یکی از اشکالات اهل سنت و وهابیون به شیعیان این است که شما شیعیان که ادعا دارید تربت کربلا انسان را شفا میدهد پس چرا با این وجود هزینه های سنگینی مثل ساخت بیمارستان و ... را متحمل میشوید ؟
در پاسخ به این شبهه به چند نکته باید توجه کرد
نکته اول:
شکی نیست که شفا به دست خداوند است چنان چه در بعضی از امور خداوند شفا قرار داده است از جمله در قرآن (یونس آیه 57)، یا در عسل (نحل آیه 69) و... و طبق روایات معتبر در خاك كربلا هم شفا وجود دارد حال اگر قرار باشد این اشکال را بپذیریم باید به آنها بگوییم خداوند در کتاب خویش،عسل و خود قرآن را مایه شفا معرفی کرده پس چرا خود شما با وجود این دو (قرآن و عسل) بیمارستان درست میکنید،؟
چرا نمی روید مستقیما از خود قرآن شفا بخواهید ؟
نکته دوم:
طبق نظر علمای شیعه خاک کربلا شفاست. شيخ محمد حسن جواهرى میگوید: به هر حال خوردن هيچ خاكى حلال نيست؛ جز خاك و تربت امام حسين عليه السلام كه جايز است خوردن آن به قصد شفا گرفتن و اختلافى در آن نيست، بلكه اجماع به هر دو قسمش (لفظى و معنوي) بر جواز استشفاء از آن دلالت مىكند؛ بلكه روايات دال بر آن، مستفيض يا در حد تواتر است.(1) و در روایات دیگری که به شفا بودن خاک کربلا (البته به مقدار کم) اشاره شده است
نکته سوم:
شفا دادن تربت، تنها به اذن خداست همچنانکه شفا دادن قرآن هم به اذن خداست،در احادیث شیعیان وارد شده است که: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الْبَصْرِيِّ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: طِينُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ إِذَا أَكَلْتَهُ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقاً وَاسِعاً وَ عِلْماً نَافِعاً وَ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ.(2) از محمد بن اسماعيل البصرى از بعض رجالش از امام صادق (علیه السلام) روايت شده است كه خاك قبر امام حسين (علیه السلام) شفاى از هر دردى است، در هنگام خوردن بگو: به نام خدا و با استعانت از خدا، خداوندا آن را رزق واسع و علم نافع قرار بده و شفاى از هر دردى قرار بده، به درستيكه فقط تو بر هر كارى توانا هستى.
روايات اهل سنت نيز گوياى اين است كه شفاء، تنها به دست خداوند است و اوست که شفاء را در آنچه بخواهد قرار می دهد. بخارى در صحيح خود از عايشه نقل كرده است: عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا " أَنَّ النَّبِيَّ كَانَ يُعَوِّذُ بَعْضَ أَهْلِهِ يَمْسَحُ بِيَدِهِ الْيُمْنَى، وَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ، أَذْهِبْ الْبَاسَ اشْفِهِ وَ أَنْتَ الشَّافِي، لَا شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُكَ، شِفَاءً لَا يُغَادِرُ سَقَمًا ".(3) از عايشه روايت شده است: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بعضى از اهل خود را براى تعويذ با دست راست خود مسح مىکرد و مىفرمود: "خداوندا، اى پرودگار مردم، درد را از او ببر و شفايش ده و تو شفا دهندهاى و شفايى جز شفاى تو نيست، شفايى كه ترك نمىکند هيچ بيمارى را».
نکته چهارم:
اسباب شفا از ديدگاه روايات اهل سنت : بخارى در صحيح خود مى نويسد كه خاك مدينه و آب دهان برخى از افراد شفاست: عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم يقول في الرُّقْيَةِ تُرْبَةُ أَرْضِنَا وَرِيقَةُ بَعْضِنَا يُشْفَى سَقِيمُنَا بِإِذْنِ رَبِّنَا.( 4)عايشه از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده است كه با رقيه كردن با خاك ،زمين ما و آب دهان بعضى از ما شفا مىيابد مريض ما به اذن پروردگار ما.«غبار مدينه» شفاست :عَنْ إِسْمَاعِيل بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ ثَابِتِ بْنِ قَيْسِ بْنِ شَمَّاسٍ، عَنْ أَبِيهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: غُبَارُ الْمَدِينَةِ شِفَاءٌ مِنَ الْجُذَامِ.(5)
اسماعيل بن محمد بن ثابت بن قيس بن شماس از پدرش از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده است: گرد و غبار شهر مدينه شفاى از جذام است.
حال سؤال ما از پیروان وهابیت این است كه: وقتى خاك مدينه،، عسل، و... بتوانند به اذن پروردگار شفا دهند، چه مانعى وجود دارد كه خاك كربلا نيز چنين خاصيتى داشته باشد؟
چرا پادشاهان عربستان كه بارها و بارها به كشورهاى اروپايى و آمريكايى براى مداوا رفته، از اين چيزها استفاده نكردهاند تا شفا پيدا كنند؟
--------------------------------------------------------------
پی نوشتها :
[1] جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام، ج36، ص358
[2] كامل الزيارات، ص461
[3] صحيح البخاري، ج5، ص2168
[4] صحيح البخاري، ج5، ص2168
[5] السيوطي،الفتح الكبير في ضم الزيادة إلى الجامع الصغير، ج2 ص242،
منبع : پایگاه جامع فرق و ادیان