آخوند ملا محمّد کاظم هزارجريبي (رضوان الله عليه) فرمود: شنيدم از آقا ميرزا محمّد شهرستاني که عالم جليل القدري بود که بر جنازه سيد بحرالعلوم نماز خواند فرمود:
من در اوايل جواني مجاورت زمين کربلا را اختيار کرده بودم رفيقي داشتم صالح و متقي، مجاور نجف اشرف بود، از اهل خاتون آباد، اسمش حاج حسن علي بود مکرر مرا تکليف مي کرد به نجف بروم و در آنجا مجاورت نمائيم، زيرا در کربلا قساوت مي آورد و مجاورت در نجف به مراتب بهتر است، تا شبي خواب ديدم در رواق حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مي باشم و همان رفيقمان حاج حسن علي هم آنجا بود و بر من مجاورت کربلا را باز انکار مي کرد.
ناگاه ديدم آقا امام زمان - (عجل اللّه فرجه الشريف) - در رواق تشريف دارند حاج حسن علي خدمت آن حضرت عرض کرد: يابن رسول اللّه، شما اينجا تشريف داريد و مردم به زيارت شما، به سامرا مي آيند. فرمود: آنجا هم هستم، پس بدست مبارک اشاره کرد بسوي ضريح و فرمود:
«بحقّ اميرالمؤمنين لا يقوّدون احد امن کربلا الي جهنّم» يعني: به اميرالمومنين قسم که هيچ کس را از کربلا به سوي جهنّم نمي برند سپس فرمود: به شرط اين که شبي را در آنجا مانده باشد من گمان کردم، مقصود حضرت از بيتوته يعني مشغول عبادت باشد. من عرض کردم: ما شبها را مي خوابيم تا هنگام طلوع آفتاب فرمود: اگر چه خوابيده باشد تا هنگام طلوع آفتاب به اين جهت من هم مجاورت زمين کربلا را اختيار کردم.[1] .
پی نوشتها :
[1] ثمرات الحيوة ص 83.
منبع : داستانهايي از زمين کربلا ؛ ر- يوسفي