما السلام را بر من بنمايان .)
آنگاه خداوند آنان را به فاطمه عليها السلام مى نماياند، در حالى كه فرزندش حسين بر پاى ايستاده و سر در بدن ندارد، رگهاى گردنش قطع و خون از آنها فوران مى كند، فاطمه عليها السلام با ديدن آن منظره جانسوز، ضجّه مى زند و خود را از مركب به زير مى افكند، آنگاه در حالى كه پيراهن خونين فرزندش را به دست دارد به دادخواهى برمى خيزد و عرضه مى دارد:
(بارخدايا! اين پيراهن گلگون ، فرزندم حسين است .)
آنگاه ، دخت گرامى پيامبر صلى الله عليه و آله به شفاعت برمى خيزد، چرا كه به او ندا مى رسد كه آنچه مى خواهد، بخواهد.
عرضه مى دارد: (پروردگارا! بخشايش و رحمت براى شيعيان.)
پيام مى رسد مورد بخشايش قرار گرفتند.
عرضه مى دارد: (براى شيعيان فرزندم حسين عليه السلام .)
باز هم پيام بخشايش مى رسد.
عرضه مى دارد: (بخشايش رهروان راه شيعيانم را مى خواهم.)
پيام مى رسد كه : (آسوده خاطر باش كه هر كسى راه و رسم شما را پيروى كند و به ريسمان محكم شما چنگ زند، با شما خواهد بود و اهل نجات است .)
اينجاست كه بانوى نمونه اسلام ، آسوده خاطر و شادمان مى شود و همه مورد شفاعتش قرار مى گيرند و با او به سوى نعمتهاى خدا حركت مى كنند .
پس ، هان ! اى كسى كه سعادت زيارت عارفانه و عاشقانه فرزندش ‍ حسين عليه السلام به تو ارزانى شده و اى كسى كه اين مادر گرانقدر را در سوگ فرزندش يارى كرده اى ، اگر از راههاى نجاتى كه برشمرديم ، نجات پيدا نكردى ، اگر سعادت اينكه پيامبر دست تو را درمحشر بگيرد، نداشتى ؛ اگر توان قيام و پيوستن به پرچم على عليه السلام را نداشتى ، اميد كه مورد شفاعت فاطمه عليها السلام قرار گيرى و به هنگامى كه گفت : (پروردگارا! بخشايشت را براى شيعيان خود و فرزندم حسين و پيروان آنان مى خواهم .) نجات يابى .
اگر در اين مرحله هم نجات نيافتى ، اميد است كه در پرتو الطاف الهى كه به فاطمه عليها السلام مى فرمايد: (هر كس به ولايت و محبّت شما چنگ زند و با شما باشد، مورد بخشايش است.) شامل حال تو شود، چرا كه زيارت فرزندش حسين عليه السلام محكمترين پيوند با آن گرامى است ، همينگونه سوگوارى و گريه بر او. چرا كه آن حضرت به آنچه مربوط به حسين عليه السلام است ، توجّه خاصّى دارد.
بنابراين ، در حالى كه زائر حسين عليه السلام هستى ، فكر نمى كنم باز هم گرفتار بمانى و به همراه او به بهشت راه نيابى .
امّا اگر باز هم از شدّت تأ ثير گناهانت در سرنوشت خود هراسانى و از نجات خود نوميد و سرافكنده و همچنان خود را گرفتار عذاب و بى پناه در صحراى سوزان محشر مى نگرى و از آن پس ‍ گرفتار در آتش دوزخ ، حتّى در اين مرحله دردناك نيز نبايد نوميدشد، چرا كه تو حسين عليه السلام را با معرفت زيارت كرده اى و آن حضرت از تو بازديد خواهد كرد و همان آخرين مرحله بازديد حسين عليه السلام از زائرانش ، آخرين فرصت و روزنه اميد براى نجات توست ، چرا كه آن حضرت فرموده است كه :
من زارنى فى حياته زرته بعد وفاته
هر كسى مرا زيارت كند، پس از مرگش از او بازديد خواهم كرد.
و اگر آن گرامى شما را در آتش بنگرد، نجات خواهد داد و اين آخرين مرحله نجات براى كوچكترين و ناچيزترين زائر حسين عليه السلام و گناهكارترين آنهاست .


منبع : ويژگيهاى امام حسين عليه السلام
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه