يكي از زيباترين جلوههاي نيايش به درگاه پروردگار متعال، عبادت شورانگيز و ملكوتي امام حسينبنعلي (ع) است كه آن حضرت نماز را بسيار دوست ميداشت و حتي در هنگامه نبرد تاريخساز كربلا و عليرغم موانع و محدوديتهاي فراواني كه براي آن حضرت ايجاد شده بود، ايشان و اصحابشان فريضه مقدس نماز را در اول وقت ظهر عاشورا اقامه نمودند كه در آن پيامهاي بسياري نهفته است. عشق و علاقه امام حسين (ع) به نماز به روايتهاي متعدد، و نيز نماز سرخ آن حضرت در اوج مصائب روز عاشورا از زيباترين جلوههاي ايمان راستين و صادقانه آن حضرت است كه با رويكرد شاعران و سخنسرايان روبهرو گرديده و چه بسيار سرودههاي زیبا و شگرفي كه با الهام از اين نيايش آسماني سروده شده و ميشود. استقبال اصحاب قلم از نماز امام حسين (ع) و دلبستگي آن حضرت به راز و نياز با معبود و كيفيت عبادت آن حضرت، حكايت از عظمت و زيبايي نيايشي دارد كه دليل آشكار حقانيت و اصالت راه آن حضرت است. از اين رو شمار بسيار فراوان آثاري كه در اين زمينه آفريده شده است، گواهي بر اين حقيقت تابناك دارد كه حضرت سيدالشهدا (ع) بر نمازگزاران اسوه و الگويي است كه ميبايست همواره به ايشان اقتدا شود. نماز خوف و كيفيت و پيشينه آن، نماز از منظر رسول اكرم (ص) و امام علي (ع) و نيز پيشگويي اعجابآور پيامبر رحمت (ص) در تفسير آيهاي از سوره مريم در خصوص تباه شدن نماز و اشاره به واقعه عاشورا، عجين شدن نام امام حسين (ع) با نماز و.... از ديگر نكات مطرح شده در اين مقاله است.
حماسه بزرگ عاشورا كه در روز دهم محرم سال شصت و يكم هجري به وقوع پيوست، از جهات و ابعاد متعددي برخوردار است كه هر يك از جهات آن بيانگر يك يا چند پيام بزرگ است.
آن چه در طي قيام عظيم عاشورا رخ داد، به نحو بسيار اعجابانگيز و تأمل برانگيزي هدفمند و حساب شده است. به اين اعتبار و با در نظر گرفتن تمامي شرايط و ملاحظات آن روزگار، لحظه لحظه قيام سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (ع) از هنگام خارج شدن آن حضرت در موسم حج از مكه مكرمه و حركت به سمت كوفه تا توقف كاروان در كربلا و... را اگر زاويه تحقيق بدان بنگريم و در هر گام و سخن حضرتش تعمق افزونتري داشته باشيم، آنگاه جوانب گوناگون اين نهضت بیشتر بر ما آشكار خواهد شد، و چه بسا آگاهي يافتن از جوانب ديگري كه تاكنون از چشم تيزبين پژوهشگران اين رويداد بيبديل پنهان مانده باشد، میسر گردد.
در خصوص رويداد سترگي چون نهضت عاشورا تاكنون سخن بسيار گفته شده است. از هنگام وقوع اين حادثه جانگداز چه بسيار محققان، تاريخنويسان و سخنوراني كه هر يك به سهم خود كوشيدهاند تا جلوهاي از اين حماسه بيمانند را به قلم خود به تصوير در آوردند، و بدين ترتيب اداي دين و اظهار ارادتي به پيشگاه مقدس حضرت سيدالشهدا (ع) داشته باشند. اما با اين وجود در هر عصر و زمانهاي، باز هم آثار ديگري كه روايتگر نگاه تازهاي است، به رشته تحرير در آمده است. كثرت اين آثار گواه آن است كه با مرور زمان نه تنها اين انقلاب عظيم به فراموشي سپرده نشده، بلكه بارقههاي هستيبخش نويني از آن چشم جهانيان را روشن ميكند. همچنين تغيير نگرشها و برحسب دگرگوني و نياز زمان، «پررنگتر شدن» يكي از جلوههاي بيشمار نهضت عاشورا، از ديگر نكاتي است كه هيچگاه نبايد از خاطر دور داشت، زيرا اين امر به منزله پاسخگويي به حوايج آن دوران است.
واقعه عاشورا و درك آن بستگي فراواني دارد با شناخت افزونتر تمامي عناصري كه پديد آورنده اين رويداد شگفت است. به عبارت ديگر هر اندازه مطالعه و ژرفانديشي در اين قلمرو بيشتر باشد، معرفت درك زواياي گسترده آن ميسرتر خواهد شد. و در نهايت زيباييها و عظمتهاي بيكران اين رخداد مملوستر، و آنگاه است كه سالك اين راه در خواهد يافت كه در همه منازل اين مسير، چه ارتباط سنجيده و هوشمندانه خارقالعادهاي نهفته است كه سرتاسر عشق و شور و درد و پيام است. پيامي به همه عصرها و همه نسلها. و امام به عنوان انسان كامل، و اسوه و الگوي الهي، در اين نهضت انسانساز به طور عملي طریق نجات و رستگاري را رهنمون ميشود تا گمگشتگان اعصار با اقتداي به او به سر منزل مقصود راه يابند.
اگر بگوييم عاشورا زيباترين و پر مفهومترين تابلوي هستي است، سخني به گزاف نگفتهايم. زيرا در هيچ تابلويي و در هيچ يك از دورانها اين همه مفاهيم عالي به طور فشرده و كامل و زيبا در كنار يكديگر و در يك جا گرد نيامده است. اما باز هم به جرئت ميتوان گفت كه در طول تاريخ هيچ تصويري زيباتر از نماز عاشورا وجود ندارد. نماز ظهر عاشورا، نيايش سرخي است سرشار از رمز و راز، و كهكشاني است از زيبايي و معنا.
نماز ظهر عاشورايي روايتي است از جنس آسمان كه هر صاحبدلي را متحير ميكند و به تحقيق، در مقام عمل بالاترين تأكيد و سفارش بر اهميت جايگاه فريضه مقدس نماز است.
زيبايي و صلابت نماز شكوهمند ظهر عاشورا آنچنان است كه تمامي راويان، تاريخنويسان و ادبا در آثار خويش از آن با عظمت بينظيري ياد كردهاند و مقام الهي و پايمردي ملكوتي آن حضرت را در بر پا داشتن اين فريضه مقدس در ميدان جهاد و در هنگامه خطر و مصيبت، ستودهاند.
تجلي نماز در نهضت عاشورا تنها به ظهر عاشورا ختم نميشود. «تاسوعا» و «عاشورا» كه بر گرفته از اعداد (ص) و 10 عرب است تنها به روزهاي نهم و دهم ماه محرم اطلاق ميشود و اين واژه كه در برگيرنده مفاهيم فراواني است، هرگز به روزهاي نهم و دهم ديگر ماههاي قمري اطلاق نشده است. از اين رو بدون ترديد اين امر حكايت از ويژگيهاي منحصربه فرد اين دو روز شگفتي آفرين دارد كه سراسر رمز و راز و نماد و پيام است.
«ابناعثمكوفي» در كتاب الفتوح پيرامون نيايش حضرت امام حسين (ع) و خانواده و يارانش در تاسوعا مينويسد: «حسين (ع) آن شب را در طاعت و عبادت زنده داشت. گاهي در ركوع و گاه در سجود ميگريست و تضرع ميكرد و از خداي تعالي آمرزش و عفو ميخواست. برادران، اصحاب، اهلبيت او همچنين آن شب را در طاعت و عبادت بودند. از ايشان آن شب هيچ كس نخفت. همه در نماز بودند و از خداي تعالي آمرزش ميطلبيدند.»[1]
در كتب ديگر مقتلنويسان ضمن شرح يورش سپاه ابنسعد به خيمههاي امام حسين (ع) و بستن آب به روي آن حضرت و محاصره آن جناب آمده است: «امام حسين (ع) برادر ارجمندش ابوالفضلالعباس (س) را به عنوان سفير نزد عمر بنسعد فرستاده و فرمودند: .... اگر ميتواني تا فردا از ايشان مهلت بگير و امشب را به ما باز گردان. تا ما امشب براي پروردگار خود نماز خوانده، دعا كنيم و از او آمرزش بخواهيم، زيرا خدا خود ميداند كه من نماز و تلاوت كتابش قرآن و دعاي بسيار و استغفار را دوست ميدارم».
پيرامون حال و هواي امام حسين (ع) و يارانش در شب تاسوعا آمده است: «و بات الحسين و اصحابه تلك الليله و لهم دويّ النحل ما بين راكع و ساجد و قائم و قاعد؛ امام حسين (ع) و يارانش آن شب را در حالي به پايان رساندند كه ميان خيمهها به دعا و نماز و تلاوت قرآن و ركوع و سجده ايستاده و نشسته مشغول بودند و زمزمه داشتند همانند لانه زنبور.» [2]
با اين اوصاف در مييابيم كه فقط نماز عاشورا در هنگامه خطر و مصيبت اقامه نشده است، بلكه نمازهاي شب تاسوعا نيز در هنگامه خوف يورش سپاهيان عمربنسعد اقامه شده و عليرغم مصائب و مشكلاتي كه براي امام و خانواده و يارانش به وجود آورده بودند، هيچگونه تزلزلي در عزم و ايمان راسخ آن پيشواي راستين پديد نيامده بود، تا بدانجا كه عاشقانه از نماز و دعا و تلاوت قرآن سخن ميگويد. نكته مهمي كه در اين شب نهفته است اين كه امام با اين حال از طريق الهام و به خواب ديدن جد بزرگوارش حضرت رسول اكرم (ص) از سرنوشت خويش آگاه شده است و به لحاظ عقلي نيز يقين دارد كه دشمنان دست از او برنميدارند، به دليل عشق به نماز و عبادت به درگاه پروردگار شبي را مهلت ميخواهد. و چنان كه در تمامي كتب تاريخي ثبت و ضبط شده است، انگيزه اصلي او از اين درخواست تنها فرصتي براي نيايش و راز و نياز با معبود بيهمتاست و جاودانگي تاسوعا در اين نيايش خالصانه و آسماني نهفته است. تاسوعا شب عاشقانهترين نمازهاست و پيام تاسوعا آن است كه تنها مردان و زناني مي توانند عاشورا را بيافرينند كه در اين شب تا صبح به نماز و ستايش خالق يكتا برخاسته باشند. مردان و زناني از جنس آسمان كه شوق پرستش و خورشيد تابناك نماز و مناجات، ظلمت شب را از ديدگاه پرفروغشان زدوده است و در نظرگاه آنان شيريني عبادت بر شيريني خواب تفوق و برتري دارد.
سخن گفتن از عاشورا، سخن از عاليترين و نابترين جلوههاي ارزشهاي الهي و انساني است. عاشورا نقطه اوج و قله رفيع تابناكترين آموزهها و مفاهيم والاست. عاشورا تحقق آرمانها و تبلور صداقت اسلام است. پس نمازظهر عاشوار، نماينده تمام عيار ارزش و اعتباري است كه نيايش در اين مكتب الهي و آسماني دارد. از اين منظر نماز ظهر عاشورا نه فقط در اسلام، بلكه در هيچ يك از اديان الهي در شكوه و صلابت همانندي ندارد. از همين رو نماز ظهر عاشورا را ميتوان معيار مرتبه نماز در نزد پروردگار يكتا به شمار آورد، مرتبهاي ژرف و تفكربرانگيز.
ابناثير و ديگر مقتلنگاران در باب نماز ظهر عاشورا نوشتهاند: ابوثمامه صيداوي، كه نامش عمرو بن عمرو، و از شمار ياران حضرت امام حسين (ع) بود، نگاهي به آسمان افكند و متوجه شد كه زوال ظهر و وقت نماز فرا رسيده است، از اين رو نزد امام آمد و عرض كرد: «نفسي لك الفداء انّي اري هؤلا، قد اقتربوا منك، لاوالله لا تقتل حتّي اقتل دونك و احبّ ان القي الله و قد صليّت هذه الصلوة الّتي دنا وقتها؛ جانم به فدايت، ميبينم كه اين مردمان به تو نزديك گشتهاند و سوگند به خدا كه تو كشته نخواهي شد تا قبل از من كه در پيش روي شما كشته شوم، اما دوست دارم هنگامي خداي را ديدار كنم كه اين نمازي را كه وقت آن نزديك است بخوانم.»
امام حسين (ع) سر به سوي آسمان بلند كرد و فرمود: «ذكرت الصلاة جعلك الله من المصلين الذّاكرين، نعم هذا اوّل وقتها؛ ياد نماز افتادي، خداوند تو را از نمازگزاران ذاكر قرار دهد، آري اين آغاز وقت نماز است.» سپس فرمود: «از اينها بخواهيد دست از جنگ بردارند تا ما نماز بخوانيم.»
در اين هنگام حصينبن تميم فرياد زد: «نماز شما قبول نيست.»
حبيب بن مظاهر به او پاسخ داد: «زعمت انّها لا تقبل من آل الرسول و تقبل منك يا حمار؛ تو گمان كردهاي كه نماز خاندان پيامبر خدا پذيرفته نيست، اما نماز تو مقبول است، اي الاغ؟!»
بنا به گفته ابن شهر آشوب پس از اين سخن، كارزار سختي بين حبيب بن مظاهر و حصين بن تميم در گرفت و حبيب بن مظاهر چنان ضربهاي بر اسب او زد كه اسب همراه با وي بر زمين سقوط كرد. در اين فاصله حبيب ابن مظاهر و حربنيزيد رياحي پس از نبردي دلاورانه به شهادت رسيدند و به ديدار معبود شتافتند. امام گرچه از غم از دست دادن دو تن از ياران وفادار خويش آن هم با آن وضع فجيع اندوهناك بود، اما با بقيه ياران خود به نماز ايستادند و به صورت نماز خوف اين فريضه الهي را در حالي اقامه نمودند كه به گواه تاريخنگاران زهيربن قين و سعيدبن عبدالله حنفي در پيش روي آن حضرت و يارانش به دفاع ايستاده بودند تا آسيبي به حضرت نرسد.
برخي ديگر از مورخان همچون ابننما در مثيرالاحزان گفتهاند: «حضرت امام حسين (ع) نماز ظهر عاشورا را به صورت فرادي و اشاره خواندهاند.» [3]
آن چه اكثر تاريخنگاران و مؤلفان مقاتل در خصوص آن متفق القولند اين است كه سعيدبن عبدالله حنفي سينه و سر و صورت خويش را سپر تيرهاي زهرآگين دشمنان قرار داد كه امام و يارانش نماز را بجاي آوردند. چون زخمها بر بدن او فراوان شد و نتوانست ديگر روي پای خود بايستد، بر زمين افتاد، در حالي كه اين جملات را بر زبان ميآورد: «اللّهم العنهم لعن عاد و ثمود و ابلغ نبّيك منّي اسلام، و ابلغه ما لقيت من ألم الجراح، فانّي اردت بذالك ثوالبك في نصره ذريّه نبيّك صلي الله عليه و آله؛ خدايا ايشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت خود دورگردان و بر پيامبرت از طرف من درود فرست و اين درد و زخمي كه به من رسيده است به او ابلاغ فرما كه هدف من در اين كار ياري فرزند رسول تو بود.»
سپس سعيد بنعبدالله حنفي روي خود را به سوي امام نمود و عرض كرد: «اوفيت يا بن رسول الله؛ آيا به پيمان خود عمل كردم، اي فرزند پيامبر خدا؟»
امام (ع) پاسخ فرمود: «نعم انت امامي في الجنه؛ آري. تو در بهشت پيش روي من هستي!»
و به دنبال اين سخن، روح از پيكر مجروح او به آسمانها پرواز كرد، در حالي كه در بدنش سيزده تير خودنمايي ميكرد و اين تعداد تير به غير از زخمها و ضربههاي ديگري بود كه بر پيكر او وار شده بود.
در اين هنگام عمر بنسعد با ديدن اين منظره، به عمرو بنحجاج دستور داد تا تيراندازان امام(ع) و يارانش را تير باران كنند. خصوصاً آنان از اين فرصت سوء استفاده كرده و اسبان ياران حضرت را از پاي درآوردند. چنان كه گفتهاند: تنها اسب ضحاكبنعبدالله مشرقي جان از اين مهلكه به در برد. و نماز ظهر عاشورا اين گونه در هجوم مصائب اقامه گرديد.
گرماي شديد هوا و تشنگي فراوان، بيشرمي دشمنان، خطر تيرها و يورشهاي بيامان، اندوه شهادت ياران و بسياري از علل و عوامل ديگر، هيچ كدام در آن روز تاريخي نتوانست كوچكترين خللي در برپايي اين فريضه مقدس وارد نمايد. و امام (ع) اين گونه راه را بر هر آن كس كه بهانه و مستمسكي براي ترك نماز ميجويد بست و اهميت و عظمت آن را يادآور شد.
امام حسين (ع) انگيزه بزرگ خود را در انقلاب كبير عاشورا، امر به معروف و نهي از منكر و احياي دين جد گرامي خويش معرفي ميكند و مگر نه اين كه ستون دين جد عظيمالشان او نماز است؟ پس نماز را همان گون كه جدش سفارش فرموده نبايد سبك شمرد و نماز را ميبايست «اول وقت» بجاي آورد. اين حقيقت بزرگ در عاشورا به صورت واقعيتي عيني به ظهور درآمد. از ديگر سو امام حسين (ع) با نماز ظهر عاشورا به تمام وجدانهاي بيدار ثابت كرد كه هدف او از برپايي نهضت عاشورا دينخواهي و عمل به تكليف بوده است و نه درخواستهاي نفساني و هواهاي دنيوي.
امام (ع) با برپايي نماز ظهر عاشورا صداقت، خلوص، ايمان و اصالت خود را به عنوان رهبري الهي به اثبات رساند.
نماز ظهر عاشورا تفاوت بزرگ نهضت عاشورا به عنوان يك نهضت الهي با ساير نهضتهاست. در كربلا جنگ با معنويت و ارشاد بيگانه نيست. امام (ع) در پي خونريزي نيست و با نماز خود و خطبههاي آسماني خود دمي از دعوت به خير و نيكي باز نميايستد. حتي در ارجوزهها (رجزخوانيها) كه به هنگام حمله ايراد ميفرمود، هم اين حقيقت بزرگ كاملاً نمايان است. بر پايه و اصول همين معنويت آسماني است كه در روز عاشورا شماري از لشكريان سپاه دشمن به خود آمده و با ابراز ندامت و پشيماني به جرگه ياران حضرت امام حسين (ع) پيوستند. آن هم پيوستني با علم به شهادت در راه خدا. تأثير شگرف نماز ظهر عاشورا را در همين گلچيني آن نيز ميتوان به نظاره نشست و انديشيد كه در اين نماز چه عاملي وجود داشت كه قرار از كف عدهاي ربود و آنان را از صف دشمنان امام (ع) به صف دوستداران او كشاند؟ چه جاذبهاي در اين نماز بود كه موجب شد تا گروهي به جانبازي برخيزند و فرزند و عيال و خانمان، حال و اينده خود را در راه خدا به فراموشي سپرده و مهياي سختترين مصائب شوند؟
نكته ديگري كه در اين جا شايان ذكر است آن كه سپاهيان يزيد كه خود را خليفه مسلمين معرفي ميكرد با حمله به امام (ع) و عدم رعايت حرمت نماز ماهيت پليد و ضد ديني خود را بر ملا كردند و خود موجبات رسوايي خويش را فراهم آوردند. نماز ظهر عاشورا نماد پاكي ابرمردي است كه زندگي را عقيده و جهاد ميدانست و سرانجام مرگ شرافتمندانه در راه خدا را بر ذلت و ننگ زندگي با ستمكاران برگزيد.
نماز از نگاه امام حسين
در تاريخ يعقوبي[4]، عقدالفريد، ابن عبدربه اندلسي[5]، احقاق الحق[6] و كتابهاي بسيار ديگري آمده است كه روزي از حضرت زينالعابدين امام عليبن حسين (ع) پرسيدند كه چرا فرزندان پدر شما اندك هستند؟ امام (ع) در پاسخ فرمود: «به دليل آن كه پدرم امام حسين (ع) در هر شبانه روز هزار ركعت نماز ميخواند، پس ديگر وقتي براي سرگرمي و فراغت با زنان نداشت.»
در تاريخ طبري پيرامون اندوه شهادت سيدالشهدا از عبدالله بنزبير نقل شده است كه چون خبر شهادت امام حسين (ع) را شنيد، بياختيار اين سخن بر زبانش جاري شد: «اما و الله لقد قتلوه طويلاً با لليل قيامه و كثیراً في النهار صومه؛ به خدا سوگند مردي را كشتند كه قيامش در شب طولاني و روزههايش در روز بسيار بود.» [7]
ابن صباغ مالكي در كتاب خويش از عظمت نيايش امام حسين (ع) چنين روايت كرده است: هرگاه امام حسين (ع) براي نماز ميايستاد، رنگش به زردي ميگراييد و چون علت آن را از ايشان جويا ميشدند، ميفرمود: «ما تدرون بين يدي من اريد ان اقوم هيچ ميدانيد ميخواهم در پيش روي چه كسي بايستم!» [8]
در ربيع الابرار زمخشري نقل شده است كه آن حضرت در موسم حج، پس از طواف، نزد مقام ابراهيم نماز بجاي ميآورد و پس از نماز گونههاي مباركش را بر مقام نهاده، ميگريست و با خشوع و خضوع بيمانندي به مناجات و راز و نياز با پروردگار مشغول ميشد.
در بيش از پانزده روايت و كتاب از اهل سنت به سندهاي مختلف آمده است كه آن حضرت (ع) بيست و پنج بار پياده به زيارت حج مشرف شدند و هر بار مركبهاي حضرت از پشت سر ايشان ميرفتهاند. در عيونالمجالس روايت شده است كه انسبنمالك چون با آن حضرت به مكه ميرسيد، آن گاه حضرت از او ميخواست كه هنگامي كه به مزار حضرت خديجه كبري (س) همسر گرامي پيامبر اسلام (ص) رسيدند او را تنها بگذارد... انس ميگويد: من به گوشهاي رفته پنهان شدم و ديدم امام (ع) بسيار نماز خواند و شنيدم كه با خدا چنين ميگويد:
يا ربّ، يا ربّ انت مولاه |
|
فارحم عبيدا اليك ملجاه |
يعني: «پروردگارا، پروردگارا تويي مولاي من، رحم كن بنده كوچكي را كه پناهش تويي- خوشا به حال كسي كه خدمتگزار و بيدار باشد و به خداي ذوالجلال شكوة گرفتاري خود كند- بيآن كه درد و رنجي داشته باشد جز محبت بسياري كه به مولاي خود دارد- هرگاه شكوه راز و اندوه خود را به نزد او برد، خدايش پاسخ دهد و درخواستش را لبيك گويد- هرگاه به تاريكي دچار گشته و روي تضرع به درگاهش برد، خداوند مورد اكرامش قرار داده و به خود نزديكش كند.»
انسبن مالك ميگويد: در اين هنگام ندايي شنيدم كه در پاسخ امام (ع) ميگفت:
لبيك عبدي و انت في كنفي |
|
و كلما قلت قد علمناه |
يعني: «بله بنده من! كه تو در كنف حمايت من هستي و هر آن چه را گفتي همه را دانستهايم -فرشتگان من مشتاق آواي تو هستند و آوايت كافي است كه آن را شنيدهايم - دعاي تو تا رسيدن به نزد من از پردهها ميگذرد و اينك پردهها را دريديم و ديگر حجابي براي تو نیست- اگر باد از اطرافش بوزد سبب ميشود تا او بر زمين افتد، به خاطر آن كه از خود بيخود گشته است- بدون هيچ ترس و واهمهاي و حسابي هر چه ميخواهي بخواه كه من همان خداي تو هستم.»
در كتاب مقتلالحسين اخطب خوارزم نيز در مراسيل روايت شده است كه شريح گويد: چون به مسجد رسول خدا (ص) در مدينه وارد شدم. در آن جا حسينبن علي (ع) را ديدم كه به سجده رفته و گونه بر خاك نهاده و با خضوع و خشوع به راز و نياز با پروردگار بيهمتا مشغول است و...
در خصوص نماز از نگاه حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) سخن بسيار است. آن حضرت بيشتر اوقات خويش را به نماز و مناجات ميگذارند كه گزيدهاي از نيايشهاي معروف ايشان توسط گروهي از دانشمندان گردآوري شده و به صورت كتابي با نام صحيفه حسينيه چاپ و منتشر گرديده است. به علاوه از آن حضرت نيايش معروفي با عنوان «دعاي عرفه» به يادگار مانده است كه داراي معارف بلند و حقايق پر ارزشي است و شيعيان غالباً به موسم حج در هنگام توقف در صحراي عرفات به خواندن اين دعا ميپردازند و از معارف بيكران آن بهرهمند ميشوند.
علاوه بر ديگر منابع در كتاب تحفالعقول از حضرت ابا عبدالله الحسين روايت شده است كه نماز و عبادت در نگاه امام حسين (ع) نه چو سودگران به قصد درخواست و طلب است و نه چون بردگان از روي ترس است، بلكه برترين شكل عبادت، نيايش آزاد مردان است كه خداوند را از روي سپاسگزاري عبادت ميكنند.[9]
علاقه حضرت امام حسين (ع) به نماز آن قدر زياد است كه در روز عاشورا هنگام آخرين وداع با اهلبيت مكرم خود، خطاب به خواهرش حضرت زينب كبري (س) ميفرمايد: «خواهرم مرا در نماز نافله شب فراموش مكن....» [10]
تجلي نماز ظهر عاشورا در ادبيات فارسي
در طول تاريخ حيات بشري چه بسيار وقايع بزرگي پديد آمده كه عليرغم تمامي بزرگي و عظمتشان هرگز مورد اعتنا و توجه ادبا و سخنوران قرار نگرفته و يا ورود اين وقايع به قلمرو هنر و ادبيات بسيار كوتاه و كمرنگ بوده است. اما نهضت بزرگ عاشورا واقعهاي است كه قرنها و قرنها چون نگيني درخشان بر تارك ادبيات درخشيده است و چه بسيار شاعران نكتهسنجي كه به سبب ارادت به پيشگاه مقدس حضرت امام حسين (ع) اشعار فراواني در مدح و منقبت آن حضرت سرودهاند و بر اين شور آسماني هيچ نقطه پاياني وجود نداشته است.
به تحقيق ميتوان ادعا نمود كه تاكنون در خصوص هيچ واقعهاي همانند قيام كربلا تا اين اندازه اثر هنري خلق نشده است و در اين ميان نماز ظهر عاشورا نيز همواره به عنوان موضوعي شگفت و خارقالعاده مورد تحسين و تمجيد سخنسرايان چيرهدست قرار گرفته است. و شاعران در توصيف مقام ارجمند و خلوص صادقانه آن حضرت در روز عاشورا به ترسيم نماز ظهر عاشوراي ايشان پرداختهاند.
نماز ظهر عاشورا داراي مضامين بديع و والايي است. مضامين شگفتي كه هر يك دنيايي است از زيباترين جلوههاي آسماني. اين نماز آميزهاي است از حماسه، دينخواهي، مظلوميت، شرف، آرمانگرايي، حقانيت، اصالت، تعهد و....
از آن جا كه بيان تمامي اين آثار در اين مجال نميگنجد، از اين رو در اين فرصت اندك با ارائه ابياتي گلچين شده از گلزار ادبيات پارسي بسنده ميكنيم. با اين توضيح كه آن چه در پي ميآيد تنها معدودي از هزاران اشعار شاعران معاصر را در برميگيرد:
حبيبالله خباز:
چون در نبرد كربلا عرصـه گشت تنـگ با تيغ و تير و سنگ گرفتي ادامه جنگ
از خون زمين مـاريه گـرديد لالـه رنگ ز آيينــه نمــاز چـو بايــد زدود زنـگ
گفتـا يك از رجـال كه وقت نمـاز شـد بايد از اين فرضيه كنون سـر فـراز شد[11]
كريمي مراغهاي:
نازم به عاشقـي كــه در عشـق باز كـرد در خاك و خون تپيدن او كشف راز كرد
تـــا هــر بشـــر بدانــد اهميت نمــاز با خـون وضو گرفت و شروع نمـاز كـرد[12]
غلامرضا سازگار (ميثم):
ناله و فرياد و سوز و شور و درد اهل رازم من نمـــازم، من نمـــازم، من نمـــازم
با صلواه و با قيـام و با قعـود و با قنـوتم تا قيامت هر چه دارم باز مديون حسينم[13]
كاظم جيرودي:
حسين از خون پاكش تا وضو كرد
وصــال روي جــانـان آرزو كــرد
خدا دانــد كــه كسب آبـرو كـرد
جعفر رسول زاده:
نماز از حرمت خون شهيدان
تيـرهـا بـر تنم فـرود آييــد
تـــا امــامم نمــاز بگــزارد
محمود شاخرخي (جذبه):
كــردند جان نثار چـو عقد نمـاز بست ز آزادگان عشق دو تن پيش روي او.... [14]
ياور همداني:
نيايش را كه بـا صوت جلـي خوانــد صفـاي سينـه صـافي دلــي خوانــد
چه شـوري ظهـر عاشـورا به پا كــرد نمازي كه حسين بن علي (ع) خواند[15]
عباس براتيپور:
اي شده كشته در راه احياء دين سرفراز ني و تن به روي زميـن
اين ندا ميرود تا به عـرش عـلا اشهـد انك، قـد اقمت الصـلاة[16]
حبيب چايچيان (حسان):
ولي والاترين معراج عشقم نماز ظهر عاشوراي من بود[17]
رضاخيري (شكيب):
سرو آزاد تـويـي، لالـه و شمشاد تـويـي تـا ابـد در افـق عـاطفـه فـريـاد تـويـي
چون به احياي نماز است قيام تو حسين من فداي عطش سـرخ كـلام تو حسين[18]
زهرا صفايي:
تـرك سجــاده و نمــاز نكــرد گرچه از جان بريده بود حسين[19]
صالح محمدي امين:
از كربلاي مقدس ميآيـد آواي مـردي آواي نوراني او «اني احب الصلوه» است[20]
محمود تاري (ياسر):
در هر نفسش سوز و گداز است حسين سرچشمه هر راز و نيـاز است حسيـن
ميخـوانـد نمـاز آخـرين را در خـون يعنـي كه فـدايي نمـاز است حسيـن[21]
علي غفرالهي (ماهر اصفهاني)
يك جهان عشق و فداكاري و مهر و عاطفت جلوهگـر شد در نمـاز ظهـر عـاشـوراي تـو[22]
سيفالله خادمي (خادم):
آن تــابش بيغــروب در پهنــه دشت از معــركــه كــرببــلا بــازنگشت
بگذشت ز هر چه داشت حتي سر و جان امـا ز نمـاز خـويش هـرگـز نگـذشت[23]
سيد حجتالله آزاده:
جهـد كن بر نماز اول وقـت اين پيام شهيد عاشورا است[24]
محمود عندليب:
داني پيام شاه جگر تشنگان چه بود؟ در تنگنـاي حــادثة كــربلا، نمــاز [25]
نيلوفر صفايي:
در سايه قنوت تو راه نجات ماست از آخرين نماز تو، دين خدا به پاست[26]
حسن يعقوبي:
نينــوا را نــواي ديگــر داد شعر پر شور عاشقي سر داد[27]
دكتر حسين رزمجو:
نمـاز ظهـر عاشـوراي آن پــاك كه بر شد از زمين تا اوج افلاك[28]
محمود ابوالقاسم جندقيان (شفيق):
خاك دشت كربلا را مهر هر سجاده كرد پاسدار خـون پاكـان جهـان باشد نمـاز[29]
علي وحيد دستگردي (برزگر):
اگـر از كـربـلا يــاد اري اي دوست نمازت را سبك نشماري اي دوست[30]
سيد محمود مرتضوي نائيني (ناظر):
در زمين كـربلا در روز عـاشورا حسين زير تيغ و تير دشمن خواند بيپروا نماز[31]
كامران شرفشاهي:
قامت به نماز ظهر عاشورا بست آمـوخت به ما نمـاز را اول وقت[32]
اسماعيل رفاعي:
سـرور و سـالار دشت كـربلا با نمازي كار صد اعجاز كرد[33]
علي نجات سياوشي:
قـامت سبـز حضـورش در نمــاز سرخ گون هنگامهاي را كرده ساز[34]
هر يك از اشعاري كه درباره نماز ظهر عاشورا سروده شده است، گواه ديگري بر عمق زيبايي و معناي آسماني اين نماز شكوهمند است. نمازي كه تاكنون ابيات بيشماري درباره آن سروده شده و باز هم سروده خواهد شد.
نماز خوف در هنگامه نبرد
آن چه كه احساس ميشود نبايد ناگفته بماند ذكر تاريخچهاي از نماز خوف است كه نماز ظهر عاشورا امتداد و نقطه اوج آن است. خواندن نماز در بحبوحه جنگ، بيترديد امري شگفت و بسيار قابل توجه است. اما اين نكته كه نخستين بار اين امر از كجا و چگونه آغاز شده است و شرح استمرار آن بسيار ضروري است، زيرا نكات تازهاي را بر ما آشكار ميسازد كه مهمترين يافتن ريشهها و شناخت زمينههايي است كه نماز ظهر عاشورا نسبت به آن داراي ارتباطي مستقيم و معنيدار است.
در تفسير نمونه[35] آمده است: «هنگامي كه پيامبر (ص) با عدهاي از مسلمانان به عزم مكه وارد سرزمين «حديبه» شدند و خبر به گوش قريش رسيد، خالدبن وليد به سرپرستي يك گروه دويست نفري براي جلوگيري از پيشروي مسلمانان به سوي مكه، در كوههاي نزديك مكه مستقر شد. هنگام ظهر بلال حبشي اذان گفت و پيامبر (ص) نماز ظهر را به جماعت برگزار كردند.
خالدبن وليد از مشاهدة اين صحنه در فكر فرو رفت و به افراد خود گفت: در موقع نماز عصر كه در نظر آنها بسيار پر ارزش و حتي از نور چشمان خود آن را گراميتر ميدارند، بايد از فرصت استفاده كرد و با يك حمله برقآسا كار مسلمانان را در حال نماز يكسره كرد.
در اين هنگام آيه 102 سوره نساء نازل شد و دستور نماز خوف را كه از هر حمله غافلگيرانهاي جلوگيري ميكند، به مسلمانان داد و اين خود يكي از معجزات قرآن كريم است كه قبل از اقدام دشمن، نقشههاي آنها را نقش بر آب ميكرد. گفته ميشود: خالدبنوليد با مشاهده اين صحنه ايمان آورد و مسلمان شد.
در آيه مذكور آمده است: «اذا كنت فيهم فأقمت لهم الصلواة طائفة منهم معك وليأ خذوا أسلحتهم....» يعني: و هنگامي كه در ميان آنها باشي و (در ميدان جنگ) براي آنان نماز را بر پا كني، بايد دستهاي از آنها با تو (به نماز) برخيزند و سلاحهايشان را با خود برگيرند؛ و هنگامي كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشت سر شما (به ميدان نبرد) بروند و آن دسته ديگر كه نماز نخواندهاند (و مشغول پيكار بودهاند) بيايند و با تو نماز بخوانند؛ آنها بايد وسايل دفاعي و سلاحهايشان را (در حال نماز) با خود حمل كنند؛ (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاي خود غافل شويد و يكباره بر شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعي ندارد كه سلاحهاي خود را بر زمين بگذاريد؛ اما وسايل دفاعي را با خود برداريد. خداوند عذاب خواركنندهاي براي كافران فراهم ساخته است.
گفتني است كه در شأن نزول اين آيه غالب مفسران اتفاق نظر دارند. لذا مبناي نماز خوف را ميتوان از اين تاريخ به شمار آورد.
و اما دستور خواندن نماز خوف به اين شرح است كه نمازهاي چهار ركعتي به دو ركعت تبديل ميشود، نمازگزاران در ميدان نبرد به دو گروه تقسيم ميشوند. گروه اول يك ركعت را با امام ميخوانند و امام پس از اتمام 1 ركعت، توقف ميكند. آن گروه، ركعت دوم را به تنهايي انجام ميدهند و به جبهه جنگ باز ميگردند. سپس گروه دوم جاي آنها را ميگيرند و يك ركعت از نماز خود را با امام و ركعت دوم را فرادي ميخوانند. [36]
حضرت اميرالمؤمنين امام عليبن ابيطالب (ع) نيز به نماز بسيار علاقه و تأكيد داشتند و در هنگامه نبرد نيز نماز را از ياد نميبردند. در كتاب وسائل الشيعه[37] (ابواب مواقيت نماز) دراينباره آمده است كه در بحبوحه جنگ صفين، آن گاه كه ابنعباس متوجه شد كه امام علي (ع) مراقب و منتظر وقت نماز است، سؤال نمود كه اي اميرالمؤمنين (ع) مثل آن كه نگران مطلبي هستيد؟ حضرت پاسخ داد: «آري مراقب زوال شمس و داخل شدن وقت نماز ظهر ميباشم.» ابن عباس گفت: «ما در اين موقع حساس نميتوانيم دست از جنگ برداريم و مشغول نماز شويم.» اميرمؤمنان(ع) در پاسخ فرمود: «انّما قاتلنا هم علي الصلوه؛ ما براي نماز با آنان ميجنگيم.»
امام حسين (ع) پرورش يافته دامان چنين پدري است كه حتي در «ليلة الهرير» آن جا كه توطئهها و دسيسهها او را از هر طرف در ميان گرفته است، از نماز به عنوان هدف عالي خود ياد ميكند.
حسين بنعلي (ع) سبط رسول خداست كه حتي در كوران مبارزه با مشركان و كفار قريش، دست از نماز نميشويد.
درسي كه امام حسين (ع) در روز عاشورا به همه پيكارگران در راه حق ميدهد، در واقع ادامه همان درسي است كه جد او و پدرش درباره آن اهتمام ورزيدهاند. اين درس بزرگ، درسي است كه ريشه در قرآن كريم دارد كه از جانب خدا نازل شده است.
پيشگويي شگفتانگيز رسول اكرم
در تفسير نمونه[38] نقل شده است: هنگامي كه پيامبر اسلام (ص) آيه 5(ص) سوره مباركه مريم (1(ص)) را تلاوت ميفرمودند: «فخلف من بعد هم خلف اضاعوا الصلواة....» يعني: «پس از آنان، فرزندان ناشايستهاي روي كار آمدند كه نماز را تباه كردند.» حضرت فرمودند: «پس از شصت سال افرادي روي كار خواهند آمد كه نماز را ضايع ميكنند و در شهوات غوطه ور ميشوند و به زودي نتيجه گمراهي خود را خواهند ديد.»
اين پيشگويي اعجابانگيز رسول اكرم (ص) حكايت از آن دارد كه اگر مبدأ سخن ايشان را هجرت پيامبر (ص) در نظر بگيريم، آن گاه زمان جلوس يزيد بر اريكه قدرت كاملاً منطبق با فرمايش حضرت خاتم الانبياست. پيشنماز شدن افراد فاسدي مانند معاويه و يزيد و همدستي و همداستاني افراد كوتهانديشي كه گرچه تارك الصلاة نبودند، اما از روح تعاليم عالي اسلامي بويي نبرده بودند، مصداق كامل پيشگويي الهي رسول عاليقدر اسلام (ص) است. اگر امام حسين (ع) در روز عاشورا سخن از احياي دين جد بزرگوارش ميگويد و در همه حال به تكريم نماز ميپردازد، به لحاظ شرايط اسفانگيز آن دوران و انحراف عظيمي است كه تنها امام حسين (ع) ميتواند در مقابل آن بايستد و چنان كه در احاديث و روايات فراواني كه از شيعه و اهل سنت نقل شده است، شهادت امام حسين (ع) در اين راه امري قطعي و غيرقابل اجتناب است و امام خود به خوبي از اين سرانجام آگاه بود.
عجين شدن نام امام حسين با نماز
نماز ظهر عاشورا دعوتي بود فراتر از زمان و مكان. و راز بزرگ ديگر نماز ظهر عاشورا تكيه بر اين نكته عظيم است كه روح مقاومت و پايداري، و انگيزه سلحشوري و جانبازي در جهاد بدون ارتباط با خالق يكتا پديد نخواهد آمد و اين آيه باور ژرف امام (ع) بود كه: «و استعينوا بالصبر و الصلواة» [39] در مورد دلبستگي حضرت سيدالشهدا (ع) به نماز و اهميتي كه آن حضرت براي نماز و نمازگزاران قائل بودهاند، احاديث و روايات متعددي نقل شده است. در برخي از اين احاديث نيز حضرت خود راوي حديثي از رسول اكرم (ص) يا پدر گرامي خود حضرت موليالموحدين امام عليبن ابيطالب (ع) بودهاند، كه مطالعه و بررسي مجموعه اين احاديث و روايات، بيانگر شأن و جايگاه اين فریضه الهي در منظر آن حضرت است. به گونهاي كه گويي نماز با نام آن حضرت عجين است و با زندگاني ايشان پيوندي عميق و ناگسستني دارد. شايد به همين لحاظ است كه در زيارتنامه آن حضرت نيز نماز از جايگاهي بس شايسته و والا برخوردار است. چنانكه در زيارتنامه حضرتش آمده است: «و اشهد انك قد اقمت الصلوة و اتيت الزكوة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر و اطعت الله و رسوله حتي اتيك اليقين.»
فهرست منابع
1. تحف العقول، ابو محمد حسن بنحسين بنشعبه حراني، ترجمه: صادق حسن زاده، قم، انتشارات آلعلي (ع)، چاپ چهارم 1384.
2. الفتوح، ابن اعثم كوفي، ترجمه: محمد بناحمد مستوفي هروي (قرن 6 هـ)، تصحيح: غلامرضا طباطبايي مجد، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامي، چاپ اول 13(ع)2.
3. تاريخ طبري، محمد بنجرير طبري، ترجمه: ابوالقاسم پاينده، تهران، انتشارات فرهنگ ايران، چاپ اول 1354.
4. نور مؤمن، شوراي شعر و ادب، تهران، ستاد اقامه نماز، چاپ اول 13(ع)(ع).
5. زينب بنت الامام اميرالمومنين (ع)، علي محمد دخيل، بيروت، مؤسسه اهلالبيت 13(ص)(ص) هـ .
6. نيايش سرخ، شوراي شعر و ادب، تهران، ستاد اقامه نماز، چاپ اول 13(ع)8.
(ع). بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسي، ج 10، ترجمه: محمد جواد نجفي، تهران، انتشارات اسلاميه، چاپ اول 1355
8. لهوف، سيد بن طاووس، ترجمه: عباس عزيزي، قم، انتشارات صلاة، چاپ ششم 1384.
(ص). زندگاني امام حسين (ع)، سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ دوم 13(ع)4.
10. نفس المهموم، شيخ عباس قمي، ترجمه: محمدباقر كمرهاي، قم، انتشارات مسجد مقدس جمكران، چاپ دوم 13(ع)1.
11. سيره معصومان (في رحاب ائمه اهل بيت)، سيدمحسن امين، ترجمه: حسين وجداني، جلد 5، تهران، انتشارات سروش، چاپ دوم 13(ع)3.
12. ناسخ التواريخ، ميرزا محمد تقي سپهر، تهران، انتشارات اسلاميه، چاپ اول 1351.
13. حديقه الشيعه، احمد بن محمد (مقدس اردبيلي)، تهران، انتشارات گلي، چاپ دوم 1361.
14. دانشنامه شعر عاشورايي، مرضيه محمدزاده، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ اول 1383.
15. حماسه جاودان، كامران شرفشاهي، تهران، نشر مديا، چاپ اول 1381.
16. تفسير نمونه، آيت الله ناصر مكارم شيرازي، ج 4، تهران، انتشارات دارالكتب اسلاميه، چاپ اول 13(ص)6 هـ.
1(ع). بال سرخ قنوت، محمد علي مجاهدي، بال سرخ قنوت، تهران، حوزه هنري، چاپ اول 13(ع)6.
[1] . الفتوح، ص 901.
[2] . بحارالانوار، ص 294.
[3] . مثير الاحزان، ص 44.
[4] . تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 219.
[5] . عقد الفريد، ج 2، ص 220.
[6] . احقاق الحق، ج 11، ص 418.
[7] .تاريخ طبري، ج 6، ص 273.
[8] . فصول المهمه، ص 183.
[9] . تحف العقول، ص 427.
[10] . زينب بنت الامام اميرالمؤمنين u، ص 17.
[11] . معراج مؤمن، ص 24.
[12] . معراج مؤمن، ص 46.
[13] . همان، ص 64.
[14] . نيايش سرخ، ص 9.
[15] . همان، ص 16.
[16] . نيايش سرخ، ص 22.
[17] . همان، ص 24.
[18] . همان، ص 37.
[19] . همان، ص 39.
[20] . همان، ص 41.
[21] . همان، ص 41.
[22] . نيايش سرخ ص 50.
[23] . همان، ص 55.
[24] . همان، ص 73.
[25] . همان، ص 75.
[26] . همان، ص 80
[27] . همان، ص 90.
[28] . همان، ص 92.
[29] . همان، ص 109.
[30] . نيايش سرخ، ص 114.
[31] . همان، ص 117.
[32] . همان، ص 83.
[33] . همان، ص 121 .
[34] . همان، ص 141.
[35] . تفسير نمونه، ج 4، ص 99 ـ 100.
[36] . تفسير نمونه، ج 4، ص 103.
[37] . همان، ج 1، 41.
[38] . تفسير نمونه، ج 13، ص 103.