قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دیدگاه علامه شعرانى در مورد تاریخ عاشورا

علامه شعرانى پس از ترجمه سخن فوق (حسین(علیه السلام) روز جمعه، دهم محرم سال شصت و یک از هجرت پس از نماز ظهر شهید شد.) چنین نظر داده است: «ابوجعفر کلینى در کافى و شیخ طوسى در تهذیب روز عاشورا را دوشنبه گفته اند در سال ۶۱ هجرت، و شیخ در آخر کتاب الصوم در باب صوم عاشورا در حدیث محمد بن عیسى بن عبید از برادرش از حضرت رضا(علیه السلام) روایت کرده است و ما محل حاجت را نقل مى کنیم، فرمود: روز دوشنبه روزى است که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در آن روز رحلت فرمود و مصیبت به آل محمد(صلى الله علیه وآله) نرسید مگر روز دوشنبه، پس ما آن را نامبارک شمردیم و دشمنان ما بدان تبرّک جستند و شیخ طوسى جمعه و شنبه را نسبت به قول داده است. پس شکى در دوشنبه نیست».
محدث قمى هرچند جمعه را به عنوان روز عاشورا انتخاب کرد با وجود این، روایتى را نقل مى کند که روز عاشورا را دوشنبه دانسته است. وى نوشته است: زینب(علیها السلام)فرمود: «وامحمداه دختران تو اسیرند و فرزندان تو کشته، باد صبا بر آنان خاک مى پراند، این حسین است که از قفا سر بریده است، عمامه و ردا ربوده، بِاَبى من عسکره یوم الإثنین نهباً; پدرم فداى آن کسى باد که روز دوشنبه سپاهش تاراج شد».(1)
علاّمه شعرانى پس از ترجمه سخن حضرت زینب(علیها السلام) در پاورقى این چنین یادآور شده است:
«در این حدیث، عاشورا صریحاً دوشنبه است و هنگام ترجمه این کتاب [نفس المهموم ]مقاتل الطالبیین را ندیده بودم، وقت طبع اتفاقاً بدان برخوردم و ملاحظه کردم شاهزاده اعتضاد السلطنه علیقلى میرزا در حاشیه کتاب بر ابوالفرج که گوید عاشورا جمعه بود، اعتراض کرده است که اول محرم سال ۶۱ هجرى در هیچ زیجى چهارشنبه نیست، و زیج ها در امثال این امور اختلاف ندارند، بلکه غرّه محرم سال شصتم چهارشنبه است [نه غره محرم سال شصت و یک].
و این بنده مترجم این کتاب [نفس المهموم] هم در زیج هندى دیدم اول محرم سال ۶۱ روز یکشنبه است و عاشورا سه شنبه مى شود و لیکن حساب زیجات بر حسب امر وسط است نه رؤیت حقیقى، چنان که در همان زیج صریحاً مرقوم است، و شاید رؤیت یکى دو روز با حساب زیج که به امر وسط استخراج شده است فرق داشته باشد. پس آن که گوید عاشورا دوشنبه بود، مانند کلینى و طوسى قولش به صحت نزدیک تر است، چون ممکن است رؤیت هلالِ اول محرم، شنبه باشد; یک روز پیش از حساب زیج، و عاشورا دوشنبه. و عوام اهل عراق که در زمان ابوالفرج مى گفتند دوشنبه بود، دهان به دهان از پدران خود شنیده بودند و صحیح بود، و فاصله زمان ابوالفرج از مقتل امام(علیه السلام) قریب دویست و پنجاه سال است. و هم این بنده چند واقعه را از آن سنوات که مورخان معین کردند چند شنبه بود حساب کردم، مانند روز فوت معاویه که در پنج شنبه، پانزدهم رجب سنه شصتم گفته اند، دیدم با زیج، یک روز اختلاف داشت. و شهادت امیرالمؤمنین(علیه السلام) را در سال چهلم هم چنین دیدم، و در این سال ۱۳۶۹ که تاریخ طبع این کتاب [دمع السجوم] است اول محرم به رؤیت دوشنبه است و به حساب زیج، یک شنبه است و یک روز اختلاف است. و ناسخ التواریخ گوید: واقعه فاجعه در سال شصتم بود براى این که در این سال، دهم محرم، جمعه بود و لیکن این طریق ترجیح خطاست، زیرا که نباید تصحیح روز در روایت آحاد، خبر متواتر را در سال رد کرد، و براى اهل تاریخ روز بیشتر شبهه مى شود تا سال، چنان که اکنون اکثر مطّلعین مى دانند مظفّرالدین شاه در ۱۳۲۴ از دنیا رفت و هیچ کس نمى داند چند شنبه بود مگر به مراجعه. و این تحقیق از خواصّ این کتاب است فاعرف قدره».(2)

پی نوشت:

1- ابوالحسن شعرانى، دمع السجوم، ص۲۰۲.
2- همان، ص۲۰۲ ـ ۲۰۳.

 


منبع : سبطین
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه