قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خوش داشتند حرمت ميهمان كربلا

مظلومیت از آنجا شروع شد که مردم کوفه در ظاهر پیشنهاد رهبرى و قیام را به حضرت امام حسین علیه السلام دادند، چقدر نامه هاى پیاپى به حضرت نوشتند و در آن نامه ها ضمن گلایه از حکومتهاى سابق و جنایات آنها اظهار داشتند: ما رهبرى نداریم ، به طرف ما بیا، شاید خداوند بخاطر شما ما را بر حق گرد آورد، ما با حاکم شهر در جمعه و عید همراه نمى شویم ، همینکه خبر آمدن شما بما برسد، حاکم شهر را به طرف شام بیرون مى کنیم ،
امثال این نامه ها پیاپى نزد حضرتش مى آمد، و در این میان بسیارى از کسانى که بعدا جزء لشکر عمر ابن سعد شدند نیز نامه ها فرستادند همانند شبث ابن ربعى و عمرو ابن حجاج و حجار ابن ابجر.
نوشتند که زمین سرسبز و میوه ها رسید، هر وقت خواستى بیا که بر لشکر آماده وارد مى شوى ، و در نامه دیگر نوشتند بشتاب که مردم منتظر شما هستند، آنها بجز شما به کسى علاقه ندارند، بشتاب ، بشتاب ، بشتاب .(۱)
مؤ لف گوید: واى بر آنها، آرى لشکرشان آماده بود، اما بر علیه امام حسین ، منتظر بودند، اما براى شهادت حضرت و یارانش ،
بیا شهر کوفان سراسر گل است         چمنها پر از سارى و بلبل است
زمین چون زمرد هوا همچو سیم         گلاب آید از جوى و مشک از نسیم
صفاى گلستان به دیدن رسید         ثمرهاى بستان به چیدن رسید
بیا بال بگشا دلى شاد کن         تفرج در این جنت آباد کن
سپاهى به پیش آیدت بنده وار         که اندیشه او را نجوید کنار


نویسنده:سید محمد نجفی یزدی

 

 

 

 

 

 

پی نوشت:
۱- نفس المهموم ص ۴۹

 


منبع : کتاب اسرار عاشورا
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه