امام حسين (عليه السلام) و پاسداري از دين
از آموزه هاي امام حسين (عليه السلام)، پاسداري از مکتب اسلام و حرکت در مسير ارزش هاي ديني است. امام حسين (عليه السلام) در سخت ترين شرايط، به همراه کودکان، همسر و خواهرانش در محاصره دشمن قرار گرفت و خواسته آنها را نپذيرفت و بر اهدافش پافشاري کرد. آن حضرت به اين اقدام خود به همگان آموخت که خطرهاي تهديد کننده نبايد انسان را در رسيدن به اهدافش سست کند. امام حسين (عليه السلام) خطرها را به جان خريد و بدون هراس از دشمنان، در برابر آنها ايستاد و خود و يارانش حماسه اي پايدار و مقاومتي ماندگار از خويش به يادگار گذاشتند.
در تاريخ انقلاب اسلامي ايران نيز نمونه هايي از رادمردي پاسداراني مي توان يافت که براي دفاع از کيان و کشور خود، فداکاري کردند؛ افرادي که با روحيه شهادت طلبي، انسجام دروني و خلاقيت نظامي، در صحنه دفاع از انقلاب خوش درخشيدند. تشابه عملکرد و اهداف پاسداران با سيره عملي امام حسين (عليه السلام) موجب شد روز تولد آن حضرت، «روز پاسدار» ناميده شود. نسل خروشان انقلاب با الهام از پيام امام دريافت بايد حرکت حق طلبانه امام حسين (عليه السلام) عليه استبداد و حکومت زور را ادامه دهد و در زمان خود، سيمايي ديگر از ياران با عزت حسين (عليه السلام) ترسيم کند. از اين رو، با ايثار و شهادت، انديشه خويش را جان داد و بي باکانه به صحنه آمد و خود را از فضاي خموش و پرسکون و فريبنده دنيا رهانيد و با دست هاي خالي قيام عاشورا را دگربار زنده و پيام نهضت را در فضاي جهان طنين انداز کرد و به نداي ملکوتي امام حسين (عليه السلام) پاسخ مثبت داد.
امام خميني (رحمه الله) در وصف اين نسل انقلابي مي فرمايد: »مگر نه اينکه دستور آموزنده «کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا» بايد سرمشق امت اسلامي باشد، قيام همگاني در هر روز و در هر سرزمين عاشورا، قيام عدالت خواهان با عده اي قليل و ايماني و عشقي بزرگ در مقابل ستمگران کاخ نشين و مستکبران غارتگر بود و دستور، آن است که اين برنامه، سرلوحه زندگي امت در هر روز و در هر سرزمين باشد. روزهايي که بر ما گذشت، عاشوراي مکرر بود و ميدان ها و خيابان ها و کوي و برزن هايي که خون فرزندان اسلام در آن ريخت، کربلاي مکرر و اين دستور آموزنده، تکليفي است و مژده اي؛ تکليف از آن جهت که مستضعفان و اگرچه با عده اي قليل عليه مستکبران، گرچه با ساز و برگ مجهز و قدرت شيطاني عظيم، مأمورند چونان سرور شهيدان قيام کنند و مژده که شهيدان ما را در شمار شهيدان کربلا قرار داده است و مژده که شهادت، رمز پيروزي است». (1)
تشکيل حکومت اسلامي
نقش اصلاحي اسلام به عنوان ديني جامع، بر کسي پوشيده نيست. اجراي اصول اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي اين دين ارزشمند، بدون تشکيل حکومت ممکن نيست. برخي علماي اسلامي بر اين عقيده اند که مهم ترين انگيزه امام حسين (عليه السلام) از برپايي اين قيام، ايجاد حکومت اسلامي بوده؛ زيرا نظام حکومتي اسلام بر پايه ولايت نهاده شده است. ولايت هم مؤلفه اعتقادي و هم مؤلفه سياسي است که در خلافت نمود مي يابد و حق امامان معصوم (عليهم السلام) است که ستم پيشگان تاريخ آن را غصب کرده اند. امام حسين (عليه السلام) در اين باره مي فرمايد: «پس از آنکه خداوند، پيامبرش را به سوي خويش برد، مردم، حکومت و خلافت را که از آن ما بود، گرفتند. با اين حال، ما هيچ نگفتيم تا در جامعه پراکندگي نباشد. اين در حالي بود که مي دانستيم، ما براي اين حق مسلم، از کساني که اکنون آن را عهده دار گشته اند، شايسته تريم.: (2)مهم ترين پيام پنهان در قيام حسيني، شناساندن رهبر صالح به امت اسلام و رسوا ساختن رهبران فاسد بوده است. ديگر پيام اين قيام اين حقيقت است که رهبري در اسلام بر پايه شايستگي و اين مسئله در اصل تولي و تبري منظور شده است.
عاشورا و بيداري اسلامي
عاشورا نماد قيام مظلومان در برابر همه ستمگران تاريخ است. عاشورا اذان سرخ سالار شهيدان در ساحل فرات است که سکوت امت اسلامي را در هم مي شکند و مردم را به عبادت خدا و آزادي از چنگال ستم گران فرا مي خواند. امام حسين (عليه السلام) سلطه ستم گران و فاسدان را بر ملت هاي مظلوم را تاب نمي آورد و فرياد بر مي آورد: «آگاه باشيد که ناپاک فرزند ناپاک، مرا ميان شمشير کشيدن و ذلت و خواري ديدن مخير کرده است و چه دور است اين از ما، ذلت از ما خاندان دور است. اين را خدا و پيامبرش و مؤمنان نمي پذيرند.» (3) اين بيداري اسلامي، مجموعه اي از مقاومت فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و جهاد فکري و سياسي و جنبشي حق طلبانه و الهام بخش در سراسر جهان به ويژه در کشورهاي اسلامي است؛ نهضتي مقدس که خواهان زندگي بر اساس رهنمودهاي آسماني و قوانين قرآن و سنت نبوي است.
ماه محرّم، ماه تقابل اسلام حسيني و اسلام يزيدي است. ماه افشاي ماهيت اسلام اموي و معرفي اسلام علوي است. امروز بيداري اسلامي، ميدان جنگ اسلام ناب محمدي با امريکا و ياران شيطان بزرگ است. امروزه حفظ و تقويت کانون بيداري اسلامي؛ يعني نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و حمايت تبليغي، فکري و سياسي از ملت هاي به پا خاسته بر عهده رسانه هاي ديني به ويژه رسانه ملي است که پاسدار انديشه هاي سيدالشهدا است.
تأثير عاشورا بر خانواده سالم
خانواده، نخستين سنگ بناي جامعه است و به عنوان جامعه اي کوچک، همه ملاک هاي جامعه اي کامل را در سطحي محدودتر دارد. در چنين اجتماعي انسان ها با سرمشق گرفتن از قيام عاشورا، بر استحکام پيوند اجتماعي خويش مي افزايند. فرزندان در همين اجتماع، آموزه هاي ديني و فرهنگ سوگواري را از پدران خويش فرا مي گيرند و سپس به نسل آينده منتقل مي کنند. به يقين، اگر چنين پيوندي نبود، فرهنگ عاشورا به سلامت به دست ما نمي رسيد. اگر شير مادران با اشک عزاي عاشوراييان آميخته در کام کودکان ريخته نمي شد، شايد کربلايي وجود نداشت تا آواي رساي آن از وراي قرن ها به گوش برسد. عزت هر جامعه در گرو سربلندي خانواده است و پدر و مادر وظيفه دارند فرهنگ شهادت طلبي و حسين وار زيستن را به کودکانشان بياموزند. آنان بايد اين امانت فرهنگي را همان گونه که از پدران خويش فرا گرفته اند، به فرزندانشان به امانت بسپارند تا فرهنگ عاشورا همواره زنده بماند. (4) به اين منظور بايد به اين سخن امام باقر (عليه السلام) عمل کرد که فرمود: «در روز عاشورا براي امام حسين (عليه السلام) مجلس عزا بر پا داريد و به همراه خانواده بر مصايب آن حضرت بگرييد.» (5)
آن حضرت در کلامي ديگر فرمود: «خانواده را گرد آوريد و مجلس عزا به پا داريد و بر آن حضرت دسته جمع بگرييد!» (6)
اقتصاد سالم در مکتب حسيني
از ديدگاه دين اسلام، مال و ثروت نردبان صعود انسان است، ولي اگر موجب دلبستگي آدمي و سد راه گردد، ناپسند خواهد بود. اسلام ثروتي را مي پسندد که مايه فساد در زمين و فراموش کردن ارزش هاي انساني و گرفتار شدن در دام «تکاثر» (زياده خواهي) نگردد و انسان را به «خود برتربيني» و «تحقير ديگران» و مخالف با پيامبر و بزرگان دين دچار نسازد. لقمه حرام مانند نطفه حرام، جان آدمي را فاسد مي کند و به منجلاب قساوت و سنگ دلي مي کشاند. همان گونه که غذاي ناسالم، جسم را بيمار مي کند، خوردن مال حرام، روح را به بيماري مي کشاند.
در حادثه کربلا کساني که در مقابل امام حسين (عليه السلام) صف آرايي کردند و به جنگ با آن حضرت مبادرت ورزيدند که شکم هايشان از مال حرام پر شده بود و براي رسيدن به آمال هاي پست دنيا و اشباع شکم بارگي خود، دست به جنايتي زدند که دل هر انسان آزاده اي را به درد مي آورد.
امام حسين (عليه السلام) در روز عاشورا، وقتي ديد که کلام حقش در دل سخت تر از سنگ کوفيان اثر نمي کند، علت را سخت دلي و کرنش نکردن در برابر حق و لقمه هاي حرامي بر شمرد که شکم هاي کوفيان از آن پر شده بود و فرمود: «فقد ملئت بطونکم من الحرام و طبع علي قلوبکم؛ شکم هايتان از حرام پر شده و بر قلب هايتان مُهر خورده است.» (7)
عمر مسعد حتي در روز عاشورا، با کيسه هاي زر اموي و تصرف حرام در بيت المال مسلمانان، براي لشکرياني که تشنه خون امام بوده اند، غذا تهيه مي کرد و در شکم هاي آنها مي ريخت. از اين رو، وقتي وليّ خدا و امام عصرشان با آنها سخن مي گفت سر و صدا مي کردند و هلهله سر مي دادند و حاضر نبودند به کلام آن حضرت گوش فرا دهند.
حکومت جهاني حضرت مهدي (عج) از ديدگاه امام حسين (عليه السلام)
از آغاز آفرينش حضرت آدم، همه پيامبران الهي در انتظار حکومت حضرت مهدي (عج) بوده اند؛ زيرا در عصر ظهور، پيروزي نهايي حق بر باطل پديد مي آيد و جهان هستي از عدل و داد پر مي شود. امام حسين (عليه السلام) حکومت حضرت مهدي (عج) را اين گونه معرفي مي کند: «حکومت جهاني حضرت مهدي (عج) حکومتي است که در آن، ارزش ها و فضيلت هاي اخلاقي بر سراسر جهان سايه مي افکند و ديگر جايي براي زشتي و فساد باقي نمي ماند.» خداوند متعال نيز در قرآن مجيد، حکومت جهان را از آن صالحان و نيکان مي داند که در آن، مستضعفان به دور از ستم و بي عدالتي، در آسايش و آرامش زندگي مي کنند. (8) امام حسين (عليه السلام) درباره حتمي بودن ظهور صاحب الزمان (عج) مي فرمايد: «اگر از عمر دنيا جز يک روز باقي بماند، خداوند آن روز را آن قدر طولاني مي کند تا مردي از فرزندان من ظهور کند. پس او زمين را پر از عدل و داد مي سازد، همان گونه که از ستم پر شده است». (9)
نويسنده: سيد علي محمدي متكازيني
پي نوشت ها:
1. «قيام عاشورا در کلام و پيام امام»، تبيان، آثار موضوعي (دفتر سوم)، ص 60.
2. ابوجعفر محمد بن جرير بن يزيد الطبري، تاريخ الطبري ، ج 4، ص 266.
3. طبرسي، الاحتجاج علي اهل اللجاج، ج 2، ص 300.
4. ابوالفضل هادي منش، نسيم محرم: عاشوراييان، فرهنگ و بزم و چکامه، ص 68.
5. جعفر بن محمد بن جعفر بن موسي بن قولويه القمي الصدوق، کامل الزيارات، ص 174.
6. همان.
7. بحارالانوار، ج 45، ص 8.
8. حمزه کريم خاني، پندهاي امام حسين (عليه السلام)، ص 89.
9. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمه، ص 317.
منابع
1. «قيام عاشورا در کلام و پيام امام». تبيان. آثار موضوعي (دفتر سوم)
2. الارشاد.
3. جعفريان، رسول. 1377. تاريخ خلفا. قم: الهادي.
4. خطيب بغدادي، ابوبکر، 1417 ه.ق. تاريخ بغداد (جلد 2). بيروت: دارالکتب العلميه.
5. سيد رضي، محمد بن الحسين. 1351. نهج البلاغه. ترجمه: فيض الاسلام. تهران.
6. شيخ صدوق. 1359. کمال الدين و تمام النعمه. تهران: دارالکتب الاسلاميه.
7. ــــــــــــــــــ. 1377. کامل الزيارات. تهران: پيام حق.
8. طبرسي. 1403. ه.ق. الاحتجاج علي اهل اللجاج (جلد 2). مشهد: نشر مرتضي.
9. الطبري، ابوجعفر محمد بن جرير بن يزيد. بي تا. تاريخ الطبري (جلد 4). مصر: دارالمعارف.
10. طوسي، محمد بن الحسن. بي تا. امالي (جلد 2). قم: داوري.
11. القرشي، ابوعبدالله محمود بن يوسف بن محمد. 1365 ه.ق. کفايه الطالب. ترجمه: جمال الدين محمد زرندي. نجف.
12. القرشي، باقر شريف. 1396 ه.ق. حياه الامام الحسين بن علي (عليه السلام) (جلد 1). نجف: مطبعه الادب.
13. کريم خاني، حمزه. 1385. پندهاي امام حسين (عليه السلام) مرکز پژوهش هاي صدا و سيما.
14. کليني، محمد بن يعقوب. الکافي (جلد 8). بيروت: دارالتعاريف.
15. مطهري، مرتضي. قيام انقلاب مهدي (عج).
16. هادي منش، ابوالفضل. 1387. نسيم محرّم: عاشوراييان، فرهنگ و بزم و چکامه. قم: حضور.
17. واردي، محمدتقي. 1383. اسوه جاويد (شخصيت و زندگي امام حسين (عليه السلام) قم: دارالثقلين.
منبع : حسيني ايمني، سيد علي؛ اشارات، قم: مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، تابستان 1391.