قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مجالس عزادارى در مدينه

پس از این آگاهى دردناک و رنج آفرین که مدینه را در ضجه و شیون فرو برده بود هر جا را که نظرى افکندند سیاه پوش شده و پاسخ هر سخنى که با اهل مدینه در میان مى نهادند جز اشک و آه و حسرت چیزى نمى شنیدند، مجالس عزادارى برقرار شد تا یادى از شهیدان راه خدا نموده باشند، در آن مجالس سخن از شهادت حسین بن على علیه السلام جگر گوشه رسول خدا صلى الله علیه و آله و جنایت هاى یزید و عمال او به میان مى آمد، یکى از افرادى که مجلس عزادارى منعقد نموده بود عبداله بن جعفر طیار بود که براى سوگوارى عموزاده اش حضرت حسین بن على علیه السلام و دیگر شهیدان به ویژه دو فرزندش مجلسى تشکیل داده بود.
مردم دسته دسته براى عرض تسلیت و جویا شدن از حقایقى که به وسیله ماموران کثیف یزید تحریف شده بود به آن مجلس مى آمدند، هر کس وارد مى شد سراغ زینب دختر رشید على مرتضى علیه السلام را مى گرفت، ولى همه مى گفتند که او در مجلس حضور ندارد.
البته در این هنگام دو پاسخ به گوشها مى رسید. عده اى مى گفتند: زینب در این سفر بى نهایت رنج و عذاب کشیده و چنان فرسوده و ناتوان گشته که از شرکت در مجلس عزا او را منع کرده اند (۱) ولى در پاسخ این نوع سخنان مى توان گفت که مقام استقامت زینب از این بالاتر است، بلکه اگر حضرت هم شرکت نکرده علتش پایه گذارى یک انقلابى است که در مدینه باید پیاده مى شد.
مدینه نباید خاموش شود!
این فکر پى در پى زینب علیهاالسلام بود، هر جا کمى تنها مى نشست و به آینده و مسوولیتى که به عهده او گذاشته اند مى اندیشید بى نهایت رنج مى برد و پیش خود مى فرمود: مدینه نباید خاموش شود اهالى مدینه باید روح انقلابى داشته باشند و همیشه در تدارک نهضت علیه یزید باشند.
این آگاهى و شورش علیه ظالمان انجام شدنى نیست مگر این که من برنامه اى دقیق داشته باشم.
ولى چگونه باید شروع کرد؟ در شام و کوفه زمینه براى سخنرانى هاى انقلابى علیه یزید بن معاویه آماده بود، ولى در این جا چه کنم؟ با شرکت نکردن در این جلسات یک انقلاب فکرى در همه طبقات حتى مزدوران یزید به وجود آوردم و باید از آن بهره بردارى کنم و نگذارم مردم به زودى جنایات این دزدان انسانیت را فراموش کنند، باید به هر نحوى شده برنامه اى را طرح و پیاده کنم.
تا این که پس از ساعت ها اندیشیدن، بهترین راه را انتخاب کرد که جلوس  نموده و زنان مدینه را به حضور پذیرفته فجایع و ستم ها و شکنجه ماموران دژخیم بنى امیه را بازگو کند. این بهترین راهى بود که مى توانست با وضع خفقان مدینه که ماموران یزید به وجود آورده بودند انتخاب کند. خوب تشخیص داده بود، پس از چندى که این برنامه را اجرا کرد، قبایل و عشایر در فکر خونخواهى بر آمدند. (۲)


نامه فرماندار مدینه


جاسوسان و ماموران مخفى فرماندارى که در مجالس سوگوارى شرکت داشتند و این بار با دست زنان که در مجلس زینب علیهاالسلام حضور مى یافتند براى زینب دختر فاطمه زهرا علیهاالسلام پرونده سازى کرده و فرماندار را آگاه کردند که اگر به این صورت پیش برود در آینده نزدیک نه تنها زنان قیام مى کنند بلکه شوهران خود را به شورش علیه یزید دعوت خواهند نمود.
خبرهاى پى در پى ماموران مخفى فرماندار، عمر بن سعید الاشراق فرماندار مدینه را واداشت که نامه اى به یزید نوشته و وقایع را پیش از این که حادثه اى رخ دهد شرح داده، کسب تکلیف کند.

 

 

 

 

 

نویسنده:على ربانى خلخالى

 

 

 

 

 

پی نوشت:
۱-بانوى قهرمان کربلا، ص ۲۴۳
۲-سیده زینب، ص ۲۱

 


منبع : کتاب چهره درخشان حسین بن علی (علیه السلام)
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه