[اولین وظیفه بعد از زیارت جناب سلمان در شهر مدائن] نماز خواندن در طاق کسری، «دو رکعت» یا بیشتر [است]، چون آنجا مصلّای حضرت امیرمؤمنان است.
از عمّار ساباطی روایت شده است: که امیرمؤمنان به مداین آمد و در ایوان کسری نزول فرمود، درحالیکه دلف بن بحیر با او بود، در آنجا نماز خواند، پس از آن برخاست و به دلف فرمود: با من برخیز؛ و جماعتی از اهل ساباط در خدمت آن حضرت بود، در منازل کسری گردش کرد و به دلف میفرمود: برای کسری در این مکان چنین و چنان بوده و دلف میگفت: به خدا قسم چنین است که میفرمایی، پس با آن جماعت در تمام آن مواضع گردش کرد و دلف میگفت: ای سید و مولای من، شما چنان به این مکانها آگاهی دارید که گویا شما این چیزها را در این مکانها نهادهاید!
روایت شده: وقتی حضرت بر مداین مرور میفرمود و آثار کسری و خرابی آن را مشاهده میکرد، یکی از افرادی که در خدمت آن حضرت بود، از روی عبرت این شعر را خواند:
جَرَتِ الرِّياحُ عَلَىٰ رُسُومِ دِيارِهِمْ
فَكَأَنَّهُمْ كانُوا عَلىٰ مِيعادِ
بادها بر خرابههای دیارشان وزید
گویا اینان بر وعدهگاهی بودهاند
حضرت فرمود: چرا نخواندى:
﴿كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنّٰاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ مَقٰامٍ كَرِيمٍ وَ نَعْمَةٍ كٰانُوا فِيهٰا فٰاكِهِينَ كَذٰلِكَ وَ أَوْرَثْنٰاهٰا قَوْماً آخَرِينَ فَمٰا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمٰاءُ وَ الْأَرْضُ وَ مٰا كٰانُوا مُنْظَرِينَ﴾
چهبسیار باغها و چشمهسارهایی که [پس از نابودشدنشان] برجای گذاشتند و نیز کشتزارها و جایگاهی با ارزش و نعمتهایی که در آنها عیاشی و خوشگذرانی میکردند، [آری عاقبتشان] چنین [بود] و ما همه [آنچه در اختیار داشتند] را به قومی دیگر انتقال دادیم، [پس از غرقشدنِ فرعونیان] نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه [برای جبران جنایاتشان] مهلت یافتند.
پس از آن فرمود:
إِنَّ هَؤُلاءِ كانُوا وَارِثِينَ فَأَصْبَحُوا مَوْرُوثِينَ، لَمْ يَشْكُرُوا النِّعْمَةَ فَسُلِبُوا دُنْياهُمْ بِالْمَعْصِيَةِ، إِيَّاكُمْ وَكُفْرَ النِّعَمِ لَاتَحُِلُّ َبِكُمُ النِّقَمُ.
البته آنان وارث بودند، اما اکنون ارث برده شدهاند، نعمت را شکر نکردند، در نتیجه دنیایشان بر اثر معصیت از دستشان گرفته شد، از ناسپاسی نسبت به نعمت بپرهیزید تا گرفتاریها و بدبختیها بر شما فرود نیاید.
فقیر گوید: حاصل این معنی را حکیم خاقانی در قالب شعر آورده، آنجا که فرموده:
هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان
ایـــوان مـــــدائن را آیینـه عبــرت دان
پرویـز کـه بنهـــادی بر خـوان تره زرّین
زرّین تره کو برخــوان، رو «کـم تَرَکوا» برخوان