فرشتگی کردم سالها، فرشته بودم روزها ولی یک روز بالم شکست از بس پَر زدم
برای حوصله پرواز به دنبال کُپه نوری بودم که درمان بداند از بس که تابید از ازل تا حالا
به دنبال چشمهای بودم که تشنه تشنه سیراب شدن بداند از بس که نوشیده از ازل تا حالا
به دنبال دستی بودم که انگشت اشاره اشاره بداند از بس که نشانه میداند از ازل تا حالا
به دنبال برادری بودم که برادری بداند عباس عباس از بس که وفاداری کرده از ازل تا حالا
فرشتگی کردم سالها، فرشته بودم روزها ولی یک روز بال پرواز پَرم به پَرَت گرفت
ای چراغ کشتی نجات ای درمان پرپر شدنهایم در خستگی های پرواز
منبع : فرزاد حسنی