مرزی نمانده بیـن عزاها و عیـدها
نابـودی است سهم تمام امیـدها
در عصر رسم نقشه ی از نیل تا فرات
در عصر شوم حرمله ها و یـزیـدها
در فصـل انزوای غم انگیـز سـروها
افتاده باغ سبز جهان دست بیدها
سرها به نیزه رفته و در چرخش اند باز
تسبـیـح های بی ثمر بـوسعیـد ها
در فصـل روزمـرگی شهـر کـوچکـم
گم می شوند کوچه به کوچه شهیدها
خالی مبـاد دفـترتان از خروش و موج
طوفان به پا کنید غزل ها ! سپیدها !
منبع : سید محمد مهدی شفیعی