علاوه بر خصائص و اوصاف گذشته ، امام عليه السلام عزت نفس خود را تا دم مرگ حفظ نمود و دست به بيعت نداد اگر به بيعت در مجلس وليد تن در نداد اين چندان مهم نبود زيرا عوامل و شرايط موجود، امام را در آن مجلس در محاصره و مضيقه به تمام معنا نگذاشت و شهر مدينه وطن خودش بود و ياران پيغمبر كم بيش در آنجا وجود داشتند و مخالفين يزيد با حسين عليه السلام همراه بودند و آل هاشم همه دسته جمعى منتظر فرمان امام دم در مجلس وليد تنها بيعت و پذيرفتن خلافت يزيد بود و از پذيرش اطاعت ابن زياد سخنى در بين نبود.
از مطالعه تاريخ قيام امام معلوم مى شود كه پس از محاصره آن حضرت دو مساءله مطرح بوده است يكى آنها امام خلافت يزيد را بپذيرد و ديگر آنكه ذليلانه و خاضعانه تسليم ابن زياد گردد.
امام در يكى از خطبه هاى روز عاشورا به اين مطلب اشاره فرمود: الا اءن دعى بن دعى قد ركزنى بين اثنتين : بين السله و الذله هيهات منا الذله فابى الله ذلك لرسوله و للمومنين الخ .
يعنى : آگاه باشيد اين پسر خوانده پسر خوانده (ابن زياد) مرا بين دو امر ناچار كرده : يا شمشير كشيدن و جنگ كردن و يا قبول ذلت ، حال اينكه محال است از ما ذلت ، زيرا خداوند آن را بر رسول خود و بر مؤ منين روا ندانسته .
در اين خطبه از خلافت يزيد حرفى مطرح نيست و آنچه مطرح است بايد حسين عليه السلام بدون قيد و شرط تسليم ابن زياد گردد و معلوم نبود كه او با امام چه رفتار خواهد كرد و حسين عزيز عزت نفس خود را باز حفظ كرد و حسين عزيز عزت نفس خود را باز حفظ كرد به علت آنكه خداوند به ذلت مؤ من اجازه نداده ، بعلاوه شرافت ذاتى و عظمت خانواده حسين اين اجازه را نمى دهد لذا مى فرمود: حجور طابت و انوف حميه و نفوس ابيه و آغوش هاى پاك حسين را پرورش داد و گردن فرازان با غيرت و نفس هاى غير خاضع كه حسين عليه السلام از آنها به مبارزه امام بيشتر تجلى كرد. گو آنكه مقاومت حسين عليه السلام در مقابل دستگاه ديكتاتورى يزيد در همه مراحل مردانه و شجاعانه بود، وليكن اين عظمت روحى از صبح عاشورا تا وقت شهادتش حيرت انگيز و بهت آور است ؛ و بدون مبالغه هيچ قلم توانا و زبان گويايى نمى تواند آن را چنان كه هست تحرير و تقرير نمايد.
منبع : تبیان