قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عاشورا؛ شبيه‏ سازى بعثت‏

امير نفس خود

شباهت به بزرگان و انتساب به اوليا، كار زيركان عالم است. هر كس الگويى مى خواهد و دنبال نمونه و اسوه اى مى گردد؛ اما همه در جستن الگو، راه صواب نمى روند. بعضى افراد در عالم هستند كه اگر از آنها بپرسيد كدام چهره، ذهن شما را به خود متوجه مى كند، مى بينيد كه سراغ انسان هاى حقير، كوچك و پستى مى روند كه عمرشان به عبوديت هواى نفس گذشته است و تنها هنرشان، سرگرم كردن انسان هاى كوچك و غافل است؛ كارى كه تنها خوشايند غافلان و جاهلان است. اينها براى عده اى از انسان هاى معمولى عالم، الگو مى شوند. بعضى سراغ سياست مدارها و شخصيت هاى تاريخى و امثال آن مى روند و آنان را الگو قرار مى دهند. زيرك ترين انسان ها، كسانى هستند كه اولياءالله را الگو قرار مى دهند؛ چون بزرگ ترين خصوصيت اولياءالله اين است كه تا آن حد شجاع، قوى و مقتدرند كه مى توانند امير نفس خود باشند. آنان، ذليل نفس خود نمى شوند.
به يكى از فيلسوفان و حكيمان قديم منسوب است كه به اسكندر رومى - مقدونى - گفت: تو غلام غلامان من هستى. اسكندر تعجب كرد و خشمگين شد. او گفت: خشمگين مشو؛ تو غلام شهوت و غضب خود هستى. وقتى چيزى را بخواهى، بى تابى؛ وقتى هم از چيزى خشمگين بشوى، بى تابى؛ اين، بردگى در مقابل شهوت و غضب است؛ در حالى كه شهوت و غضب، غلام من هستند.
ممكن است اين داستان راست باشد و ممكن است واقعيت نداشته باشد؛ اما نسبت به اولياى خدا، پيغمبران و شاخص هاى راه هدايت الهى بشر، راست است. نمونه هاى آن يوسف، ابراهيم و موسى هستند و نمونه هاى متعددى نيز در زندگى اولياى خدا وجود دارد. زيرك ترين انسان ها كسانى هستند كه اين بزرگان و اين انسان هاى شجاع و مقتدر را الگو قرار مى دهند و از اين طريق، براى خودشان، در باطن و معنا كسب اقتدار و عظمت مى كنند.
باز در ميان اين بزرگان، بدون شك، امام حسين عليه السلام، يكى از بزرگ ترين آنان است.
نه فقط در ميان ما انسان هاى خاكى، حقير و ناقابل، بلكه در همه عالم وجود و در بين ارواح اوليا، بزرگان و فرشتگان مقرب، نور مبارك حسين بن على عليه السلام مثل خورشيد مى درخشد. اگر انسان خود را در پرتو اين خورشيد قرار بدهد، اين كار خيلى برجسته اى است.

 

 

قيام براى خدا

ماجراى كربلا، تقريباً بيشتر از يك نصف روز يا اندكى بيشتر، طول نكشيده است؛ تعدادى هم شهيد شده اند؛ حالا هفتاد و دو نفر يا چند نفر كمتر و بيشتر؛ اين همه شهيد در دنيا هست؛ اما مسئله كربلا كه شما مى بينيد، اين همه عظمت پيدا كرده است؛ حق هم همين است و هنوز از اينها عظيم تر است. اين كه اين گونه در اعماق وجود بشر تأثير گذاشته و نفوذ كرده است، به خاطر روح اين قضيه است. جسم قضيه، خيلى حجمى ندارد؛ بالاخره بچه هاى كوچك در همه جا كشته شده اند؛ در حالى كه آن جا يك بچه شش ماهه كشته شد؛ دشمنان در بعضى جاها، قتل عام كرده اند و صدها بچه را كشته اند؛ قضيه در اين جا از لحاظ جسمانى مطرح نيست؛ از لحاظ معنا و روح خيلى مهم است.
روح قضيه، اين است كه امام حسين عليه السلام در اين ماجرا، با يك لشگر روبه رو نبود؛ با جماعتى از انسان ها، هر چند صد برابر خودش، طرف نبود؛ امام حسين عليه السلام با جهانى انحراف، ظلمت روبه رو بود. اين، مهم است. در عين حالى كه با يك جهان كجروى و ظلمت و ظلم مواجه بود، آن جهان هم همه چيز داشت؛ پول، زر و زور، شعر، كتاب و محدث و آخوند داشت؛ وحشت انگيز بود. تن آدم معمولى - حتى آدم فوق معمولى - در مقابل عظمت پوشالى آن دنياى ظلمت مى لرزيد. قدم و دل امام حسين عليه السلام در مقابل اين دنيا نلرزيد؛ احساس ضعف و ترديد نكرد و يك تنه وسط ميدان آمد. عظمت قضيه اين است كه قيامِ للّه است.

حركت حسينى، همان حركت نبوى

كار امام حسين عليه السلام در كربلا، با كار جد مطهرش محمد بن عبدالله صلى الله عليه وآله در بعثت، قابل تشبيه و مقايسه است. قضيه اين است. همان طور كه پيغمبر در آن جا، يك تنه با يك دنيا مواجه شد، امام حسين در ماجراى كربلا، يك تنه با يك دنيا مواجه شد. آن بزرگوار هم نترسيد؛ ايستاد و جلو آمد؛ امام حسين عليه السلام هم نترسيد؛ ايستاد و جلو آمد. حركت نبوى و حركت حسينى، مثل دايره متحدالمركز هستند؛ به يك جهت متوجه اند؛ لذا اين جا، «حسين منى و انا من حسين»، معنا پيدا مى كند. اين، عظمت كار امام حسين عليه السلام است.

 

 

نويسنده: مقام معظم رهبرى

منبع : سخنان مقام معظم رهبرى 24/9/1375
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه