طبرى با سند خود از بکر بن مصعب نقل مى کند:
امام حسین علیه السلام به اهل هیچ آب و بادى نمى گذشت مگر اینکه در پى او راه مى افتادند تا آنکه به منزلگاه (زباله رسید و خبر شهادت برادر رضاعى خود، عبدالله بن یقطر را دریافت . او را از میانه راه به سوى مسلم بن عقیل فرستاده بود و هنوز نمى دانست که مسلم شهید شده است . آن خبر در زباله به ح رسید. نامه اى بیرون آورد و بر مردم خواند:
بسم الله الرحمن الرحیم . اما بعد، خبر ناگوارى به ما رسیده است ؛ خبر شهادت مسلم و هانى و عبدالله بن یقطر. شیعیان ما را تنها گذاشته اند. هر کس دوست دارد بر گردد. بیعت خود را از او برداشتیم .
مردم متفرق شدند و از چپ و راست راه برگشت پیش گرفتند، فقط کسانى با او ماندند که از مدینه همراه امام آمده بودند. از این رو چنین کرد که فهمید گروهى از بادیه نشینان به امید مال و مقام در پى او راه افتاداند. خواست همراهان بدانند که به استقبال چه شرایطى مى روند و مى دانست اگر وضعیت را به آنان اعلام کند، تنها کسانى همراهش مى آیند که آماده ایثار و شهادتند. (۱)
پی نوشت:
۱- تاریخ طبرى ، ج ۳، ص ۳۰۳.
منبع : گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم