قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دستی چو اباالفضل‏ ازمحمد رضا محمدی نیکو

ای که پیچید شبی در دل این کوچه صدایت 

یک جهان پنجره بیدار شد از بانگ رسایت  

 

تا قیامت همه جا محشر کبرای تو برپاست 

ای شب تار عدم شام غریبان عزایت  

 

عطش و آتش و تنهای و شمشیر و شهادت 

خبری مختصر از حادثه ی کرب و بلایت  

 

یاورانت صفی از آینه بودند و خوش آن روز 

که درخشید خدا در همه ی آینه هایت  

 

کاش بودیم و سر و دیده و دستی چو اباالفضل 

می فشاندیم سبکتر ز کفی آب به پایت  

 

از فراسوی ازل تا ابد ای حلق بریده 

می رود دایره در دایره پژواک صدایت  


منبع : راسخون
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه