چكيده
دراين مقاله بعد از مقدمه اي كوتاه درباره ي اوضاع زمان امام حسين (ع) و دلايل انتخاب راه شهادت آن بزرگوار، معني لغوي «سوگواري» را بيان خواهيم كرد. آن گاه به ضرورت برگزاري مجالس سوگواري امام حسين (ع) خواهيم پرداخت و با بيان اينكه خداوند روز عاشورا را روز عزا ناميد، با اشاره به گريه جبرئيل و پيامبر (ص) بر امام حسين (ع)، اهميت مجلس سوگواري را از ديدگاه ائمه معصومين (عليهم السلام)بررسي خواهيم كرد و به اين نتيجه خواهيم رسيد كه ائمه معصومين (عليهم السلام) به برگزاري مجالس سوگواري تأكيد داشتند و معتقد بودند : اجر سوگواري امام حسين (ع) با خداوند است و اشك ريختن بر مصيبت آن امام شهيد (ع) باعث آمرزش گناهان مي شود.
مقدمه
امام حسين (ع) در دوره اي به امامت رسيد كه انحراف ها، كج روي ها و بدعت هاي حاكم، اسلام را شكسته بود؛ در اين زمان اسلام از درون تهي شده و ملعبه اي در دست معاويه بود. ياران نخستين پيامبر (ص) كه توحيد ده ساله ايشان را تجربه كرده بودند، به سه دسته تقسيم شده بودند؛ گروهي مانند ابوذر، عمار و ميثم نتوانستند انحراف ها را تحمل كنند و به شهادت رسيدند. گروهي ديگر براي به دست آوردن بهشت به جاي آنكه در جبهه شركت كنند، گوشه امن رياضت را انتخاب كردند و دسته سوم كه از جهاد و هجرت در كنار پيامبر (ص) به افتخارهايي رسيده بودند، همه را در كاخ سبز معاويه به فروش رساندند.
كوفه كه روزگاري مركز قدرت اسلام و خلافت حضرت علي(ع) بود، روحيه، شخصيت و هويت انقلابي خود را از دست داده بود.
هراندازه مسلمانان از عصر پيامبر (ص) دور مي شدند، خوي و خصلت مسلماني را بيشتر فراموش مي كردند و سيرت هاي عصر جاهلي به تدريج بين آنان زنده مي شد؛ چه اينكه برتري فروشي نژادي باعث رو در روي هم قرار گرفتن قبيله ها شده بود.(1)
در چنين شرايطي، امام حسين (ع) نداي هشدار و خطر برآورد؛ چه اينكه هنگامي كه با خبر شد يزيد خليفه ي مسلمانان شده است، با تأسف فرمودند : «اِنا لِله و انا اليه راجعون و علي الاسلام السلام، اذ قد بليت الامه براع مثل يزيد» : فاتحه اسلام را بايد خواند؛ زماني كه امت اسلام خليفه اي مانند يزيد داشته باشد.(2)
دراين زمان لازم بود امام حسين(ع) براي بيداري و آگاه ساختن اين مردم به خواب رفته و غفلت زده، حركتي انجام دهد و به پا خيزدي؛ آنگونه كه انگيزه قيام خود را چنين بيان كرده است: «اني لم اخرج اشراً و لا بطرو لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب اصلاح في امه جدي»: من نه از روي خود خواهي و سركشي و هوسراني و نه براي ايجاد فساد و ستمگري به پا خاستم، بلكه هدف من ازاين حركت، اصلاح امت جدم بوده است.(3)
لذا با شعار زنده كردن سيره رسول خدا (ص) خط بطلاني بر بدعت ها و كج روي ها و فتنه هايي كه در جامعه اسلام به وجود آمده بود، بايد كشيده مي شد و اين به هيچ طريق امكان نداشت مگر آنكه با شهادت خود و يارانش اين مردم در جهالت خفته را بيدار سازد؛ پس ايشان با نهضت عاشورا زمينه ي حركت را براي همه ي نسل ها و عصرها پديد آورد.
روز عاشوراي سال 61 هجري كه آن حضرت با ياران و اهل بيت خود در سرزمين كربلا مظلومانه به شهادت رسيدند، امت اسلامي سوگوار شد و از آن روز تا كنون كه بيش از چهارده قرن مي گذرد، نه تنها آتش دروني امت اسلامي به سردي نگراييده، بلكه هر روز شعله هاي آن افروخته تر شده است.
راز اين حقيقت بر هيچ كس پوشيده نيست؛ زيرا امام حسين (ع) با تمام هستي خويش آنگاه كه اسلام در خطر بود، از اسلام دفاع كرد و با خون خويش درخت اسلام را آبياري كرد و زير بار ستم نرفتن را براي همه نسل ها پيام آور شد.
بي ترديد بعد از حماسه كربلا، امويان سخت در تلاش و تكاپو بودند تا اينكه براي حفظ حكومت وموقعيت خودشان نام امام حسين (ع) و واقعه
شهادت آن حضرت را از صفحه روزگار محو كنند تا در دراز مدت حماسه ي عاشورا در اذهان مردم به دست فراموشي سپرده شود.
از سوي ديگر حادثه شهادت امام حسين(ع) يك اتفاق عادي و گذرا نبود، بلكه طراحي الهي داشت؛ چه اينكه مجلس سوگواري و خواندن مرثيه براي امام حسين(ع) بيان كننده ي مظلوميت و حقانيت آن امام (ع) و منعكس كننده ي جنايت هاي بي نظير و قساوت هاي قلب دشمنان آن حضرت است كه همواره از سوي مسلمانان مورد توجه قرار گرفته و يكي از كهن ترين سنت هاي تغيير ناپذيرالهي شده است؛ به طوري كه بسياري از حركت هاي عظيم و انقلاب هاي بشري در طول تاريخ از نهضت امام حسين (ع) الهام گرفته و از همين مجالس سوگواري آغاز شده است؛ لذا، برخي سعي كرده اند با اين سوگواري ها مبارزه كنند و جوانان را از انجام آن منصرف نمايند؛ آنگونه كه «ابن تيميه» برگزاري مراسم عزاداري حسين بن علي (ع) را حرام و بدعت در دين دانسته است (4) و محمدبن عبدالوهاب، مؤسس فرقه وهابيت، عزاداري امام حسين (ع) را كفر و خارج شدن از دين مي دانست.(5)
امروز دوباره برخي از كساني كه از اين مراسم سوگواري مي ترسند، كوشش مي كنند عزاداري امام حسين (ع) را در اسلام زير سؤال ببرند و با آن مبارزه كنند و انجام عزاداري امام حسين (ع) را بي ارزش و خلاف شرع جلوه دهند. در اين مقاله سعي كرده ايم سوگواري براي امام حسين (ع) را از ديدگاه
ائمه اطهار (عليهم السلام) بررسي نماييم تا بدانيم كه آيا آنان به اين مجالس اهميت مي داده اند يا عزاداري براي امام حسين (ع) بدعتي در دين بوده است.
سوگواري در لغت
در «غياث اللغات» آمده است : سوگ به معني مصيبت، غم و اندوه و ماتم است. در «برهان قاطع» نيز آمده است : سوگوار، صفت مركب از سوگ+ وار، به معني مصيبت زده، صاحب ماتم و به سوگ نشستن است.
فردوسي آن را به معني مصيبت زده و بلاديده آورده است :
همه سوگوار و پر از آب روي
سوي راه ايران نهادند روي
زكنار مكه نبود ايچ كس
بدل نا شده سوگوار علي
گفتني است سوگواري، حاصل مصدر است به معني عمل سوگوار، غم، مصيبت زدگي و غمخواري؛ چه اينكه آمده است : «سوگواري كنيد و براين تعريف جهانيان را آگاه كنيد.»(6)
اين واژه به صورت «سوكواري » هم آمده است. در فرهنگ «آنندراج» مي خوانيم : كسي كه سوگوار است را سوكوار گويند؛ نيز كسي كه غم داشته باشد و لباس ماتم پوشيده باشد.
ضرورت سوگواري بر امام حسين (ع)
سوگواري برامام حسين (ع) داراي آثار و بركات بسيار زيادي است كه به
دلايل ذيل برگزاري آن ضروري است :
1. مبارزه با ستم و ستمگر
بر پايي مجلس عزاداري براي امام حسين(ع) در حقيقت تأييد راه و روش اوست. از آنجا كه امام حسين (ع) زير بار ستم و خواري و ذلت نرفت و اين سخن مشهور او در روز عاشوراست كه «هيهات منّا الذله». انسان سوگوار با برگزاري مجلس سوگواري براي امام حسين (ع) در حقيقت بيزاري خود را از ستم و ستمگر اعلام مي كند و از راه و روشي كه امام حسين (ع) برگزيد، حمايت مي كند؛ آنگونه كه در زيارت عاشورا مي خوانيم :«دوست دارم كسي كه تو را دوست دارد و دشمنم با كسي كه با تو دشمن است»؛ همچنين لعن و نفرين بر قاتلان آن امام بزرگوار، شعارهاي اصلي زيارت عاشوراست.(7)
2. طرفداري از مظلوم
يكي از آثار و بركات سوگواري براي امام حسين(ع) اعلام حمايت و طرفداري از مظلوم است، كسي كه در سوگواري شركت مي كند و اشك مي ريزد، با اين عملش راه و روش امام حسين (ع) را تأييد مي كند و دوستي خود را نسبت به او بيان مي دارد و لذا سوگواري امام حسين (ع) در حقيقت مي گويد : اگر من در كربلا نبودم كه تو را ياري كنم، در مصيبت تو اشك مي ريزم و در حقيقت هر مظلوم و ستمديده اي را ياري خواهم كرد؛ آنگونه كه حضرت مهدي (عج) فرمودند: «جد بزرگوارم، اگر چه روزگارم مرا از تو دور كرده و در كربلا نبودم كه با دشمنانت نبرد كنم، اما صبح و شام در
سوگ تو عزادارم و به جاي اشك بر مصيبت تو خون گريه مي كنم.»(8)
3. احياي ارزش ها
از آثار و بركات سوگواري براي امام حسين(ع) احياء و ترويج ارزش هاي انساني است كه در نهضت كربلا وجود داشت. سوگواران برامام حسين (ع) سعي مي كنند از پيام هاي عاشورا درس بگيرند و جامعه را به طرف آن ارزش ها سوق دهند؛ آنگونه كه گاندي نهضت كربلا را سرمشق خويش قرار داده است و به مردم هند مي گويد: «من چيز تازه اي براي مردم هند نياورده ام، آنچه آورده محصولي است از مطالعات و تحقيقاتي كه درباره ي تاريخ زندگاني قهرمانان كربلا انجام داده ام. اگر بخواهيم هند را از چنگال استعمار نجات دهيم، لازم است همان راهي را بپيماييم كه ابا عبدالله الحسين (ع) پيمود.(9)
4.هدايت مردم
رسالت تمام پيامبران هدايت مردم به سوي «الله» است. قيام امام حسين (ع) به منظور جهت بخشيدن به مردم انجام گرفت؛ زيرا وقتي مشاهده كرد كه مردم از هياهوي تبليغات دشمنان و حاكمان فاسق دچار سرگرداني شده اند، حاضر شد با ريختن خونش مردم را از حيرت گمراهي نجات دهد.
از سوي ديگر مجالس سوگواري امام حسين (ع) نيز اين رسالت را داراست. مجالس امام حسين (ع) باعث بيداري و رهايي انسان ها از ضلالت گمراهي است؛ آنگونه كه اموي ها شخصيت ملت مسلمان را چنان له كرده و
كوبيده بودند كه ديگركسي آن احساس هاي پاك اسلامي را در خودش نمي ديد؛ اما همين كوفه، بعد از سه سال، به سبب همين عزاداري ها انقلاب كرد؛ حتي هزار نواب از همين كوفه پيدا شد كه بر سر قبر حسين بن علي (ع) رفتند و در آنجا عزاداري كردند و به درگاه الهي از تقصيري كه كرده بودند، توبه كردند و گفتند : «ما تا انتقام خون حسين بن علي (ع) را نگيريم از پا نمي نشينيم».(10)
5. ايجاد معنويت در جامعه
جامعه ي انساني به سبب مشكلاتي كه انسان ها در زندگي روزانه شان دارند، از معنويت و صفا روز به روز دور مي شود. يكي از آثار و بركات مجالس عزاداري براي امام حسين(ع) اين است كه عزادار دست كم براي مدتي حال و هواي ديگري مي يابد و در صفا و معنويت خاصي قرار مي گيرد كه باعث صفاي دل و صيقل روح زنگ خورده او مي شود؛ بنابراين آناني كه به درستي با خلوص نيت به سوگواري مي پردازند، پس از گذشت و تكرار اين معنويات، شخصيت روحاني خاصي پيدا مي كنند.
6. انتقال فرهنگي
از آنجا كه فرهنگ، حلقه ي اتصال بين نسل هاست، يكي از آثار مراسم سوگواري نيز انتقال فرهنگي اين نهضت از نسلي به نسلي ديگر است؛ چه اينكه برقراري سنت عزاداري براي امام حسين (ع) علاوه بر حفظ اصل حادثه از هزار و و چهارصد سال پيش، باعث انتقال پيام ها و ارزش هاي
فرهنگي آن، به اين نسل و سرانجام به نسل هاي آينده خواهد شد و چنانچه اگر روزي خداي ناخواسته اين سوگواري ها كم رنگ شود، آن موقع باعث انقطاع فرهنگي و بي هويتي جامعه اسلامي خواهد شد.
7. الگودهي
انسان ها از قديم براي خويش به دنبال الگوهايي بوده اند و نياز به اين الگوها باعث شده است در مليت هايي مختلف، آثار حماسي پديد آيد؛ زيرا انسان هميشه در جستجوي آن است كه آن كس را كه منشأ دلاوري، شجاعت، ايستادگي و گذشت باشد، براي خويش برگزيند.
يكي ازبركات نهضت امام حسين (ع) الگو دادن به جامعه است؛ چه اينكه در قيام كربلا الگوهايي براي تمام افراد، زن و مرد، پير و جوان وجود دارد، از پيرمرداني چون حبيب بن مظاهر، جواناني چون ابوالفضل و علي اكبر، نوجواناني چون حضرت قاسم و حتي كودكاني چون حضرت علي اصغر؛ همچنين در نهضت كربلا براي زنان الگوهايي چون حضرت زينب، رباب و ام وهب وجود دارد.
همچنان كه آمد، مراسم سوگواري امام حسين (ع) الگوهاي صحيح را براي جامعه و فرد معرفي مي كند؛ زيرا در اينگونه مراسم، از فداكاري، ايثار، جانبازي و خصلت هاي نيكوي قهرمانان كربلا گفته مي شود و شركت كنندگان از رفتار آنان درس ها مي آموزند و در زندگي به كار مي بندند؛ آنگونه كه «توماس كارلايل» گفته است : «بهترين درسي كه از تراژدي كربلا مي گيريم اين است كه حسين و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند، آنها با عمل خود روشن كردند كه برتري عددي در جايي كه حق و باطل رو به رو مي شوند، اهميت ندارد و پيروزي حسين (ع) با وجود اقليتي كه داشت، باعث
شگفتي من است ».(11)
مراسم سوگواري بر امام حسين (ع) بركات ديگري چون همبستگي ديني، اجتماعي، مانور سياسي، تلطيف روح انساني و حتي منافع مادي نيز دارد.
در فرهنگ شيعه برپايي مراسم سوگواري امام حسين (ع) عبادت است؛ چرا كه عزادار امام حسين(ع) همنشين با آن حضرت است (12) و به فرمايش امام صادق (ع): «سوگواران بر مظلوميت امام حسين (ع) نفس كشيدن شان هم عبادت محسوب مي شود.»(13)
نويسنده:عباسعلي اخوان ارمكي
پينوشتها:
1. جعفر شهيدي؛ قيام امام حسين؛ ص 109.
2. سيد بن طاووس؛ الهوف؛ ص 11 و في رحاب اهل بيت؛ ج3،ص 74.
3. مجلسي؛ بحار الانوار؛ ج44، ص 329.
4. احمد تقي الدين ابن تيميه؛ منهاج السنه؛ ج2، ص 141.
5. همايون همتي؛ نقد و تحليلي پيرامون وهابي گري؛ ص 139.
6. ابوالفضل بيهقي؛ تاريخ بيهقي؛ 235.
7. كليات مفاتيح الجنان، ص 904.
8. مجلسي؛ بحارالانوار؛ ج101، ص420.
9. محمد سماوي؛ حماسه سازان كربلا؛ ترجمه عقيقي؛ ص 28.
10.مرتضي مطهري؛ مجموعه آثار؛ ج17، ص 57.
11. مجله نور دانش؛ ش 3، ص 1341.
12. مجلسي؛ بحارالانوار؛ ج44، ص 293.
13. همان؛ ج2، ص 64.
منبع : نشريه کنگره امام حسين(ع) و مقاومت، جلد 1.