طایفه ای از قریش ، که نسب آنان به امیة بن خلف از فرزندان « عبد شمس » می رسد . امیه از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود و فرزندان او و کلاً بنی امیه همواره با بنی هاشم مخالف و کینه توز بودند . (1) با پیامبر به نحوی ، با علی (ع) به نحو دیگر و با امام حسن و امام حسین علیهما السلام و سایر ائمه به گونه دیگری خصومت می ورزیدند . رسول خدا صلی الله علیه و آله آنان را لعنت کرد . در قرآن ، « شجره ملعونه » ( سوره اسرأ آیه 60 ) به بنی امیه تفسیر شده است . (2)
این دودمان ، با عترت پیامبر و آل علی دشمنی شدید داشتند و بزرگانی از آنان در جنگهای صدر اسلام به تیغ مسلمانان کشته شده بودند . یزید و معاویه از نسل اینان بودند که آن دشمنیها را با علی و آل علی نشان دادند . « اینان از زمان معاویه در سال 41 هجری به حکومت رسیدند و تا سال 132 هجری حکومت داشتند و مرکز حکومتشان در شام بود . به تبع حکومتهای روم و فارس ، بساط و تشریفات و تجملات و عیش و نوشهایی راه انداخته بودند . بعضی از خلفای بنی امیه عبارت بودند از : معاویه ، یزید ، مروان ، عبدالملک ، ولید ، سلیمان ، عمربن عبدالعزیز ، هشام و ... که با مروان حمار ، این سلسله منقرض شد ، در جریان قیام ابومسلم خراسانی . » (3) مدت حکومتشان هزار ماه (4) بود ، از زمان امام حسن مجتبی (ع) تا زمان روی کار آمدنِ سفاح ، یعنی 90 سال و 11 ماه و 13 روز دقیقا طول کشید . بعضی آیه « لیلَةُ القدرِ خیرٌ من الفِ شهرٍ » را بر هزار ماه حکومت آنان تأویل کرده اند . (5) ابوسفیان ، در اولین روز به خلافت رسیدن عثمان به او توصیه کرد که : پس از قبیله تیم وعدی ( که ابوبکر و عمر از آن بودند ) اینک حکومت به دست تو افتاده است ، آن
را همچون توپی در میان بنی امیه دست به دست بگردان . این سلطنت است نه چیز دیگر ، من به بهشت و جهنمی باور ندارم . (6)
امویان سنت رسول خدا را تغییر دادند . خود پیامبر پیشگویی کرده بود که چنین خواهد شد : « اِن اَولَ مَنْ یبَدلُ سُنتی رَجُلٌ مِنْ بَنی اُمَیةَ » اولین کسی که سنت مرا تغییر می دهد ، مردی از بنی امیه است . این شعر نیز که بی اعتقادی امویان را به خدا و قیامت و وحی می رساند ، از زبان یزید نقل شده است که :
لَعِبَت هاشِمُ بِالمُلْک فَلا
خَبَرٌ جأ وَلا وَحْی نَزَلَ(7)
در زیارت عاشورا ، از آل ابوسفیان ، آل زیاد ، آل مروان و بنی امیه نام برده شده و مورد لعنت قرار گرفته اند
. امام حسین (ع) نیز در پاسخ سخن مصرانه مروان که می خواست امام با یزید بیعت کند ، فرمود : از جدم شنیدم که می فرمود خلافت بر آل ابوسفیان حرام است « الخِلافَةُ مُحَرمَةٌ عَلی آلِ اَبی سُفْیانَ » .
پی نوشتها:
1 - ر . ک : « النزاع و التخاصم بین بنی امیة و بنی هاشم » از : مقریزی .
2 - سفینة البحار ، ج 1 ، ص 46 .
3 - معارف و معاریف ، ج 1 ، ص 412 . درباره وقایع زمان خلفای بنی امیه و شناخت آنها ، از جمله رجوع کنید به : تتمة المنتهی ، شیخ عباس قمی و نیز منتهی الا رب ( ترجمه ) جلد 5 و 6 .
4 - کتاب « هزار ماه سیاه » شرح جنایات امویان را در بردارد . نیز ر . ک : « شیعه و زمامداراءنِ خودسر » ترجمه « الشیعة و الحاکمون » از محمد جواد مغنیه .
5 - مروج الذهب ، ج 3 ، ص 235 .
6 - استیعاب ، ج 2 ، ص 690 .
7 - اشعار از « ابن زبعری » است که یزید به آنها استشهاد کرده است .
منبع : منبع: پایگاه حوزه