قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

غروب شست و یک ازعلی اکبر لطیفیان

حـتی خـدا مـیان حسـینیهء غمـش
سوگند خورده است به ماه محرمش

شبهای قدر محترم و با فضیلت اند
امّـا نمی رسند به شبهای مـاتمش

امروز نه، غروب همان سال شصت و یک
مـا را گـره زدنـد به نخـهای پـرچمش

این دستمال گـریه پر از نـور می شود
وقتی به دست روضـهء خورشید می دمش

چشمی که از برای تو گریان نمی شود
باید حـواله داد به دست جـهنمش

جانم فدای ِ محتشم خانواده ات
با این چه نوحه و چه عزا و چه ماتمش


منبع : علی اکبر لطیفیان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه