ماجراى حسينبنعلى(عليهالسلام)، حقيقتا موتور حركت قرون اسلامى در جهت تفكرات صحيح اسلامى بوده است. هر آزاديخواه و هر مجاهد فىسبيلالله و هر كس كه مىخواسته است در ميدان خطر وارد بشود، از آن ماجرا مايه گرفته و آن را پشتوانهى روحى و معنوى خود قرار داده است. در انقلاب ما، اين معنا به صورت بيّنى واضح بود. معلوم نبود اگر ما اين حادثه را نمىداشتيم، چهطور مىتوانستيم در اين معركه خوض كنيم. اين خودش فصل عريض و قابل تعمقى است كه تمسك به ذيل ماجراى عاشورا و مجاهدت سيدالشهداء(عليهالصلاةوالسلام)، چه تأثيرى در وضع انقلاب ما داشت. انسان وقتى در اين مسأله غور مىكند، از عظمت تأثير آن حادثه به دهشت مىافتد و فكر مىكند كسانى كه از آن محرومند، اين خلأ را چگونه مىتوانند پر كنند.
در طول قرنها و در اين چند قرن اخير، در مجموع كشور ما، اين بينش و اين تذكر راجع به دين، به نام و مناسبت حسينبنعلى(عليهالسلام) وجود داشته است و در سطحى مردم را متذكر به دين نگهداشته است. اين كانالكشى وسيع، در انقلاب به كار آمد. از اين كانالكشى منظم در سطح كشور، تفكر انقلابى ما - كه مستند به حادثهى عاشورا هم بود - در همه جا گسترش پيدا كرد و مردم را وارد ميدان نمود. اگر در اين خصوص، كشور ما را با كشورهاى ديگر اسلامى مقايسه كنيد، در آنجايى كه نام امام حسين(ع) وجود ندارد، فرق بين اين دو را مشاهده خواهيد كرد. اين، خصوصياتى به جامعهى ما بخشيده است.
پس، اين يك نهاد مؤثر در بافت اجتماعى و دينى و فكرى ماست. اين مجموعه و اين نهاد، در گذشته مؤثر بود؛ اما تحت يك ضابطه و قانون و قاعده نبود؛ علاوه بر اينكه افكار دينى، ميدان عرضهشدن و مطرحشدن نداشت. در اين رسانهى جمعى صوتى و تصويرى كشور، تنها در ايام عاشورا، سطح خيلى نازلى از اين مسائل را در شكل يك سينهزنى و از اين قبيل، به مردم نشان مىداد. وقتى هم كه انسان گوش مىكرد، غالبا انحرافى بود!
گمان من اين است كه ما امروز در قبال نهاد منبر، يك وظيفهى جديد داريم؛ يك سازماندهى و يك قاعده و ضابطه لازم است. اين قاعده و ضابطه، بايستى به وسيلهى معمران اين فن و خبرگان اين ميدان و كسانى كه ساليان درازى دراين راه بودهاند و جوانب گوناگون آن را سنجيدهاند، و نيز فضلا و آگاهان به شرايط زمان برقرار بشود. هر سخن ضعيف و سستى گفته نشود؛ هر معرفت بىفايده يا كم فايدهيى، جاى معارف پرفايده را نگيرد؛ اقتضاى زمانه و نياز مردم به معارف دينى، مورد توجه قرار بگيرد؛ حادثهى عاشورا كه در باب جهاد و مبارزهى فىسبيلالله، امالمعارف است و پايهى اصلى انقلاب ماست، به صورت پيراسته بيان بشود؛ حقايق در آن جلوه كند و اضافاتى كه احيانا در گوشهوكنار از زبانها و يا قلمهايى تراوش كرده و شنيده و خوانده شده است، كنار برود. مسألهى عاشورا شوخى نيست. نمىشود اين قضيهى با آن عظمت را با خرافات آميخت و انتظار تأثير كامل داشت. امروز، روزى است كه بايد اين كارها انجام بگيرد.
منبع : منبع: سخنرانى مقام معظم رهبری در ديدار با روحانيون و مبلغان، در آستانهى ماه محرم 20/04/1370.