ابن زياد با آن شقاوت ، برادرى دارد به نام عثمان بن زياد. عثمان آمد به بردارش گفت : برادر! من دلم مى خواست تمام اولاد زياد به فقر و ذلت و نكبت و بدبختى دچار مى شدند و چنين جنايتى در خاندان ما پيدا نمى شد؟
مادرش مرجانه يك زن بدكاره است وقتى كه پسرش چنين كارى را كرد، به او گفت : پسرم ! اين كار را كردى ، ولى بدان كه ديگر بويى از بهشت به مشامت نخواهد رسيد!!!
مروان حكم ، آن شقى ازل و ابد، برادرى دارد به نام يحيى بن حكم يحيى در مجلس يزيد به عنوان يك معترض از جا بلند شد، گفت : سبحان الله ! اولاد سميه (يعنى اولاد مادر زياد)، دختران سميه بايد محترم باشند، ولى آل پيغمبر را تو به اين وضع در اين مجلس حاضر كرده اى ؟!
آرى ! نداى حسينى از درون خانه اينها بلند شد.
منبع : تبیان