حکم ورود مگس در دبر
آیا مگس در دبر وارد شود وضو انسان باطل میشود؟؟؟
ابن نجیم حنفی: اگر مگس وارد پشت کسی شود و خشک بیرون بیاید، وضو باطل نمیشود
زین الدین ابن نجیم حنفی، دانشمند بسیار باهوش سقیفه مذهب، در کتاب البحر الرائق در باره حکم ورود مگس به ... مینویسد:
... وَكَذَا الذُّبَابُ إذَا طَارَ وَدَخَلَ فِي الدُّبُرِ وَخَرَجَ مِنْ غَيْرِ بِلَّةٍ لَا يَنْقُضُ
همچنین اگر مگس پرواز کند و در پشت کسی وارد و سپس خشک خارج شود ، وضو باطل نمیشود.
البحر الرائق شرح كنز الدقائق ج1 ص31 المؤلف: زين الدين بن إبراهيم بن محمد، المعروف بابن نجيم المصري (المتوفى: 970هـ)، وفي آخره: تكملة البحر الرائق لمحمد بن حسين بن علي الطوري الحنفي القادري (ت بعد 1138 هـ)، وبالحاشية: منحة الخالق لابن عابدين، الناشر: دار الكتاب الإسلامي، الطبعة: الثانية - بدون تاريخ، عدد الأجزاء:8.
حکم زنای زن با سگ
ابن حزم اندلسى در این باره مىنویسد:
وأما الزِّنَى فإن الْمَالِکِیِّینَ یَحُدُّونَ بِالْحَبَلِ وَلَعَلَّهُ من إکْرَاهٍ وَیَرْجُمُونَ الْمُحْصَنَ إذَا وطىء امْرَأَةً أَجْنَبِیَّةً فی دُبُرِهَا أو فَعَلَ فِعْلَ قَوْمِ لُوطٍ مُحْصَنًا کان أو غیر مُحْصَنٍ. وَلاَ یَحُدُّونَ واطىء (واطئ) الْبَهِیمَةِ وَلاَ الْمَرْأَةَ تَحْمِلُ على نَفْسِهَا کَلْبًا وَکُلُّ ذلک إبَاحَةُ فَرْجٍ بِالْبَاطِلِ وَلاَ یَحُدُّونَ التی تزنى وَهِیَ عَاقِلَةٌ بَالِغَةٌ مُخْتَارَةٌ بِصَبِیٍّ لم یَبْلُغْ وَیَحُدُّونَ الرَّجُلَ إذَا زَنَى بِصَبِیَّةٍ من سِنِّ ذلک الصَّبِیِّ.
اما زنا: مالکىها (زن بىشوهرى را) که حامله شده، حد مىزنند؛ هرچند که شاید مجبور به این عمل شده باشد، و مرد همسر دار را که با زن اجنبى از پشت نزدیکى کند سنگسار مىکنند؛ همچنین اگر عمل قوم لوط را انجام دهد؛ چه همسر دار باشد یا نباشد .اما اگر با حیوانات نزدیکى کند، حد نمىزنند؛ همچنین زنى را که به سگ زنا مىدهد، حد نمىزنند و همه آنها را حلال کردن فرج براى امر باطل مىدانند. و نیز اگر زن عاقل، بالغ و مختارى به کودکى زنا دهد، حد نمىزنند؛ اما اگر مردى با دختر خردسال که همسن این کودک (که زن بالغ و ... به او زنا داده) باشد، حد مىزنند.
إبن حزم الظاهری، المحلی، ج11، ص155ـ156، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ناشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت.
فتوا شگفت انگیز جنسی
وارد كردن تمام بدن به داخل فرج زن و همچنین دخول ذكر مرد در ذكر مرد دیگر
یكى از شگفتآورترین و خندهدارترین فتواهایى كه دانشمندان و بزرگان ایشان صادر كردهاند، حكم وارد كردن تمام بدن به داخل فرج زن و همچنین دخول ذكر مرد در ذكر مرد دیگر است. بدون هیچ توضیح اضافى عین فتواى دانشوران و فقهاى نامدارشان را در این باره نقل میكنیم.
علامه صاوى از بزرگان دینی ایشان در این باره مینویسد:
بَقِيَ لَوْ دَخَلَ شَخْصٌ بِتَمَامِهِ فِي الْفَرْجِ؛ فَلَا نَصَّ عِنْدَنَا. وَقَالَتْ الشَّافِعِيَّةُ: إنْ بَدَأَ فِي الدُّخُولِ بِذَكَرِهِ اغْتَسَلَ، وَإِلَّا فَلَا كَأَنَّهُمْ رَأَوْهُ كَالتَّغْيِيبِ فِي الْهَوِيِّ.
اگر کسی با تمام وجودش داخل فرج شود، نصى در نزد ما در این باره نیست؛ اما شافعیه گفتهاند كه اگر در هنگام وارد شدن با ذكرش وارد شود، غسل لازم است؛ اما اگر با دیگر اندامش وارد شود، غسل ندارد؛ مثل این كه او را دیده است كه در هوا غیب شده است.
الصاوی ، أحمد بن محمد (متوفای1241هـ)، بلغة السالك لأقرب المسالك، ج1 ، ص 114، تحقیق: ضبطه وصححه: محمد عبد السلام شاهین ، ناشر: دار الكتب العلمیة - لبنان/ بیروت ، الطبعة: الأولى، 1415هـ - 1995م.
فقیه نامآور دیگر ، علامه دسوقى نیز همین فتوا را در حاشیهاش بر شرح الكبیر نقل كرده است:
فَلَوْ دخل الشَّخْصُ بِتَمَامِهِ فی الْفَرْجِ فَلَا نَصَّ عِنْدَنَا. وَقَالَتْ الشَّافِعِیَّةُ إنْ بَدَأَ فی الدُّخُولِ بِذَكَرِهِ اغْتَسَلَ وَإِلَّا فَلَا كَأَنَّهُمْ رَأَوْهُ كَالتَّغْیِیبِ فی الْهَوَاءِ.
الدسوقی المصری ، محمد بن أحمد بن عرفة (متوفای1230هـ) ، حاشیة الدسوقی على الشرح الكبیر ، ج1 ، ص 129، تحقیق : محمد علیش ، ناشر : دار الفكر - بیروت .
شیخ طبلاوى كه از پرآوازهترین دانشمندان تاریخ ایشان به شمار میرود، این فتوا را این چنین نقل میكند:
وَلَوْ دَخَلَ شَخْصٌ فَرْجَ امْرَأَةٍ وَجَبَ عَلَیْهِمَا الْغُسْلُ وَلَوْ أَدْخَلَ ذَكَرَهُ فِی ذَكَرِ آخَرَ وَجَبَ الْغُسْلُ عَلَى كُلٍّ مِنْهُمَا كَمَا أَفْتَى بِهِ الرَّمْلِیُّ شَیْخُنَا وَ ع ش وَبُجَیْرِمِیٌّ.
اگر فردى وارد فرج زن بشود، بر هر دوى آنها غسل واجب میشود، اگر (مردی) ذكرش را داخل ذكر (مرد) دیگرى نماید، بر هر دوى آنها غسل واجب است؛ چنانچه شیخ ما رملى و بجیرمى به آن فتوا دادهاند.
الطبلاوی ، منصور سبط الشیخ ناصرالدین الطبلاوی (متوفای1014هـ)، تحفة المحتاج فی شرح المنهاج ، ج3 ، ص 131، طبق برنامه المكتبة الشاملة.
تجویز همجنسبازی
این عمل آن قدر زشت بوده كه خداوند تمام قوم حضرت لوط علیه السلام را به خاطر همین انجام همین عمل با فرستادن عذاب دردناك و ویرانگر برای همیشه نابود كرد . حدی كه مسلمانان برای این عمل قائل شدهاند، كشتن است و بس .اما متأسفانه در میان مذاهب اسلامی كسانی یافت شدهاند، كه لزوم اجرای حد بر چنین شخصی را منكر شده و تنها تعزیر را برای انجام دهنده این عمل كافی دانستهاند.
شیخ الإسلام سغدی در این باره می گوید :
حكم اللواطة بِالرِّجَالِ واما اللواط بِالرِّجَالِ فانه لَيْسَ فِي التَّحْرِيم كالجماع وَلَا يحرم شَيْئا وَحده كَحَد الزِّنَا فِي قَول النَّخعِيّ وابي يُوسُف وَمُحَمّد وابي عبد الله وَفِي قَول ابي حنيفَة لَيْسَ فِيهِ حد وَفِيه التَّعْزِير
حكم لواط با مردان ؛ اما لواط با مردان در حرمت مانند حرمت جماع (زنا) نیست ؛ و سبب حرام شدن كسی بر كسی نمی شود ؛ و حد آن در نظر نخعی و ابو یوسف و محمد و ابو عبد الله مانند حد زنا است ؛ اما به نظر ابو حنیفه در این كار حد جاری نمی شود؛ ولی تعزیر می شود .
السغدی البخاری ، أبو الحسین شیخ الإسلام علی بن الحسین بن محمد (متوفای461هـ) ، النتف فی الفتاوى (فتاوى السغدی) ، ج 1 ص 269 ، تحقیق : المحامی الدكتور صلاح الدین الناهی ، ناشر : دار الفرقان / مؤسسة الرسالة - عمان الأردن / بیروت ، الطبعة : الثانیة ، 1404 - 1984.
آلت خود را با پارچهاى بپیچد و با زنی نزدیكى كند اشکال ندارد
دانشمندان و بزرگان اهل سنت براى این كه ارتباط جنسى شان با زنان بیگانه ، زنا محسوب نشود، كلاه شرعى جالبى دوختهاند. آنها فتوا دادهاند كه اگر كسى آلت خود را با پارچهاى بپیچد و سپس با خانمى كه دوستش دارد، نزدیكى كند، این عمل او زنا محسوب نمىشود و حد زنا بر این دو نفر جارى نخواهد شد.سبكى (متوفای771هـ) در شرح حال عبد القاهر تمیمى مىنویسد:
عبد القاهر بن طاهر بن محمد التمیمی الإمام الكبیر الأستاذ أبو منصور البغدادی إمام عظیم القدر جلیل المحل كثیر العلم حبر لا یساجل فی الفقه وأصوله والفرائض والحساب وعلم الكلام اشتهر اسمه وبعد صیته وحمل عنه العلم أكثر أهل خراسان ...وكان یدرس فی سبعة عشر فنا وله حشمة وافرة .
عبد القاهر تمیمی، پیشواى بزرگ و گرانقدر، والا مقام، داراى علم بسیار بود، دانشمندى كه در فقه، اصول، واجبات، ریاضیات و علم كلام همانند نداشت،نامآور و پرآوازه بود، بیشتر مردم خراسان از او علم مىآموختند ... در هفده شاخه از علوم تدریس مىكرد و جلال و شوكت بسیارى داشت.
سپس تعریفات و تمجیدات بسیارى از ایشان كرده و در آخر فتواى او را این چنین نقل مىكند:
وقال فی كتاب الوطء التام من لف ذكره بحریرة وأولجه فی فرج ولم ینزل لا غسل علیه ولا حد على الأصح إن كان فی حرام ولا یفسد به شیء من العبادات .
در كتاب وطء التام گفته است: هر كس آلتش را با پارچه ابریشمى بپیچد و با آن نزدیكى كند؛ اما منى انزال نشود، بر چنین شخصى غسل واجب نمىشود و بنابر دیدگاه صحیحتر حدّ نیز زده مىشود، اگر نزدیكى او حرام باشد ، و نیز هیچیك از عباداتش با این نوع نزدیكى باطل نمىشود.
السبكی الشافعی، ابونصر تاج الدین عبد الوهاب بن علی بن عبد الكافی (متوفای 771هـ)، طبقات الشافعیة الكبرى، ج5، ص136 ـ 143، رقم: 468، تحقیق: د. محمود محمد الطناحی د.عبد الفتاح محمد الحلو، ناشر: هجر للطباعة والنشر والتوزیع، الطبعة: الثانیة، 1413هـ.
راه های زنا کردن
و ابن نجیم مصرى حنفى مىنویسد:
وفی مِعْرَاجِ الدِّرَایَةِ وَلَوْ اسْتَدْخَلَتْ ذَكَرَ الْحِمَارِ أو ذَكَرًا مَقْطُوعًا یَفْسُدُ حَجُّهَا بِالْإِجْمَاعِ وَلَوْ لَفَّ ذَكَرَهُ بِخِرْقَةٍ وَأَدْخَلَهُ إنْ وَجَدَ حَرَارَةَ الْفَرْجِ وَاللَّذَّةَ یَفْسُدُ وَإِلَّا فَلَا انْتَهَى.
در كتاب معراج الدرایة آمده است كه اگر زنى آلت الاغ یا آلتى را كه قطع شده است، داخل فرجش كند، حجش باطل مىشود به اجماع دانشمندان؛ اما اگر كسى آلتش را با پارچهاى بپیچد و آن را داخل فرج كند، اگر حرارت را و لذت را احساس كرد، حجش باطل مىشود و اگر احساس نكرد، باطل نمىشود.
ابن نجیم المصری الحنفی، زین الدین ابن نجیم بن ابراهیم بن محمد (متوفای970هـ)، البحر الرائق شرح كنز الدقائق، ج3، ص 16، ناشر: دار المعرفة - بیروت، الطبعة: الثانیة.
و الكلیبولى در باره بطلان روزه و كفاره آن مىنویسد:
وَلَوْ لَفَّ ذَكَرَهُ بِخِرْقَةٍ مَانِعَةٍ لِلْحَرَارَةِ لَمْ يُكَفِّرْ كَمَا فِي الْمُنْيَةِ.
اگر آلتش را با پارچهاى بپیچد كه از حرارت جلوگیرى كند، كفارهاى بر این شخص (روزهدار) واجب نمىشود؛ چنانچه در كتاب المنیة این مطلب آمده است.
الكلیبولی ، عبد الرحمن بن محمد بن سلیمان المدعو بشیخی زاده (متوفای1078هـ)، مجمع الأنهر فی شرح ملتقى الأبحر، ج1، ص 354، تحقیق: خرح آیاته وأحادیثه خلیل عمران المنصور، ناشر: دار الكتب العلمیة - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، 1419هـ - 1998م.
اگر كسى زنش را سه بار طلاق دهد و بازهم بخواهد دوباره با او ازدواج كند، باید شخص دیگرى با این زن ازدواج كند و سپس طلاق دهد (محلل شود) تا شوهر اول بتواند براى بارچهارم با این زن ازدواج كند. كسى كه محلل مىشود باید حتما با این زن نزدیكى كند، نزدیكى كردن او شرائطى دارد كه شیخ نظام الدین و جماعى از علماى هند كه همگى حنفى مذهب هستند، اعتقاد دارند كه این نزدیكى باید به صورت مباشر و بدون هیچ مانعى باشد:
وفی الْفَتَاوَى الصُّغْرَى إذَا لَفَّ ذَكَرَهُ فی خِرْقَةٍ وَجَامَعَهَا كَذَلِكَ إنْ كانت خِرْقَةً لَا تَمْنَعُ وُصُولَ الْحَرَارَةِ إلَى ذَكَرِهِ تَحِلُّ الْمَرْأَةُ لِلزَّوْجِ الْأَوَّلِ وَإِنْ كانت تَمْنَعُ كَالْمِنْدِیلِ فَلَا تَحِلُّ كَذَا فی الْخُلَاصَةِ .
در كتاب الفتاوى الصغرى آمده است، هنگامى كه كسى آلتش را با پارچهاى بپیچد و سپس با آن نزدیكى كند، اگر پارچه از رسیدن حرارت به آلت جلوگیرى نكند، زن براى شوهر اولش حلال مىشود و اگر از حرارت جلوگیرى كند و همانند دستمال باشد، حلال نمىشود، در كتاب خلاصه نیز همین مطلب آمده است.
الشیخ نظام الدین وجماعة من علماء الهند، الفتاوى الهندیة فی مذهب الإمام الأعظم أبی حنیفة النعمان، ج1، ص277، ناشر: دار الفكر - 1411هـ - 1991م.
و در صفحه 473 از همین كتاب مىنویسد:
وفی الْفَتَاوَى الصُّغْرَى إذَا لَفَّ ذَكَرَهُ بِخِرْقَةٍ وَأَدْخَلَهُ فَرْجَهَا فَإِنْ وَجَدَ الْحَرَارَةَ تَحِلُّ وَإِلَّا فَلَا كَذَا فی الْخُلَاصَةِ وَلَوْ أَوْلَجَ الشَّیْخُ الْكَبِیرُ الذی لَا یَقْدِرُ على الْجِمَاعِ بِقُوَّتِهِ بَلْ بِمُسَاعِدَةِ الْیَدِ لَا تَحِلُّ لِلْأَوَّلِ إلَّا أَنْ تَنْتَشِرَ آلَتُهُ وَتَعْمَلَ كَذَا فی الْبَحْرِ الرَّائِقِ.
در كتاب الفتاوى الصغرى آمده است كه اگر آلتش را با پارچهاى بپیچد و آن را داخل فرج زن كند، اگر گرماى آن را احساس كرد، (این زن براى شوهر اولش) حلال مىشود و اگر احساس نكند، حلال نمىشود؛ چنانچه در كتاب خلاصه نیز همین مطلب آمده است. اگر پیرمردى كه قدرت نزدیكى ندارد، آلتش را به زور و یا به كمك دست خود داخل فرج كند، بازهم حلال نمىشود؛ مگر این كه آلتش راست شود و نزدیكى كند. در كتاب بحر الرائق نیز به همین صورت آمده است.
این مطلب در دیگر كتابهاى اهل سنت نیز نقل شده است كه ما به جهت اختصار به همین اندازه اكتفا مىكنیم.
نزدیکی از پشت
یكی از اشكالاتی كه همواره اهل سنت و به ویژه از نوع وهابی آن، به شیعیان گرفتهاند، مسأله نزدیكی از پشت با همسر است و میگویند كه چرا فلان مرجع تقلید فتوی به كراهت شدید آن داده و چرا آن را حرام اعلام نكرده و....اما وقتی به سیره بزرگان اصحاب، تابعین و ائمه اهل سنت مینگریم ، میبینیم كه آنها نه تنها این كار را جایز میدانستهاند؛ بلكه این عمل را با همسرانشان تمرین و حتی روش انجام بهتر آن را نیز به مقلدین خود آموزش میدادهاند.ما به نقل چند مدرك از منابع معتبر اهل سنت اكتفا میكنیم:
جماعت بسیاری از صحابه آن را جایز میدانستند:
بسیاری از دانشمندان اهل سنت و بخصوص وهابی نقل كردهاند كه روایات فراوانی وجود دارد كه ثابت میكند ، بسیاری از بزرگان اصحاب، تابعین و همچنین مالك بن أنس، پیشوای مذهب مالكی آن را جایز میدانستهاند.
ابن عربی مالكی در تفسیر خود در این باره مینویسد:
اخْتَلَفَ الْعُلَمَاءُ فِي جَوَازِ نِكَاحِ الْمَرْأَةِ فِي دُبُرِهَا؛ فَجَوَّزَهُ طَائِفَةٌ كَثِيرَةٌ، وَقَدْ جَمَعَ ذَلِكَ ابْنُ شَعْبَانَ فِي كِتَابِ جِمَاعُ النِّسْوَانِ وَأَحْكَامُ الْقُرْآنِ " وَأَسْنَدَ جَوَازَهُ إلَى زُمْرَةٍ كَرِيمَةٍ مِنْ الصَّحَابَةِ وَالتَّابِعِينَ وَإِلَى مَالِكٍ مِنْ رِوَايَاتٍ كَثِيرَةٍ،
دانشمندان، در باره جواز نزدیكی از پشت با همسر اختلاف كردهاند، پس طایفه بسیاری آن را جایز دانستهاند كه ابن شعبان (نام این افراد را) در كتاب جماع النسوان و أحكام القرآن جمع كرده و جواز این عمل را به عدهای از بزرگان اصحاب و تابعین و همچنین مالك بن أنس با روایات فراوان نسبت داده است.
إبن العربی، ابوبكر محمد بن عبد الله (متوفای543هـ)، أحكام القرآن، ج1، ص238، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر - لبنان.
بدر الدین عینی، شارح صحیح بخاری در عمدة القاری، انصاری قرطبی تفسیر پرداز نامآور اهل سنت در الجامع لأحكام القرآن و علامه شوكانی در فتح القدیر همین مطلب را نقل كردهاند:
العینی الغیتابی الحنفی، بدر الدین ابومحمد محمود بن أحمد (متوفای 855هـ)، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج18، ص117، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت؛
الأنصاری القرطبی، ابوعبد الله محمد بن أحمد (متوفای671هـ)، الجامع لأحكام القرآن، ج3، ص93، ناشر: دار الشعب – القاهرة؛
الشوكانی، محمد بن علی بن محمد (متوفای1255هـ)، فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة والدرایة من علم التفسیر، ج1، ص227، ناشر: دار الفكر – بیروت.
حلیت زنا دادن با سگ
فتوایی جالب و صد البته بسیار شرمآور در باره زنى است که به سگ زنا مىدهد و ترویج سکس با حیوانات را میدهد،ابن حزم اندلسى در این باره مىنویسد:
وَأَمَّا الزِّنَى: فَإِنَّ الْمَالِكِيِّينَ - يَحُدُّونَ بِالْحَبَلِ وَلَعَلَّهُ مِنْ إكْرَاهٍ - وَيَرْجُمُونَ الْمُحْصَنَ إذَا وَطِئَ امْرَأَةً أَجْنَبِيَّةً فِي دُبُرِهَا، أَوْ فَعَلَ فِعْلَ قَوْمِ لُوطٍ - مُحْصَنًا كَانَ أَوْ غَيْرَ مُحْصَنٍ - وَلَا يَحُدُّونَ وَاطِئَ الْبَهِيمَةِ - وَلَا الْمَرْأَةَ تَحْمِلُ عَلَى نَفْسِهَا كَلْبًا - وَكُلُّ ذَلِكَ إبَاحَةُ فَرْجٍ بِالْبَاطِلِ، وَلَا يَحُدُّونَ الَّتِي تَزْنِي - وَهِيَ عَاقِلَةٌ بَالِغَةٌ مُخْتَارَةٌ - بِصَبِيٍّ لَمْ يَبْلُغْ، وَيَحُدُّونَ الرَّجُلَ إذَا زَنَى بِصَبِيَّةٍ مِنْ سِنِّ ذَلِكَ الصَّبِيِّ.
(الكتاب: المحلى بالآثار ج12 ص 60-61،المؤلف: أبو محمد علي بن أحمد بن سعيد بن حزم الأندلسي القرطبي الظاهري (المتوفى: 456هـ)،الناشر: دار الفكر - بيروت،الطبعة: بدون طبعة وبدون تاريخ،عدد الأجزاء: 12)
اما زنا: مالکىها (زن بىشوهرى را) که حامله شده، حد مىزنند؛ هرچند که شاید مجبور به این عمل شده باشد، و مرد همسر دار را که با زن اجنبى از پشت نزدیکى کند سنگسار مىکنند؛ همچنین اگر عمل قوم لوط را انجام دهد؛ چه همسر دار باشد یا نباشد .اما اگر با حیوانات نزدیکى کند، حد نمىزنند؛ همچنین زنى را که به سگ زنا مىدهد، حد نمىزنند و همه آنها را حلال کردن فرج براى امر باطل مىدانند. و نیز اگر زن عاقل، بالغ و مختارى به کودکى زنا دهد، حد نمىزنند؛ اما اگر مردى با دختر خردسال که همسن این کودک (که زن بالغ و ... به او زنا داده) باشد، حد مىزنند.
مجوزی برای زنا!!
اگر كسى زنى را به خدمت (اجاره) گرفت تا با وى زنا كند يا از زنان محرم خودش كام بگيرد و بداند اين عمل حرام است حدّ زنا بر وى واجب مى شود.ولى اگر از زنان محرم خودش يكى را به كنيزى بگيرد و با وى نزديكى نمايد فتواى درست آن است كه حدّ بر وى واجب نمى شود!!
محيي الدين النووي ينقل لنا المزيد
( ( فصل ) وإن استأجر امرأة ليزني بها فزنى بها أو تزوج ذات رحم محرم فوطئها وهو يعتقد تحريمها وجب عليه الحد لانه لا تأثير للعقد في إباحة وطئها فكان وجوده كعدمه ، وإن ملك ذات رحم محرم ووطئها ففيه قولان ( أحدهما ) أنه يجب عليه الحد لان ملكه لا يبيح وطأها بحال فلم يسقط الحد ( والثانى ) أنه لا يجب عليه الحد ، وهو الصحيح ... )
المجموع - محيى الدين النووي / ج 20 / ص 20 / ط دار الفكر
يك بچّه و چند پدر!!!
اين یک بحث خيلي پیجیده فقهی است اقوال فقهای مختلف را آورده در وجوه متفاوت :مثلا گفته اگر اختلاف بین مسلم و کافر باشد ،اگر بین مسلم و اهل ذمه باشد،اگر بین مسلم حر و آزاد با بنده باشدطرف مدعا زن باشد با مرداگر مدعی چندین نفر باشد....تازه بعد از این همه موضوع نفقه مطرح میشه تازه احمد اشاره ای به ارث نداره خلاصه خیلی طول تفضیل داره و ما نمی فهمیم حکم درست چیه؟
أحمد حنبل در فتوايى عجيب و غريب در مورد بچّه اى كه دو نفر در باره وى ادّعاى پدرى داشته باشند مى گويد: اگر هيچ يك از آن دو نفر دليل و مدرك قانع كننده اى نداشته باشند و يا دليل و مدرك هر يك در تضادّ و مخالف ديگرى بود بايد آن كودك را بر كسى كه قيافه شناس است عرضه كنند پس اگر او تشخيص داد كه يكى از آن دو پدر آن كودك است به آن يك نفر ملحق مى شود واگر تشخيص داد كه هر دو نفر پدر كودك هستند به هر دو ملحق مى شود و از هر دو ارث مى برد و آن دو نفر هم از او ارث مى برند.
همچنين اگر بيش از يك نفر ادّعا داشته باشند، با تشخيص قيافه شناس به همه آنان تعلّق خواهد داشت.
بر اساس اين فتوا يك كودك در آن واحد مى تواند چندين پدر داشته باشد.
اوّلاً: آيا عقل وعلم پذيراى چنين سخنى مى تواند باشد؟
ثانياً: انتساب بچه به پدر بر اساسا رأى و نظر قيافه شناس از رسوبات دوران جاهليّت است و اسلام آن را نمى پذيرد.
ثالثاً: اين فتوا با سخن برخى از فقيهان اهل سنّت مخالفت دارد،
ابن حزم مى گويد: يك انسان نمى تواند فرزند دو مرد و يا فرزند دو زن باشد. .
إنتساب ولد واحد إلى رجلين
افتى أحمد بن حنبل بأنّ [إذا ادعى اثنان ولدا فإن لم يكن لأحدهما بينة ، أو كان لكل منهما بينة تعارض الأخرى ، فهنا يعرض على القافة فإن ألحقه القافة بأحدهما لحق به ، وإن ألحقوه بالاثنين لحق بهما، فيرثانه جميعا ميراث أب واحد ، ويرثهما ميراث ابن. المغني لابن قدامة: 6/ 430.
وكذا لو ادّعاه أكثر من اثنين ، فألحقه القافة بهم. المصدر السابق 6/432.
قلت : بهذه الفتوى يكون له أبوان أو ثلاثة آباء أو أكثر ، مع أن المقطوع به أنه ابن لواحد فقط ، ثم إن مسألة الميراث الأمر فيها سهل ، ولكن إلى من ينتسب هذا المولود ، فإن الانتساب إلى أكثر من واحد لا يتأتى .
قال ابن حزم : لا يجوز أن يكون ولد واحد ابن رجلين ، ولا ابن امرأتين. المحلى: 9/339.
روزه داري از نظر الباني!
استمناء در ماه رمضان، روزه را باطل نمیكند:
مَسْأَلَةٌ وَلاَ یَنْقُضُ الصَّوْمَ حِجَامَةٌ وَلاَ احْتِلاَمٌ وَلاَ اسْتِمْنَاءٌ الرَّجُلِ امْرَأَتَهُ أو أَمَتَهُ الْمُبَاحَةَ له فِیمَا دُونَ الْفَرْجِ تَعَمَّدَ الإِمْنَاءَ أَمْ لم یُمْنِ أَمْذَى أَمْ لم یُمْذِ وَلاَ قُبْلَةٌ كَذَلِكَ فِیهِمَا.
مسألة : حجامت، محتلم شدن و استمناء مرد اگر به وسیله همسر و یا كنیزى كه بر او حلال است،اگر در خارج از فرج او باشد، روزه را باطل نمىكند ، به قصد خارج شدن منى نیز این كار را انجام دهد یا منى از او خارج نشود...
إبن حزم الظاهری، علی بن أحمد بن سعید ابومحمد (متوفای456هـ)، المحلی، ج6، ص 203، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ناشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت.
استمناء روزه را باطل نمی کند
شاید سنىهاى امروزى بهانه بیاورند این مطالب را گذشتگان سنى گفتهاند ، ما قبول نداریم، براى این كه بهانه نیز باقى نماند، فتواى یكى از بزرگان معاصر اهل سنت نقل مىكنیم .
البانى وهابى كه از او با عنوان «بخارى دوران» یاد مىشود در رد دیدگاه كسانى كه گفتهاند استمناء روزه را باطل مىكند گفته است:
ومن (ما یبطل الصیام) قوله: " الاستمناء (إخراج المنی) سواء أكان سببه تقبیل الرجل لزوجته أو ضمها إلیه أو كان بالید فهذا یبطل الصوم ویوجب القضاء " قلت: لا دلیل على الإبطال بذلك وإلحاقه بالجماع غیر ظاهر ولذلك قال الصنعانی: الأظهر أنه لا قضاء ولا كفارة إلا على من جامع وإلحاق غیر المجامع به بعید.وإلیه مال الشوكانی وهو مذهب ابن حزم فانظر "المحلى" (6 / 175 - 177 و205).
فكذلك نقول نحن: الأصل عدم الأفطار والجماع أغلظ من الاستمناء.
از چیزهایى كه روزه را باطل مىكند، خود ارضائى است، چه به وسیله بوسیدن باشد یا بغل كردن، یا به وسیله دست باشد، این كار روزه باطل مىكند و باید آن روز را قضا نماید.
من (البانی) مىگویم: دلیلى براى بطلان روزه با این كار نیست و ملحق كردن آن به جماع (نزدیكی) دلیل آشكارى ندارد . به همین خاطر صنعانى گفته: اظهر (دیدگاه بهتر) این است كه چنین شخصى نه قضا بر او واجب است و نه كفاره بدهد؛ مگر این كه نزدیكى كند و ملحق كردن غیر نزدیكى به آن بعید است .شوكانى نیز به همین دیدگاه تمایل پیدا كرده و دیدگاه ابن حزم نیز همین است. از این رو من مىگویم، با استمناء روزه افطار نمىشود و نزدیكى غلیظتر از خود ارضائى است.
البانی، محمد ناصر (متوفای 1420هـ) تمام المنة، ج1، ص 418، ناشر: المكتبة الإسلامیة، دار الرایة للنشر، الطبعة: الثالثة – 1409هـ.
روزه داري در اهل سنت!
مَسْأَلَةٌ وَلاَ یَنْقُضُ الصَّوْمَ حِجَامَةٌ وَلاَ احْتِلاَمٌ وَلاَ اسْتِمْنَاءٌ الرَّجُلِ امْرَأَتَهُ أو أَمَتَهُ الْمُبَاحَةَ له فِیمَا دُونَ الْفَرْجِ تَعَمَّدَ الإِمْنَاءَ أَمْ لم یُمْنِ أَمْذَى أَمْ لم یُمْذِ وَلاَ قُبْلَةٌ كَذَلِكَ فِیهِمَا.
مسألة : حجامت، محتلم شدن و استمناء مرد اگر به وسیله همسر و یا كنیزى كه بر او حلال است،اگر در خارج از فرج او باشد، روزه را باطل نمىكند ، به قصد خارج شدن منى نیز این كار را انجام دهد یا منى از او خارج نشود...
إبن حزم الظاهری، علی بن أحمد بن سعید ابومحمد (متوفای456هـ)، المحلی، ج6، ص 203، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ناشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت.
منبع: http://sonnat.net/