از نويسندگان مذهبي و يا غير مذهبي اهل سنت هم که بگذريم ، چهره زنده ياد علامه اقبال لاهوري در ميان شاعران اهل سنت که به ستايش از امام حسين (ع) و نهضت عاشورا پرداخته ، بيشتر از همه مي درخشد و اين اثر بخشي بسيار شديد و عميق ،نهضت عاشورا را در تفکر نوي ...
چكيده
خطبه حضرت زينب در اجتماع مردم كوفه با حمد و ستايش خدا و معرفي خود به عنوان دختر پيامبر شروع مي شود و با توبيخ و سرزنش مردم كوفه ادامه و با همين مضمون خاتمه مي يابد. از اين رو، سياق كلي خطبه ي توبيخ كوفيان است.حضرت زينب(س) گريه ي ظاهري مردم را زير ...
محرم آمد و آفاق مات و محزون شدغبار محنت ایام تاب گردون شد به جامه هاى سیه کودکان کو دیدمدلم به یاد اسیران کربلا خون شد از این مبارزه بشکفت خاندان علىچنانکه نسل پلید امیه مرهون شد بنى امیه و آن دستگاه فرعونىهمان فسانه فرعون و گنج قارون شد ولى حسین ...
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این استکه مرگ سرخ به از زندگی ننگین استحسین مظهر ازادگی و ازادی استخوشا کسی که چنینش مرام وایین استنه ظلم کن به کسی ونه به زیر ظلم بروکه این مرام حسین است ومنطق دین است همین نه گریه بر ان شاه تشنه لب کافیستاگرچه گریه بر ...
یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست آن خیابان کوی جانان قطعه ای از کربلاستیک خیابان دل ربوده از تمام عاشقان هست آنجا جای پای مهدی صاحب زمانیک خیابان گشته منزلگاه جبرئیل امینیک طرف استاده زهرا یک طرف ام البنینیک خیابان گشته تنها جلوه گاه عالمین ...
شعلهها، نالهکنان، سر بر آسمان دادهاند و خیمهها، افتان و خیزان، سر بر خاک سوختهی صحرا میسایند. صدای خرد شدنِ استخوان خیمهها به گوش میرسد و چار چوب این تنها سر پناه اهل بیت، بر مصیبتها و دردهایشان فرو میریزد.باران، بهانهی عقده گشایی ...
کیستم من دُر دریای کرامت، ثمر نخل امامت، گل گلزار حسینم، دل و دلدار حسینم، همه شب تا به سحر عاشق بیدار حسینم، سر و جان بر کف و پیوسته خریدار حسینم، سپهم اشک و علم ناله و در شام علمدار حسینم، سند اصل اسارت که درخشیده به طومار حسینم، منم آن کودک رزمنده ...
یا ذبیح اللهتو اسماعیل گزیده خداییو رؤیای به حقیقت پیوسته ابراهیمکربلا، میقات توستمحرم، میعاد عشقو تو نخستین کسکه ایام حج رابه چهل روز کشاندی«و اتممناها بعشر» (1) ...
کاروان عشق به حرکت درآمد و از شهر رسول خدا(ص) رو به خانه توحید گذاشت. کاروانیان با ...
ایکه خورشید زند بوسه بخاکت ز ادب
ز فروغ تو کند جلوه گری ماه به شب
توئی آن گل که ز پیدایش گلزار وجود
بلبلان یکسره خوانند به نام تو خطب
نیست در آینهی ذات تو جز نور خدا
نیست در چهرهی تابان تو جز جلوهی رب
آیت صولت و مردانگی و شرم و ...
خدا جدا نکند، از دلم، ولای تو را
ز سینهام نَبَرد شور نینوای تو را
به دردهای دل من امید درمان نیست
خدا نصیب کند تربت شفای تو را
هراسِ روز قیامت کجا به دل دارد
به دوش خویش کشد هرکسی لوای تو را
نشست بر لب من ذکر یا حسین، حسین
کجا برون کنم از سر، ...
هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید مشک سوراخ شد و کیست برم می آید؟ چشم پرخون شده را طاقت دیدن نبود خون به همراهی اشک از بصرم می اید علقمه پر شده از شیون یک بانوییکیست او ذکر لبش " وا پسرم " می آید ؟سخت باشد بدهم صورت او را تشخیصچون کبودی رخش در نظرم می ...
گرچه تا غارت اين باغ نماند است بسي
بوي گل مي وزد از خيمه خاموش کسي
چه شکوهي است در اين خيمه که صد قافله دل
مي نوازند به اميد رسيدن، جرسي
دامن خيمه به بالا بزن اي گل که دلم
جز پرستاري درد تو ندارد هوسي
اي صفاي لعري جمع به پيشاني تو!
باد پاييم و به ...
ای شفای دردهای من حسین
ای کلید هر دعای من حسین
ای تمام آسمانها مال تو
ای تمام کهکشان ، دنبال تو
ای دو ابرویت مرا محراب عشق
ای جمالت ، مطلع مهتاب عشق
ای به عرش حق تو را در زمزمه
هم محمد ، هم علی ، هم فاطمه
ای نگاهت آیة محکم ، مرا
تا تو هستی کی عزا و غم ...
مردی رشید، مثل تیری که از کمان شلیک میشود از طایفه شب فاصله میگیرد و به قافله سپیدرویان صبح میپیوندد.
سایههایی که او را از دور میبینند، رنگ میبازند، اما مرد با هر قدمی که جلو میرود چهرهاش به سرخی میگراید و عرق شرم بر پیشانیاش ...
عصر عاشورا کنار خیمههای سوخته ذوالجناحی ماند با یال رهای سوخته
در هیاهوی عصر عاشورا، درست زمانی که آسمان سرخ شد، زمین سرخ و چهره برخی از خجالت سرخ؛ صدای شیهه اسبی که در واقع خروش ضجهای از عمق جان بود؛ باد صحرا را به آتش کشید. توفانی از شن بهپا ...
شبیه حسرت پروانه هاست این بانوسفیر واقعه ی کربلاست این بانوهمیشه حک شده نامش به روی دوران هاغریب غربت دیر آشناست این بانوکسی شنیده زنی لشکری به هم ریزد؟؟به حق که دختر شیر خداست این بانوسکوت میکنم و شعر میشود اینجامفاعلن فعلاتن ...صداست این بانوکم ...