قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چگونگی انتقام شهدای کربلا

اشاره:
 

اين صفحه اختصاص به طرح پرسش‌ها، شبهات و مسائلي دارد كه براي شما عزيزان مطرح شده يا در محيط خانواده، مدرسه، دانشگاه يا محل كار شما از آنها صحبت به ميان آمده است؛ چه در موضوع مهدويت و چه در ساير زمينه‌هاي اعتقادي و اخلاقي. پس دست به كار شويد و از همين حالا پرسش‌هاي خود را با ما در ميان بگذاريد. ما هم سعي مي‌كنيم پاسخ‌هاي مناسبي به آنها بدهيم.
يكي از خوانندگان خوب موعود پرسيده‌اند: «اينكه گفته مي‌شود امام مهدي(ع) براي انتقام خون به ناحق ريخته شدة امام حسين(ع) و يارانش مي‌آيد به چه معناست؟ مگر در زمان قيام مختار از قاتلان اباعبدالله(ع) و يارانش انتقام گرفته نشد؟» در پاسخ اين پرسش لازم است نكاتي را يادآور شويم:

1. منابع و مستندات
 

در بسياري از روايات، زيارات و ادعيه بر اين موضوع تصريح شده است كه در زمان ظهور امام مهدي(ع) انتقام خون امام حسين(ع) و ديگر شهداي كربلا گرفته مي‌شود و حتّي از اين بالاتر، اين موضوع، به عنوان يكي از اهداف اصلي قيام مهدي موعود(ع) برشمرده شده است. در روايتي در ذيل آية 33 سورة اسراء كه از امام صادق(ع) نقل شده است، در اين زمينه چنين مي‌خوانيم: «از حضرت امام ابوعبدالله صادق(ع) راجع به فرمودة خداي تعالي: «و هر آنكه مظلوم كشته شود پس البته كه ما براي وليّ او حكومت و تسلط داديم [بر قاتل] پس مباد در كشتن اسراف كند كه او منصور است»1 پرسيدم، فرمود: «آن قائم آل [بيت] محمد(ص) است، خروج مي‌كند و به [انتقام] خون حسين(ع) [دشمنان او را] مي‌كشد. پس چنانچه اهل زمين را به قتل برساند، مسرف نخواهد بود.»2
روايات ديگري نيز در ذيل آية 33 سورة اسراء از امامان معصوم(ع) نقل شده است، كه در همة آنها بر مطلب فوق تأكيد شده است.3 در دعاي ندبه نيز از امام مهدي(ع) به عنوان منتقم خون شهداي كربلا ياد شده است: «أين الطالب بدم المقتول بكربلا؛ كجاست آنكه به خونخواهي شهيد كربلا به پا مي‌خيزد؟»4
در دو فراز از زيارت عاشورا نيز، زيارت كننده از خداوند مي‌خواهد كه همراهي با امام پيروزمند يا امام مهدي(ع) را در خونخواهي امام حسين(ع) روزي‌اش گرداند؛ يكبار در اين فراز: «فاسأل الله... أن يرزقني طلب ثارك مع إمامٍ منصورٍ من أهل بيت محمّدٍ(صلّی الله علیه وآله)؛ پس از خدا مي‌خواهم... كه خونخواهي تو را به امامي پيروزمند از خاندان محمد(ص) روزيم كند.»5
بار ديگر در فراز زير:
«و اسئله... أن يرزقني طلب ثاري [كم] مع امامٍ مهديٍّ [هديً] ظاهرٍ ناطقٍ بالحقّ منكم؛ و از او مي‌خواهم... كه خونخواهي شما را به همراه امامي از شما كه مهدي [هدايتگر] آشكار و گويا به حق است، روزي من قرار دهد.»6
با توجه به آنچه گذشت، ترديدي باقي نمي‌ماند كه امام مهدي(ع) به هنگام ظهور به خونخواهي جدّ مظلومش برمي‌خيزد و انتقام آن حضرت را از قاتلانش مي‌گيرد.

2. مفهوم انتقام
 

با روشن شدن اصل موضوع بايد به مفهوم و كيفيت انتقام‌گيري و خونخواهي امام مهدي(ع) در عصر ظهور پرداخت؛ زيرا اين پرسش مطرح است كه آيا در زمان ظهور زمينه‌اي براي گرفتن انتقام از كشندگان شهداي كربلا باقي مانده است؟ چرا كه اولاً در زمان ظهور صدها سال از قيام كربلا گذشته است و هيچ اثري از قاتلان شهداي كربلا وجود ندارد و ثانياً چنان‌كه در تاريخ آمده است؛ در قيام مختار ثقفي، تمام يا اكثر قاتلان شهداي كربلا به سزاي اعمال ننگين خود رسيدند و به شديدترين وضع ممكن مجازات شدند.
به نظر مي‌رسد چهار صورت براي خونخواهي امام مهدي(ع) در عصر ظهور قابل تصور است:
2ـ1. انتقام از نسل به جا مانده از قاتلان شهداي كربلا:
اين مفهوم را مي‌توان از برخي روايات استفاده كرد. در يكي از اين روايات چنين مي‌خوانيم: به حضرت ابوالحسن علي بن موسي الرضا(ع) عرض كردم: يابن رسول الله، چه مي‌فرماييد دربارة حديثي كه از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: «هرگاه قائم(ع) قيام [خروج] كند ذراري (نسل) و نوادگان قاتلان حسين(ع) را به خاطر كارهاي پدرانشان به قتل خواهد رساند؟ فرمود: «همين‌طور است». عرض كردم: پس قول خداي عزّ و جلّ: «و هيچ نفسي بار ديگري را بر دوش نمي‌گيرد»7 معنايش چيست؟ فرمود: «خداوند در تمامي اقوالش راست گفته است، ولي ذريّة كشندگان امام حسين(ع) به كردة پدرانشان راضي هستند و به آن جنايت‌ها افتخارمي‌كنند، هر كس به كاري راضي باشد همچون كسي است كه آن را انجام داده و چنانچه مردي در شرق كشته شود و مرد ديگري در مغرب به كشته شدنش راضي باشد، آنكه رضا داده، نزد خداي عزّ و جلّ، شريك قاتل خواهد بود. بنابراين، تنها بدين جهت حضرت قائم(ع) وقتي خروج كند آنها را مي‌كشد كه از كردار پدرانشان راضي‌اند.»8
با توجه به اين روايت و ديگر روايات مشابه مي‌توان گفت كه امام مهدي(ع) به هنگام ظهور، بازماندگان قاتلان شهداي كربلا را به اين دليل كه راضي به فعل پدران خود هستند، به انتقام خون اين شهيدان به قتل مي‌رساند.
2ـ2. انتقام از جريان و خطّي كه موجب شهادت امام حسين(ع) و يارانش شد:
چنان‌كه مي‌دانيد از آغاز رسالت نبيّ مکرم اسلام(ص) و حتي پيش از آن، دو خاندان، دو خط و دوجريان همواره رو در روي هم بوده‌اند؛ يكي خاندان بني‌هاشم و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و ديگري خاندان ابوسفيان و جريان بنياميه. اگرچه ابوسفيان با فتح مكه به ظاهر ايمان آورد و تسليم شد، ولي به شهادت تاریخ، او و نوادگانش هيچگاه از دشمني با پيامبر اعظم(ص) و فرزندانش دست بر نداشتند و از هيچ تلاشي براي نابودي اسلام فروگذار نكردند.
اوج دشمني و كينه‌توزي خاندان ابوسفيان نسبت به خاندان پيامبر اسلام(ص) را در واقعة كربلا مي‌توان ديد كه به تصريح يزيد، امام حسين(ع) و يارانش به انتقام خون مشركان كشته شده در جنگ بدر، با شقاوت تمام به شهادت رسيدند.9
جريان تقابل بني‌هاشم و بني‌اميه تا پايان تاريخ و روزي كه امام مهدي(ع) ظهور مي‌كند، ادامه خواهد داشت تا آنکه پيش از ظهور آن حضرت، فردي به نام «عثمان بن عنبسه» از نوادگان ابوسفيان و هند جگرخوار كه با عنوان «سفياني» شناخته مي‌شود، از شام يا همان سورية كنوني سر به شورش مي‌گذارد و پس از جنايات فراوان، در مقابل لشكريان امام مهدي(ع) شكست خورده و به هلاكت مي‌رسد.10
با توجه به آنچه گذشت مي‌توان گفت كه با نابودي آخرين بازمانده از نسل ابوسفيان و هلاكت او به دست امام مهدي(ع)، انتقام خاندان اهل بيت(ع) از خاندان ابوسفيان كه عامل جنايات بي‌شمار در حقّ خاندان عصمت و طهارت، به ويژه حضرت اباعبدالله الحسين(ع) بودند، گرفته مي‌شود و به تقابل تاريخي اين دو خاندان پايان داده مي‌شود.
2ـ3. انتقام از قاتلانی که در عصر ظهور به دنیا رجعت می‌کنند:
چنان‌كه مي‌دانيد براساس اعتقاد شيعيان، خداوند متعال در عصر ظهور، گروهي از مؤمنان محض و مشركان محض و به بيان ديگر گروهي از زبدگان از اهل حق و نابه‌كاران از اهل باطل را كه در زمان خود به نهايت درجة ايمان و رستگاري يا به آخرين حدّ كفر و پليدي رسيده‌اند، بار ديگر به دنيا برمي‌گرداند، تا گروه اوّل شاهد عزّت و پيروزي حق باشند و گروه دوم به سزاي اعمال ناشایستی كه در زمان حياتشان در حقّ خداجويان مرتكب شدند، برسند».11
بر اين اساس، مي‌توان گفت ‌انتقام امام مهدي(ع) از قاتلان اباعبدالله الحسين(ع) و ياران باوفايش، در زمان رجعت صورت مي‌گيرد. به اين بيان كه همة آن اشقيا در زمان ظهور امام مهدي(ع) به دنيا بازمي‌گردند و به سزاي جنايات عظيم و بي‌شرمانه‌اي كه در روز عاشورا مرتكب شدند، مي‌رسند.
2ـ4. انتقام عملی با تحقق اهداف و آرمان‌های شهدای کربلا:
چهارمين احتمالي كه در مورد مفهوم انتقام امام مهدي(ع) از قاتلان اباعبدالله الحسين(ع) و يارانش، مي‌توان مطرح كرد اين است كه بگوييم اين انتقام با به بار نشستن اهداف و آرمان‌هايي كه نهضت عاشورا به خاطر آنها شكل گرفت، تحقق مي‌يابد. به بيان ديگر، چون امام حسين(ع) و اصحابش براي اقامة حق، مبارزه با ستم، برپايي نظام عادلانه، امر به معروف و نهي از منكر، احياي سيره و سنّت نبيّ مكرم اسلام(ص) و... به شهادت رسيدند و امام مهدي(ع) با قيام خود همة اين اهداف و آرمان‌ها را محقق مي‌سازد، در واقع مي‌توان گفت كه نهضت اباعبدالله الحسين(ع) به هدف خود رسيده و انتقام خون آن حضرت گرفته شده است.
در پايان يادآوري مي‌شود اگرچه برخي از احتمال‌هاي ياد شده با ظاهر روايات هم‌خواني بيشتري دارد و به ذهن هم نزديك‌تر مي‌آيد، ولي هيچ‌يك از اين احتمال‌ها با ديگري منافات نداشته و كاملاً قابل جمع هستند.

 


پي‌نوشت‌ها:
 

1.سورة اسرا (17)، آیة 33.
2.سید هاشم حسینی بحرانی، سیمای حضرت مهدی (عج) در قرآن، ترجمه: سید مهدی حائری قزوینی، ص 225-226.
3.ر.ک: همان، ص 226-230.
4.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 98، ص 292.
5.همان، ص 292.
6.همان، ج 99، ص 107.
7.سورة انعام (6)، آیة 164.
8.سیمای حضرت مهدی در قرآن، ص 226-227.
9.قمی، شيخ عباس، نفس المهموم، ص 435.
10.ر.ک: شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج2، ص 651، ح6.
11.ر.ک: بحارالانوار، ج 53، ص 39، ح1، برای مطالعه بیشتر در زمینة موضوع رجعت ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، معرفت امام زمان (ع) و تکلیف منتظران، ص 484-544.

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه