فارسی
سه شنبه 04 دى 1403 - الثلاثاء 21 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
عاشورا در آیینه ادبیات
ارسال پرسش جدید

آخرین قد قامت الصلوة از مهدی میچانی ‏فراهانی

آخرین قد قامت الصلوة از مهدی میچانی ‏فراهانی
گاهِ نمازِ آخرین است، مولا! لختی دست از جنگ بدار.نینوا، حریق خون و آهن است. مهلتی باید که اینک، ظهرِ آخرین است. این آخرین راز و نیاز را بگذار به تو اقتدا کنیم مولا! بگذار برای آخرین بار، از خاک، سری به افلاک برکشیم. در این تبانی درد و آتش، بگذار بار ...

خــون تــو آفـــتـاب شـد از بـام هـا گـذشــت از رضا معتمد

خــون تــو آفـــتـاب شـد از بـام هـا گـذشــت از رضا معتمد
  خــون تــو آفـــتـاب شـد از بـام هـا گـذشــت          شـد کـوه ســیـل و بر سر بدنـام ها گـذشـت          نـامــت شـــراب کـوثـر ایـمان و عشـق بـود          صــدها هـزار جـرعـه شـد از جام ها گذشت          آن ظـهـر تـشـنـه فاصـله ی بـا تـو را ...

شهيد اول از حميد فرجي

شهيد اول از حميد فرجي
من پرستويم و مانده ز سفر بال و پرم گرچه خاکسترم اما ز غمت شعله‌ورم من سفير توام و بانگ انالحق زده‌ام آخرين کار نمازيست که بر دار برم ملک‌الموت به اعجاز سرانگشت غمت جان طلب کرد به شوق تو فقط جان سپرم شوق پرواز بود از قفس تنگ تنم تا مگر همره باد ...

از فضل خودت شبی زبانم دادی از حسین حاجی هاشمی

از فضل خودت شبی زبانم دادی از حسین حاجی هاشمی
از فضل خودت شبی زبانم دادی ساقی شدی و طبع روانم دادی گفتم که چه باید بنویسم از عشق دستان بریده را نشانم ...

عاشورا از جواد محدثی

عاشورا از جواد محدثی
عاشورا، سقّای تشنه‏کامان عزّت بود، با مشکی پُراز اشک، بر دوش آزادگی!...و... کربلا، «تکیه»گاه سینه‏زنان حق و «حسینیّة» ذاکران عدل بود. روز عاشورا، امام حسین (ع) پشت خیمه‏های شهادت، خندقی کند تا امویان نتوانند به حریم امامت نزدیک شوند. آن روز، تیری ...

هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید ازوحید مصلحی

هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید ازوحید مصلحی
هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید مشک سوراخ شد و کیست برم می آید؟ چشم پرخون شده را طاقت دیدن نبود خون به همراهی اشک از بصرم می اید علقمه پر شده از  شیون یک بانوییکیست او ذکر لبش " وا پسرم " می آید ؟سخت باشد بدهم صورت او را تشخیصچون  کبودی رخش در نظرم می ...

ماه خندان از علی ‏اکبر خوشدل تهرانی‏

ماه خندان از علی ‏اکبر خوشدل تهرانی‏
مه شب کند هماره به چرخ برین طلوع  در روز کس ندیده کند بر زمین طلوع‏    من دیده‏ام و لیک که اندر زمین مهی  چون آفتاب کرده به روزی چنین طلوع‏    آن ماه خاندان بنی‏هاشم آنکه کرد  اندر زمین ز دامن ام‏البنین طلوع‏    آن نور بخش مهر و مه آن کو ...

فقط آنان که هم آیین یاسند از عبدالرحیم سعیدی راد

فقط آنان که هم آیین یاسند از عبدالرحیم سعیدی راد
فقط آنان که هم آیین یاسندحسین و کربلا را می‌شناسند توفان «محرم» در همه شهرها و روستاها می‌وزد. درختان به احترام نام «حسین(ع)» خم شده‌اند. صدای طبل عزا در خیابان و کوچه‌ها می‌دود؛ رهگذران سیاهپوش، به بیرق‌های در اهترازی چشم دوخته‌اند که روی ...

تحليل گفتمان ادبي خطبه هاي حضرت زينب(س)

تحليل گفتمان ادبي خطبه هاي حضرت زينب(س)
چکيده: گفتمان پديده اي زباني است که در اثر ارتباط توليد مي شود و نوع آن متأثر از موقعيت آن است. تحليل گفتمان يک گرايش مطالعاتي بين رشته اي است که به نقد و تحليل متون مي پردازد. در گفتمان دو عنصر مهم بررسي مي شود: يکي بافت متن و ديگري بافت موقعيت . گفتمان ...

مصطفی قاضی نظام «قاضی» درگاه عباس‏

مصطفی قاضی نظام «قاضی» درگاه عباس‏
خواهی اگر نشانه ز مردان نامدار  یادی کن از وفای ابوالفضل جان نثار    گر آورد زمان شجاعان بی‏شمار  هیهات مثل او دگر آید به روزگار    چشم جهان ندیده چو او پاک گوهری   هر جا که از جلالت او گفتگو کنند  لاهوتیان مقام ورا آرزو کنند    آنان که سوی ...

اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی

اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی
اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را سنگ گرفته از دلم روی ریا و رنگ را می‌جهد از گدازه دل، آتشی از هبوط گل صخره دوباره می‌کشد گردن پالهنگ را صالح مصلح از یمین، می‌چکد از عرق جبین می‌زند از صفوف طف نغمه صور جنگ را می‌رمد از رامش دف زخم سه تار رف به رف ...

زن ، رشک حور بود و تمنای خود نداشت از افشین علا

زن ، رشک حور بود و تمنای خود نداشت از افشین علا
تقدیم به ساحت حضرت ام البنین ( سلام الله علیها)   زن ، رشک حور بود و تمنای خود نداشت چون آسمان نظر به بلندای خود نداشت   اسمی عظیم بود که چون راز سر به مهر در خانه ی علی سر افشا شدن نداشت   ام البنین (س) کنایه ای از شرم عاشقی است کز حجب تاب نام دل ...

هرتـیـر کـه بـر مشک و تـنـت می کـارنـد از عباس جنتی

هرتـیـر کـه بـر مشک و تـنـت می کـارنـد از عباس جنتی
هرتـیـر کـه بـر مشک و تـنـت می کـارنـد     از کـیـنـه ی ذوالـفـقـار حـیـدر دارنـد لبـهای مـن امشب هـوس دست تـو کرد      دستان بریده ی تـو مهـمان ...

تضمين غزل حافظ ازمرحوم چلويي

تضمين غزل حافظ ازمرحوم چلويي
سبکباران به سوي کربلا بستند محمل ها در آن وادي پر خوف و خطر کردند منزل ها جوانان بني هاشم به پا کردند محفل ها چه محفل کز محبت تار و پودش رشته ي دل ها زدند آسان و ليکن عاقبت افتاد مشکل ها شترها زير بار عشق با وجد و طرب واله روان بودند در خار مغيلان ...

باده ی عشق تو همجنس شراب عطش است از محمّد بهرامی اصل

باده ی عشق تو همجنس شراب عطش است از محمّد بهرامی اصل
برای سالار شهیدان تاریخ ازآدمتا خاتم حضرت سیّد ا لشهدا(ع) باده ی عشق تو همجنس شراب عطش است جان کوثرنَسَبَت تشنه ی آب عطش است زائرتربت خونین حسین ابن علی(ع)استعطر شوری که ره آورد گلاب عطش است حاشَ لله که دهد دست ارادت به یزیدآن امامی که دلش مست ثواب ...

سر بریدند آسمان را در زمین از افشین یداللهی

سر بریدند آسمان را در زمین از افشین یداللهی
سر بریدند آسمان را در زمین چیست حس مردم این سرزمین خواب دریا غرق خون تعبیر شد تشنه ای با دشنه ای درگیر شد این گذشت اما غزل یک بیت نیست حسن مطلع را نمی باید گریست جنس تاریخ و حکایت نیست عشق کینه و زخم و شکایت نیست عشق عشق یعنی جمع جبر و اختیار عشق ...

ای سرکه بود بار غمت بر دوشم از سید رضا موءید

ای سرکه بود بار غمت بر دوشم از سید رضا موءید
ای سرکه بود بار غمت بر دوشم زود است که داغ تو کند گل پوشم  بر خطبه ی من تو گوش کردی اکنون  قرآن تو بخوان که من سراپا ...

دلم دریای خون است و تباهی از حجت اله بخشوده

دلم دریای خون است و تباهی از حجت اله بخشوده
دلم دریای خون است و تباهی تنم لبریز ازشب از سیاهی خجالت می کشم از ماندن خود و از کوچ کبوترهای ...

بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار اهلي شيرازي (2)

بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار اهلي شيرازي (2)
مدح امامزاده احمد بن موسي الكاظم و علي بن حمزه بن موسي الكاظم (عليه السلام)اهلي در اشعار متعددي به مدح فرزندان امام موسي كاظم (عليه السلام) پرداخته و اوصاف و خصايلي از ايشان را به تصوير كشيده است؛ از جمله در اشعاري با مطلع هاي زير مي توان اين موضوع را ...

بند اول ترجیع بند معروف محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)

بند اول ترجیع بند معروف محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
  باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع میکند از مغرب ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^