قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عشق مهدوي به ساحت حسيني

بخش دوم از سلسله مقالات ‌سیدالشهدا(ع) در جبين امام زمان(عج):

وقتي به اوصاف برآمده از زبان امام عصر عليه السلام درباره‌ي امام عشق - حسين بن علي عليه السلام – بنگري ، محبت بي ‌انتهاي مهدوي را نسبت به پدر بيشتر در مي‌يابي.

السلام عليك سلام العارف بحرمتك المخلص في ولايتك . (1)

سلام بر تو ! سلام بركسي كه مقام تو را مي‌شناد و در دوستيش به تو خالص است .

 مولاي ما خود را ولي مخلص سيد الشهداء عليه السلام مي‌داند و به او مي‌گويد كه حرمت و مقامش را مي شناسد و با محبت او به خدايش تقرب مي‌‌جويد . امام عصر عليه السلام مصداق اين فرموده است :

 أحب الله من أحب حسيناً ...(2)

خدا دوست دارد دوستدار حسين را

] پدر جان![ تو وفادار به امانت‌ها ،

دوستدار خوي‌هاي نيكو ،

صاحب كرامت‌هاي آشكار ،

نماز شب گزار تاريكي‌ها ....

 صاحب رتبه‌هاي بلند ،

مقامهاي فراوان ،

 سرشت‌هاي ستوده ،

داراي موهبت‌هاي بسيار ،

بردبار رشيد ،

 توبه‌گر سخاوتمند ،‌

و دانا و استوار ] بودي [ ... (3)

عمق مصيبت بسته به معرفت

 مي‌داني كه محبت و معرفت با هم ارتباط مستقيم دارند هر چه بيشتر نيكويي‌هاي كسي را بشناسي و از منزلتش آگاه‌تر باشي و والاييش برايت درك نمودني تر باشد ، محبت به او آتشين‌تر و داغ‌تر است و مگر زير سقف گيتي كسي را در معرفت به سيد الشهداء نظير صاحب الزمان عليه السلام سراغ داري ؟ وقتي اين آتش محبت سر برداشته باشد و اين پيوند و وابستگي شديد قرن‌ها بر قرار باشد ، وقتي قلب صاحب ما با هر تپش حسين حسين كند و سينه‌اش مالامال از عاطفه و مهر به پدر باشد ، تو فكر كن كه چه حالي خواهد شد وقتي مصيبت پدر به سرش بيايد ! آن هم چه مصيبتي كه :

 ما اعظمها و اعظم رزيتها في الإسلام (4)

چه بزرگ است اين مصيبت و اندوه آن در اسلام !

 آن روز كه اباعبدالله عليه السلام و فرزندان و فدائيانش ، در صحراي كربلا تشنه و تنها مي‌جنگيدند ، بر پهنه‌ي زمين ،‌همانند و هم رديفي نداشتند . برگزيدگان و يكتايان و دست چين‌هاي خداوند ، آن روز سر باختند، آن هم چه سرباختني و چه به خون غلتيدني ! پس نه آن انسان‌هاي بي‌بديل جايگزين داشتند و نه فاجعه‌اي كه بر سرشان آمد هرگز مكرر شد .

 

 گذار امام عصر عليه السلام در مصيبت امام حسين عليه السلام

اين است كه داغ كربلا آه از نهاد مولاي ما برآورده است و او را شب و روز به گريه و افغان وا داشته است :

 ] سلام بر تو [ سلام كسي كه قلبش به مصيبت و سختي تو زخمي و مجروح است و اشكش در هنگام ياد كرد تو ريزان ، سلام دردمند و محزون و شيداي سيه روز ،

 سلام كسي كه اگر با تو در كربلا بود تو را با جانش از تيزي‌هاي شمشيرها نگه مي‌داشت و باقيمانده‌ي عمرش را براي تو در معرض مرگ مي‌انداخت و در پيش رويت كارزار مي كرد و تو را در برابر آناني كه بر تو هجوم آورده و شوريده بودند ياري مي‌كرد و روح و جسد و مال و فرزندش را فداي تو مي‌نمود ، و روحش فداي روحت باد و خانواده‌اش نگاهدار و مدافع خانواده‌‌‌ات .

 پس اگر روزگار ولادت مرا به تاخير انداخته و مقدرات ، مرا از ياريت دور كرده است و براي كساني كه با توكارزار كردند ستيزگر نبودم و با كساني كه با تو دشمني كردند نجنگيدم ، پس صبح و شام برايت ناله مي‌كنم و جاي اشك برايت خون مي گريم .

 به خاطر حسرت بر تو واندوه به آنچه تو را گرفتار كرد و شعله‌ور و در سوز و گداز تا اينكه از بي‌قراري سختي‌ها و مصيبت‌ها وغصه‌ي اندوهگيني ( به خاطر از دست دادن فرصت‌ها ) بميرم ... (5)

خون به جاي اشك ! اين نه مبالغه كه واقعيت است ، اين ندبه و زاري ، اين افسوس و تاسف آنقدر فزوني مي گيرد كه سفره‌ي اشك براي امام زمان عليه السلام از صبح تا شام گسترده است .

 او از طرفي خاطرات تلخ كربلا را مرور مي كند و رنج‌ها و سختي‌هاي آن را به ياد مي آورد و رنج مي‌كشد ، و از سويي ديگر اين تاسف جانش را ميخراشد كه از آن صحنه‌ي كارزار عقب افتاده و دست تقدير نگذاشته كه آنجا خود را سپر بلاي پدر كند و از حريم اودفاع نمايد و عمر و مال و جان و زن و فرزند را فداييش سازد .

 حسرت و افسوس عقب ماندن و داغداري و سوز صحنه‌ها چه با قلب رئوف مولاي ما مي كند ؟ و چه خشمي را در جان او برآشفته مي كند و چه حرارتي را به جان او تحميل مي‌‌نمايد ؟

 و مگر نشنيده‌اي :

« إن لقتل الحسين حراره في قلوب المؤمنين لاتبرد ابداً » (6)

براي شهادت حسين حرارتي سرد ناشدني در قلب‌هاي مومنان است .

و مگر نمي‌داني كه پيشاني اهل ايمان در اين روزگار سر به كدامين قدم مي‌سايد ؟ پس اين كوره‌ي حرارت را خون عزيز پرده نشين ما شرر آلود مي‌كند و آتشفشان اين گداز از سينه‌ي او نشأت مي‌گيرد .

خواسته‌ي امام عصر عليه السلام پس از ذكر مصائب

 اينچنين است كه حضرتش در قنوت پس از اين زيارت ، از خداي متعال چنين مي‌طلبد:

 اللهم إني أسئلك بحق هذا الإمام فرجاً قريباًو صبراً جميلاً و نصراً عزيزاً (7)

خدايا ، به حق اين امام - سيدالشهداء - از توگشايشي نزديك ، صبري زيبا و پيروزي سربلند مي‌خواهم .

امام عصر عليه السلام از خداوند براي اين مصيبت صبر جميل مي‌طلبد . صبري كه شكايت از ناشكيباييش را مولاي ما به هيچ مخلوقي نمي‌گويد و فقط با خالقش در ميان مي‌گذارد و گشايش و فرجي نزديك مي طلبد و فتح و پيروزيي سربلند در راه انتقامش و موفقيت خونخواهيش از قاتلان پدر !

او اين دعا را به من و تو نيز سفارش كرده است :

 إني لأدعو لمؤمن يذكر مصيبه جدي الشهيد ثم يدعو لي بتعجيل الفرج و التأييد (8)

من براي كسي كه مصيبت جدم سيد الشهداء را ياد كند و سپس براي تعجيل فرج و تأييد امر من دعاكند ، دعا خواهم كرد .

 

خواسته‌ي فرشتگان عزادار امام حسين عليه السلام

السلام علي من بكته ملائكه السماء (9)

وقتي امام حسين عليه السلام مظلومانه و غريب به شهادت رسيد ، ضجه‌ي فرشتگان و ناله و فرياد آنان بلند شد ، خطاب به خداوند عرضه داشتند :

 بارالها ! اي سرور ما ! آيا غافلي از آنكه برگزيده و فرزند برگزيده و بهترين آفريده‌ي تورا كشته است ؟

خداي متعال فرمود :

 «اي ملائك من آرام گيريد، قسم به عزت و شكوهم كه از آنان انتقام خواهم گرفت هر چند پس از مدتي »

 سپس خداي متعال از ] وجود نوراني [ ائمه عليهم السلام براي ملائك پرده برداشت ؛ فرشتگان شادمان شدند ، يكي از آن ( بزرگواران) در آن ميان ايستاده بود و نماز مي‌خواند. خداي متعال فرمود :

 « با اين ايستاده مرد از آنان انتقام مي‌كشم .» (10)

 

 

           

پی نوشتها :

 

      (1)    بحارالانوار ، ج 98 ، ص354 ، زیارت امام حسین (ع)-مفاتیح الجنان ، زیارت امام عصر(ع) در روز جمعه.

      (2)    بحارالانوار ، ج 37 ، ص74.

      (3)    بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.

      (4)    زیارت عاشورا ، مفاتیح الجنان .

      (5)    بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.

      (6)    مستدرک الوسائل ، ج 10 ، ص 318.

      (7)    بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.

      (8)    مکیال المکارم ، ج 2 ، ص 46.

      (9)    بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.

      (10)مکیال المکارم ، ج 1 ، ص 129.


منبع : سایت عاشورا
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه