بر مرکب عشق، شعله آسا، می رفت
با زخم عطش، بسوی دریا می رفت
با اشک هزار تشنه، با مشک تهی
از دشت سراب، تا ثریا می رفت
منبع : راسخون
بر مرکب عشق، شعله آسا، می رفت
با زخم عطش، بسوی دریا می رفت
با اشک هزار تشنه، با مشک تهی
از دشت سراب، تا ثریا می رفت