اگر چه ایل و تبار مرا به همراهت...!
برو حسین(ع) که دست خدا به همراهت
دعای حرز لبم را به گردنت بستم
برو حسین(ع) که این بوسه ها به همراهت
تویی که جان مرا میبری به همراهت!
نمیبری بدنم را چرا به همراهت؟!
فدای موی بلندت شوم که دست نسیم
چگونه میزند این نظم را به هم راحت!
برو که با خبری من چگونه میآیم
برای یافتنت تا کجا به همراهت
فقط کنار تنت نیمی از مرا بگذار
که نیم دیگر من تا خرابه همراهت...
دلی دو تا و قدوقامتی دوتا تر از آن
برو که من شده ام چندتا به همراهت
نگفته بود ی اگرسمت خیمه ها برگرد!
میآمدم به خدا بی هوا به همراهت
تو دور میشوی اما هنوز اینجایی
برای آنکه نبردی مرا به همراهت
منبع : حسین رستمی