اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد:
هيچ گنهكارى در قيامت دليل قانع كنندهاى نمىتواند ارائه بدهد؛ چون گناه، دليل ندارد. شمر در روز قيامت به خدا بگويد: اين كه من سر امام حسين عليه السلام را بريدم، حجّت شرعى و دليل داشتم. خدا بگويد: عجب دليل قويى آوردى، پس خون حضرت ابى عبدالله عليه السلام پايمال شده، هيچ مهم نيست.
گنهكار حرفهاى چه دليلى مىتواند در قيامت اقامه كند؟ البته بسيارى از افراد حريص و طمعكاران در همين دنيا نيز شكست خورده هستند. اما امثال ابوذر حلالخور كه روزى حلال نيز نصيب او نشد، در بيابان ربذه، در تبعيدگاه، به خاطر گرسنگى و تشنگى مرد، شكست نخورده است.
هزار و چهار صد سال است كه به عنوان چهره نورانى و ملكوتى و بنده خاص خدا مطرح است. اگر شكست خورده بود كه همه بندگان خوب خدا لعنتش مىكردند. حلال خور گرچه گرسنه و تشنه بميرد، باز هم پيروز است؛ چون شيطان و هواى نفس را شكست داده و خودش ظفر پيدا كرده است:
«وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً»
مطيع خدا و پيغمبر صلى الله عليه و آله به پيروزى عظيم رسيده است. ما همين نكته را در زيارت وارث داريم:
«بأبى أنتم و أمّى طبتم و طابت الارض التى فيها دفنتم و فزتم و الله فوزاً عظيماً» «2» يعنى داريم به حضرت و يارانش عرض مىكنيم: شما به پيروزى عظيم رسيديد.
حلال خور پيروز است، گرچه گرسنه بميرد و سختى بكشد. گرچه ببيند كه برادر، همسايه، همكار يا رفيق او با مال حرام خانه پنج هزار مترى دارد، ولى او بعد از شصت سال هنوز نتوانسته خانه پنجاه مترى تهيه كند. يا ببيند آنها ماشين چند صد ميليونى زيرپا داشته و او هنوز نتوانسته است يك موتور بخرد. اما بايد بداند كه او پيروز واقعى است، نه آنها.
منبع : پایگاه عرفان