قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

امام عصر(عج) حقیقت آب حیات

وجود مبارك امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انسان كامل عصر ماست و وجود انسان كامل از آن جهت كه مظهر اسم اعظم الهی است، واجد تمام كمالات است و بر همین اساس، امام معصوم مایه تأمین حیات معنوی و سرچشمه آب زندگانی است: (اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یحْیی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا)؛(1)خداوند زمین را پس از مردنش زنده می‌كند و زندگی مرهون آب است: (وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیءٍ حَی)(2) و امام معصوم علیه السلام همان چشمه زلالی است كه سرزمین دل‌ها با آن زنده می‌شود.

آب زندگانی، بارانی نیست كه از بالا ببارد و آب چشمه یا چاه نیست كه از پایین بجوشد، بلكه حقیقتی است كه به صورت قانونی الهی در عرصه تشریع و در قالب انسان كامل و معصوم در عرصه تكوین ظهور می‌كند. كتاب خدا دین الهی را چشمه حیات عرصه تشریع می‌شناساند و در بیان حیات‌بخشی آن می‌فرماید: (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا یحْییكُمْ)؛(3) یعنی راه‌آورد دین، نه تنها افیون و مخدر نیست بلكه نیروی محرك و عامل حیات و پویایی است.

رسول اعظم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز در سخنی نورانی ـ همان طور كه گذشت ـ شناخت انسان كامل و امام معصوم هر عصر را عامل حیات معقول فرد و جامعه معرفی فرمود: من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة؛(4) آن كه بمیرد و امام معصوم در عصر خویش را نشناخته باشد، چونان جاهلان و به مرگ جاهلیت مرده است و چون مرگ عصاره زندگی است، آن كه جاهلانه مرده، زیستنی جاهلانه داشته است و فاقد حیات معنوی و والای انسانی بوده است.

مسأله زنده كردن زمین به آب حیات پس از مرگش، در روایات عترت طاهره علیه السلام مورد تأیید و تأكید است و بر پایه آن روایات خداوند زمین مرده را نیز با انسان كامل زنده می‌كند، همان‌طوری كه زمین مرده را با آب: عن أبی جعفر علیه السلام قال: یحییها الله (عزوجل) بالقائم علیه السلام بعد موتها؛ بموتها یعنی كفر أهلها و الكافر میت.(5)

گاهی جامعه، زمانی دل‌ها و هنگامی زمینة فرهنگی ملّتی می‌میرد. آن‌جا كه محیط جهل و جهالت باشد، فضای سیطره مرگ است كه گاه با گفتن و نوشتن و هدایت‌های ظاهری دفع می‌شود؛ اما زمانی چنان عمیق و فراگیر است كه باید دم مسیحایی و نفس قدسی مسیحادم آن عصر امت را زنده كند و آن كه امروز  نفسش دم روح‌القدسی است و وجودش چشمه زلال زندگانی، جز وجود مقدس ولی الله الاعظم حجت بن الحسن المهدی علیه السلام نیست.

معرفت امام عصر علیه السلام مایه حیات قلوب انسان‌ها و بازیابی بشر به عرصه حیات معقول انسانی است و ثمره‌اش معنوی و انسانی است، كه همانا هجرت از خدر طبیعت به فرا طبیعت و انتقال از سجن دنیا به خلد آخرت است.

این احیای تام جامعه منحصراً در دست انسان كامل است و سر حیات‌بخشی امام معصوم هر زمان، آن است كه دیگران گاهی واجد علم و فاقد فضائل عدل‌اند و گاه عكس چنین قضیه‌ای صادق است و زمانی می‌شود كه فی الجمله هم عالم باشند و هم عادل؛ اما در هیچ كدام به نصاب مطلوب كمال نرسیده‌اند. ایشان انسان‌های شایسته و وارسته‌ای هستند كه خودشان را نجات می‌دهند و شاید درمانگر برخی بیماران باشند؛ اما انسان كامل چون عملش و عدلش كامل و در مقام مظهریت اسم اعظم خداوند است همه بركات را به همراه دارد، پس به تنهایی كار آب زندگانی می‌كنند.

ولایت و امامت، حقیقت آب زندگانی است و تمام شئون علمی و عملی وجود مبارك ولی الله الاعظم امام زمان علیه السلام آب زندگی است، از این‌رو با ظهورش دل‌ها و زمین‌های مرده را احیاء می‌كند.

امام عصر علیه السلام به نمایندگی و مظهریت حق سبحانه سبب تام احیاء دل‌ها و زمین‌های مرده است و وظیفه بشر عرضه كردن زمین و زمینه دل خویش به حضور مبارك آن حضرت است، به گونه‌ای كه در پرتو فیض معرفت و هدایتش از سرچشمه زلال چشمه حیات بهره‌مند و احیا شود.

 

زندگی آسوده، ثمره اطاعت از انسان كامل

راحت زیستن، آرزوی تمامی انسان‌هاست؛ اما انسان به یقین نمی‌داند كه راحت حقیقی خود را در كجا بجوید. انسان كامل كه متن ظاهر و اسرار باطن عالم را می‌شناسد، بهترین راهنماست كه جامعه با اطاعت او به كمال سعادت می‌رسد. آنان می‌آموزانند كه برای آسوده زیستن نخست باید ساده زیست بود و از تجمل دست شست؛ سپس باید چنان افق اندیشه را بالا برد كه دانست هرگز جمالی بیرون از جان انسان یافت نمی‌شود.

خداوند به مؤمنان مستضعف صدر اسلام می‌فرماید كه شما در برابر ایمان و عمل صالح از حیات طیب برخوردارید: نعمت آزادی، پیروزی طیب است و آشنا بودن به شیوه صحیح زندگانی و قانعانه و ساده ‌زیستن از مصادیق حیات طیب است، همان‌گونه كه در روایات معصومان علیهم السلام حیات طیب به قناعت تفسیر گردیده است: قال علی علیه السلام: كفی بالقناعة ملكاً و بحُسن الخُلق نعیماً و سئل علیه السلام عن قوله تعالی: (فَلَنُحیینَّهُ حَیوةً طَیبَة)(6) فقال: هی القناعة.(7)

خلاصه آن‌كه جامعه جاهل چیزی را از دست می‌دهد كه مایه آرامش اوست و چیزی را جمع كرده و به آن اعتماد دارد و بر آن پایه خرسند است كه سبب ناآرامی او است. آن ترك ناروا و این جذب اضطراب‌آور است و چنین جامعه‌ای بین دو جدار فشار دهنده و دو بند مهار‌كننده گرفتار می‌شود. آن‌كه این بندها را بشناساند و راه برونرفت از آن‌ها را بیاموزاند و شیوه علمی آن را اراده كند انسان كامل است: (وَیضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی كَانَتْ عَلَیهِمْ.)(8) حضرت ختمی امام تعجل الله تعالی فرجه الشریف همانند حضرت ختمی نبوت صلی الله علیه و آله و سلم عهده‌دار چنین هدایت است.

 

پی نوشتها:

1) سوره حدید، آیه17.

2) سوره انبیاء، آیه30.

3) سوره انفال، آیه24.

4) كمال الدین، ج2، ص81؛ مناقب آل ابی طالب، ج3، ص250 ـ 251؛ بحارالانوار، ج32، ص331.

5) كمال الدین، ج2، ص385.

6) سوره نحل، آیه97.

7) نهج‌البلاغه، حكمت229.

8) سوره اعراف، آیه157.


منبع : سایت عاشورا
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه