اگر در بین راه زائر پیادهای را دید که وامانده و خسته شده و از او کمک خواست، تا تواند در کار او بکوشد و او را به منزل رساند و مبادا که او را سبک شمارد و به او بیاعتنایی کند.
شیخ کلینی به سند معتبر از ابو هارون روایت کرده: من در خدمت امام صادق(علیهالسلام) بودم، به جمعیتی که نزد ایشان بودند فرمود: شما را چه شده که ما را خوار میکنید؟ از میان آنان مردی از اهل خراسان برخاست و گفت: پناه میبریم به خدا از این که ما شما را یا چیزی از امر شما را خوار کنیم و آن را کوچک شماریم، فرمود: آری تو خودت یکی از آنانی هستی که سبک شمردی و خوار کردی مرا!
آن مرد گفت: به خدا پناه میبرم که من شما را خوار کرده باشم. فرمود: وای بر تو، وقتی که نزدیک به جحفه بودیم، آیا نشنیدی که فلان کس به تو گفت: مرا به اندازه یک میل راه سوار کن، به خدا سوگند من از پیمودن راه خسته شدم، سوگند به خدا تو سر به سوی او بلند نکردی و او را سبک و خوار شمردی و هرکه مؤمنی را خوار نماید ما را خوار کرده و حرمت ما را به تباهی کشیده است!
نویسنده گوید: ما در بخشهای گذشته در آداب زیارت، در «ادب نهم» کلامی با روایتی از علی بن یقطین که مناسب با این مقام است ذکر کردیم، به آنجا رجوع کن که در آن روایت موعظه نیکویی است و این ادب که در اینجا ذکر شد، اختصاص به زائران امام حسین(علیهالسلام) ندارد، ولی چون این مطلب در راه زیارت آن حضرت بسیار اتفاق میافتد، به این خاطر آن را در اینجا ذکر کردیم.