اين سئوال سال هاست که مد شده است: «امام حسين (ع) چرا عليه يزيد قيام کردند در حالي که مي دانستند شهيد مي شوند!»
با توجه به اين که همان وقتي که امام حسين (ع) مي خواستند از مکه راه بيفتند هم اين سئوال مطرح شده بود. چون آن قدر پيامبر (ص) براي امام حسين (ع) اقامه عزا کرده بودند که همه کل ماجرا را از حفظ بودند. مي فرمايند من مي خواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و الان هم منکري بالاتر از يزيد نمي شناسم. يزيد بالاترين منکر است، چون شراب مي خورد ونماز نمي خواند.مسلماً خيلي هاي ديگر هم هستند که نماز نمي خوانند و شراب مي نوشند، اما يزيد از ميان آن همه انتخاب مي شود و علتش را هم همه از حفظيم.
ولايت طاغوت مردم را از نور علم به سمت ظلمت جهل مي برد؛ چون تنها به وسيله جهل مردم است که مي تواند به مقاصدش دست يابد.
معاويه ها به لشکري از جاهلان که جاهلانه شهادت دهند، آن هم در مورد چيزي که هر روز با آن سر وکار دارند نياز دارند تا ائمه حق را تهديد کنند و خانه نشين، که بدون سپاه جهل به مصاف حق نمي توان رفت.
طاغوت چاره اي ندارد جز آن که مردم را از تقوا به سمت گناه سوق دهد.زيرا تقوا در دل ها نوري را بر مي افروزد که به صاحبانش در فتنه ها قدرت تشخيص مي دهد و آن ها گرگ را در هر لباسي خواهند شناخت.
بنابراين طاغوت از طريق عادي سازي گناهان آن ها را سهل مي کند تا بر مسند قدرت باقي بماند و اين همه دليل بزرگ ترين منکر بودن حکومت يزيد و يزيديان است و امام حسين (ع) همان طور که بارها در زيارت اربعين خوانده ايم قيام کردند نه براي کشتن يزيد، بلکه براي رهانيدن مردم از حيرت و سرگرداني اي که ميراث جهالت است و در اين سال ها معاويه به خوبي در ذهن ها و قلب ها کاشته است.
هدف از اين قيام بيش از آن که تحت تأثير قرار دادن عواطف باشد وجهت بخشي به احساسات و خواسته هاي دروني مردم ، براي آگاه سازي آنان است. پس بجاست که درکنار پرداختن به عزاداري، ساعتي را نيز به تفکر ومطالعه سپري کنيم وهمان طور که براي نذري دادن شام وناهار وقت مي گذاريم، کمي هم به تغديه روح مان نظر کنيم و بنگريم که انديشه مان از کدامين منبع سيراب مي گردد وهمان گونه که به سير کردن شکم هاي گرسنه مي انديشيم به سيراب کردن انديشه ها از زلال معارف اهل بيت نيز بپردازيم و يافتن آگاهي و بصيرت بخشي را جزئي از برنامه روزانه خودمان قرار دهيم و بدانيم اگر بدون آگاهي قدم برداريم، در دنيايي که شياطين جن و انس کارشان تزيين کردن خطاها و زيبا جلوه دادن زشتي هاست، راه را از بيراه نمي توانيم بازشناسيم.
چه خوب است در کنار نذر کردن براي شام و هيأت ها براي گسترش کتابخواني و برگزاري دوره هاي مطالعاتي آثار شهيد مطهري نيز نذر کنيم وهمان قدر که در هيأت ها به انتخاب مداحاني حرفه اي که بتوانند به خوبي احساسات را برانگيزند توجه مي کنيم به سخنرانان وموضوعات سخنراني ها نيز توجه کنيم و نياز امروز خودمان تا آن جا که هيأت ها احساس نياز کنند در تبليغات شان در کنار اسامي مداحان و سخنرانان موضوعات مورد بحث نيز اطلاع رساني کنند و مطالعه و سخنراني را تنها به خواندن و شنيدن محدود نکنيم که تفکر تنها راهي است که اين همه را بارور مي کند و افزايش قدرت فکري که البته جز با تفکر روزانه ممکن نيست، در خيلي از مسائل مي تواند ما را به سمت تصميم گيري درست رهنمون کند و توجه داشته باشيم که راه و روش پيامبر(ص) دعوت به سوي خدا از روي علم و آگاهي بصيرت بوده است که «قل هذه سبيلي ادعوا الي الله علي بصيره انا ومن اتبعني»(يوسف،108)
اکنون اگر بخواهيم پيرو خوبي براي امام حسين (ع) باشيم چاره اي نداريم جز اين که بصيرت و حرکت آگاهانه را روش خود قرار دهيم و در کنار آن سايرين را نيز به اين سمت دعوت کنيم و اين سخن امام را نصب العين خود قرار دهيم که اگر کسي بدون آگاهي حرکت کند مانند کسي است که در بيراهه گام برمي دارد وسرعتش جز بر دوريش نمي افزايد.(اصول کافي،ج1) واين بصيرت و آگاهي دو لايه دارد: يک سطح اصولي و لايه زيرين بصيرت است اين که انسان با نگاه توحيدي به جهان نگاه کند و اين نگاه بصيرتي را به انسان مي بخشد تا نظام مندي و هدفمندي جهان را به خوبي دريابد و آن گاه در جستجوي آن هدف بر آيد وخود اين جستجو يک تلاش اميدوارانه است و پس از يافتن آن هدف تلاشي شروع مي شود براي رسيدن به آن هدف و در اين صورت تمام زندگي مي شود يک تلاش و حرکت هدفمند که در دعاي کميل نيز آن را از خدا طلب مي کنيم «حتي تکون اعمالي و اورادي کلها ورداً واحداً»
و در سطح ديگر اين نگاه و عمل توحيدي مفهوم شکست و يأس را از زندگي انسان مي گيرد. چرا که با نگاه توحيدي هر گونه تلاش در راه هدف الهي، انسان را قطعاً به نتيجه مي رساند و امکاني جز رسيدن به يکي از دو موفقيت وجود ندارد چون هر حرکت آگاهانه و مطابق با دستور الهي قطعاً اجر و پاداشي از جانب خدا دارد.
نويسنده:رضيه برجيان
منبع : مجله ديدار آشنا 122