قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

برآستان عباس ازمحمدرضا سروی

بـر آستـان عبـاس نهـم سـر ارادت          به نـام یا ابالفضـل لبـم نمـوده عـادت

به بام قلب و جانـم نشسته با رشادت       به مهـر سینه سوزم زبان دهد شهـادت

 

به دام دل اسیـرم به روی  ماه عبـاس   دلم به سینـه لـرزد به یک نگـاه عباس

خـدا کنـد کنم طی، همیشه  راه عباس    بـر آستـان عبـاس نهـم سـر ارادت

 

شمیـم عطـر نابش همیشه دل نواز است    در کرامتـش بر قلـوب شیعـه بـاز است

گره گشا به لطف دو دست چاره ساز است   به فضـل حـق نصیبـم پرنده ی سیادت

 

کتاب عشـق مصوّر به بازوی  جـدا شد     وفـای او بنـازم که اسـوه ی  وفـا شد

امیــر جــاودان قیــام نیـنـــوا شـد      ز نام او برم فیض چو فیض صدعبادت

 

نمـوده عشق عبـاس درون سینه منزل    نسیـم  یا ابالفضـل وزد به خانـه ی دل

میـان بحر ماتـم رسانـدم  به سـاحـل     ز جـام او بنـوشم  مِی خوش سعـادت

 

نشانده نام عبـاس به دشت دل طراوت     گرفتـه کام جانـم به لطـف او حـلاوت

سرای دل مصفّاست به یمن این سخاوت    به عشـق یا ابالفضل دلم  نموده عادت

 

به هیبـت و صلابت نشستـه در دل مـا     محبـت  ابالفضل سـرشتـه با گـل مـا

 همـآره با کرامـت گشـوده مشکـل مـا      برای سـروری این عنایت است زیادت


منبع : محمدرضا سروی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه