امام حسين(ع) با همسران، فرزندان، برادران، خواهران و بانوان اهلبيت خود و حتي با كنيزان و غلامانش، در نهايت ادب، محبت، رحمت و انس و دوستي رفتار ميكرد.
احترام به برادر
آن حضرت، برادرش، امام مجتبي(ع) را بسيار احترام ميكرد، هميشه همراه و همگام ايشان بود و هيچگاه ميان دو برادر فاصله و شكافي رخ نداد. آنچه امام حسن ميكرد، پسنديده امام حسين(ع) بود و آنچه امام حسين ميكرد، امام حسن ميپسنديد. آنان از جان و دل، يكديگر را دوست داشتند.1
ايشان به برادر بزرگوار خود ميفرمود: «برادرم، حسن! دوست داشتم كه زبان گوياي تو از آنِ من و قلب من از آنِ تو باشد».
محبت در حق كنيز
يكي از كنيزان خانه امام حسين(ع)، شاخه گل ريحاني را تقديم امام كرد. حضرت به پاس محبتش او را آزاد فرمود. ياران امام علت را جويا شدند. امام حسين(ع) فرمود: قرآن، ما را چنين ادب آموخته است كه «هرگاه به شما تهنيت گويند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهيد يا دستكم به همانگونه پاسخ دهيد؛ خداوند حساب همه چيز را دارد.»1 ازاينرو، بهتر از آن دسته گل كه به من داد، آزاد كردن وي بود.
توجه به حقوق همسر
چند تن از ياران حضرت، در خانه ايشان، فرشها و پردههاي جديد ديدند و گفتند: در خانه شما چيزهايي ميبينيم كه در خانه رسول خدا(ص) نميديديم. امام حسين(ع) فرمود: «عادت ما بر اين است كه مهريه همسرانمان را پس از ازدواج به آنها ميپردازيم و چون آنها امكانات مالي مييابند، براي خود لوازم خانه ميخرند و اين وسايل به ما تعلق ندارد».
محبت به فرزندان
راوي گويد: نزد امام حسين(ع) نشسته بودم كه علي بن حسين(ع) وارد شد. امام، او را صدا زد و در آغوش گرفت و به سينهاش چسبانيد. سپس ميان چشمان فرزند زيبايش را بوسيد و فرمود: «پدرم فداي تو باد! چقدر زيبا و خوشبويي!»
نویسنده : مرضيه رضاييان
منبع : ماهنامه طوبی شماره 35