غزالى در احیاءالعلوم از یزید و ابلیس دفاع مى کند!!
مخفى نماند که جنایت و زشتى کار یزید چنان زیاد و واضح بود، که نه تنها خود را رسوا نمود، بلکه پدر و سایر نیاکان خود و کسانى که سبب شدند کار خلافت به اینجا بکشد رسوا نمود، از بلاذرى که از علماء اهل سنت است نقل شده که گوید: پسر عمر بعد از شهادت امام حسین به یزید نامه نوشت و گفت : مصیبت بزرگ و فاجعه عظیمى رخ داد و در اسلام حادثه بزرگى پدید آمد و هیچ روزى مثل روز قتل حسین نیست ، یزید در جواب او نوشت : اى احمق ما بر سر خانه هاى آماده و بسترهاى گسترده و مهیا قرار گرفتیم و از آن دفاع کردیم ، اگر حق با ماست که به حق جنگ کردیم و اگر حق براى غیر ماست ، پدر تو اولین کسى است که این روش را نهاد و حق را از اهلش بازستاند(۱).
و در میان علماء اسلام کمتر کسى است که با اینهمه جنایات و کفریات که از یزید سر زد، از او دفاع کند، اما با این همه برخى از کوردلان عالم نما دامن همت در دفاع از یزید بالا زده اند، و از جمله اینان غزالى صاحب کتاب احیاء العلوم است او در آفات هشتم از کتاب آفات زبان جزء سوم ، به نقل علامه امینى و محدث قمى در تتمه المنتهى کلامى دارد که خلاصه آن این است که لعن مسلمان جایز نیست و یزید مسلمان است و نسبت قتل یا امر به قتل یا رضاى به قتل امام حسین را به او دادن ، سوءظن به مسلمانان و حرام است ، و هر که به صحت این تهمت گمان کند احمق است ، سپس بعد از توضیح اینکه کشف این امر مشکل و مقدور نیست گوید: بر فرض که ثابت شود مسلمانى آدم کشته است ، آدمکشى که موجب کفر نیست ، شاید توبه کرده باشد، پس لعن هیچ مسلمانى جایز نیست و هر که یزید را لعن کند معصیت کار و فاسق است و اگر لعن جایز هم باشد، باز سکوت ایراد ندارد و اگر کسى در تمام عمر شیطان را لعن نکند مسئولیت ندارد، بلکه اگر شیطان را لعن کند مسئولیت دارد، زیرا لعن یعنى دور شدن از رحمت خدا، از کجا معلوم که شیطان از رحمت خدا دور است ؟! و اخبار از این امر غیبگوئى بى مورد است ، بله اگر کسى کافر مرده باشد لعن او جایز است ، اما ترحم بر یزید جایز و بلکه مستحب است ، بلکه او داخل است در دعاى الله اغفر للمؤ منین و المؤ منات ، زیرا یزید مؤ من بوده است ، انتهى ، آرى عزیزان من بخوانید و عبرت بگیرید که وقتى کسى دچار خذلان الهى شد، چگونه علم او سبب هلاکت او مى شود، و علوم خود را در راه دفاع از یزید و ابلیس بکار مى گیرد، البته خرافات و ترهات غزالى در احیاء بسیار زیاد است به الغدیر ج ۱۱ ص ۱۶۱ رجوع شود.
کسى نیست که از این جاهل متعصب کوردل بپرسد، مگر قرآن قاتل مسلمان را لعنت نکرده است ؟ مگر قرآن حاکمان ستمگر را لعنت نکرده است . مناسب است در اینجا کلامى را از ملا سعد تفتازانى که به تعبیر محدث قمى حدیث فضل او گوش جهانیان را پر کرده در پاسخ غزالى بیاوریم .
تفتازانى در جواب امثال غزالى سخن جالبى دارد
او که از محققین و بزرگان اهل سنت مى باشد و آوازه او بسیار شهرت دارد در شرح عقاید نسفیه گوید: حق این است که رضایت یزید و اظهار خوشحالى او به کشته شدن امام حسین علیه السلام و اهانت او به اهل بیت پیامبر اکرم از متواترات است و ان کان تفصیله احادا، سپس گوید: ما راجع به یزید و بى ایمانى او تردید نداریم ، آنگاه مى افزاید که : لعنت خدا بر او و بر یاوران و کمک کاران او - آمین .
و همچنین در شرح مقاصد نیز کلام جالبى دارد او در ضمن کلمات خود گوید: از مشاجرات و نزاعها و جنگهاى میان صحابه معلوم مى شود که گروهى از صحابه از راه حق بخاطر کینه و حسد و لجاجت و ریاست طلبى و شهوترانى خارج شده اند، چرا که هر صحابى معصوم نیست ، لیکن علماء بخاطر گمان نیکو به صحابه کارهاى ایشان را توجیهاتى کرده اند که مبادا عقائد مسلمانان نسبت به بزرگان صحابه منحرف شود، سپس گوید: و اما آنچه که از ظلم بر اهل بیت پیامبر رفت ، آنقدر روشن است که مجالى براى مخفى کارى نیست و آنقدر فجیع و ناهنجار است که جائى براى نفهمى و شبهه نیست ، زیرا به گونه اى است که نزدیک است جمادات و حیوانات به آن شهادت دهند!
و ساکنان آسمان و زمین بگریند، کوهها فرو ریزد و بدى آن کردار تا ابدالدهر خواهد ماند، پس لعنت خدا بر آنکه مباشرت کرد یا راضى بود یا تلاش کرد و عذاب آخرت شدیدتر و دائمتر است .
سپس گوید: اگر سؤ ال شود پس چرا برخى از علماء مذهب ، لعن یزید را جائز نمى دانند با اینکه مى دانند یزید مستحق لعن و بیشتر از آن است ، جواب گوئیم : اهل سنت متفقند در باطن بر اینکه یزید مستحق لعن است ، اما در ظاهر بخاطر اینکه دفاع کنند از خلفاء سابقین و اینکه مبادا مانند شیعیان ، لعن از یزید به ما قبل او سرایت کند، علماء صلاح دیدند که جلوى این راه را بطور کلى ببندند تا مردم گمراه نشوند!(۲)
پی نوشت:
نویسنده:سیدمحمدنجفی یزدی
۱- دلائل الصدق ج ۳ ص ۱۰۹
۲- تتمه المنتهى ص ۴۵ و ۴۶.
منبع : کتاب اسرار عاشورا