قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

آینه‏ی آب‏ از عباس مشفق کاشانی

 

شعله ور آمد ز دود آه ابوالفضل 

آینه ی آب در نگاه ابوالفضل  

 

از جگر آب مشک ریخت بر خاک 

موج عطش خیمه زد ز آه ابوالفضل  

 

تا برد آب در حریم پیمبر 

لشکر بیداد بست راه ابوالفضل  

 

هست یقین روز حشر پیش خداوند 

دست و سر و چشم و تن گواه ابوالفضل  

 

کیست جز از ذات کردگار به محشر 

تا شود از عدل، دادخواه ابوالفضل  

 

هر سحر از درد و داغ لاله ی، خورشید 

روی به خون شسته در پگاه ابوالفضل  

 

می شنوم از نوای نای حسینی 

نغمه الا، ز لا اله ابوالفضل  

 


منبع : راسخون
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه