نویسنده گوید: از آیات و اخبار بسیاری استفاده میشود که مسلمان باید از دوستی با کفّار و محبّت و میل و دنبالهروی و تقلید از ایشان اجتناب ورزد و بر مسلک آنان سلوک نکند.
قالَ اللَّه تعالى:
﴿قَدْ كٰانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرٰاهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قٰالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّٰا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمّٰا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّٰهِ كَفَرْنٰا بِكُمْ وَ بَدٰا بَيْنَنٰا وَ بَيْنَكُمُ الْعَدٰاوَةُ وَ الْبَغْضٰاءُ أَبَداً﴾.
خدای تعالی فرمود: همانا در [سرگذشت و روش و حالات] ابراهیم و کسانی که با او بودند برای شما سرمشقی نیکوست، آنان به قومشان [که از دشمنان خدا و مؤمنان بودند] گفتند: ما از شما و آنچه بهجای خدا میپرستید بیزاریم، منکر [همۀ روشها و آیین] شما هستیم و بین ما و شما دشمنی و کینۀ دائمی پدیدار است.
شیخ صدوق از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت کرده: حقتعالی بهسوی پیغمبری از پیامبران خود وحی فرستاد تا به مؤمنان بگوید: لباس دشمنان مرا نپوشید و غذای دشمنان مرا نخورید و بر راههای دشمنان من مروید که دشمنان من خواهید بود، چنانکه آنان دشمنان منند.
در بسیاری از روایات وارد شده است: که فلان عمل را بجا آورید و خود را به کفّار شبیه نسازید، مانند روایتی که از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) نقلشده است:
شارب [موهای پشت لب] را از ته بگیرید و محاسن [موهای صورت] را بلند بگذارید و خود را به یهودیان و گبران شبیه نکنید؛
و نیز فرمود: گبران محاسن خود را تراشیدند و شاربهای خود را زیاد کردند و ما شارب خود را میگیریم و محاسن میگذاریم؛
و هنگامیکه نامههای دعوت آن جناب به پادشاهان رسید، کسری به باذان عامل یمن نوشت، آن حضرت را نزد او فرستد و او کاتب خود بانویه و مردی که او را خرخسک میگفتند به مدینه فرستاد و آن دو محاسن خود را تراشیده و شارب گذاشته بودند.
آن جناب را خوش نیامد که به ایشان نظر کند، فرمود: وای بر شما، چه کسی شما را به این هیئت امر کرده؟
گفتند: پروردگارمان یعنی کسری؛ فرمود: ولی پروردگار من، مرا به گذاشتن محاسن و چیدن شارب امر فرموده است.
بدان که حقتعالى در سوره
«هود» فرموده است:
﴿وَ لاٰ تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النّٰارُ وَ مٰا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللّٰهِ مِنْ أَوْلِيٰاءَ ثُمَّ لاٰ تُنْصَرُونَ﴾
و به ستمکاران میلِ [قلبی و عملی] نداشته باشید! که آتشِ [دوزخ] به شما خواهد رسید و [در آن حال] شما را در برابر خداوند هیچ سرپرستی [برای نجاتتان] نخواهد بود و یاری هم نمیشوید.
مفسّران در معنی آیه فرمودهاند: منظور از «رکون» میل اندک است، پس وقتی که مقتضای میل اندک چنین باشد وای به میل زیاد.
و بعضی گفتهاند: «رُکون» نهی شده در آیه به معنای وارد شدن با ایشان در ستم ایشان و اظهار رضایت به کارشان و اظهار موالات با آنان است و در روایت اهلبیت آمده: «رکون عبارت از دوستی و خیرخواهی و پیروی از ایشان است.»