قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

سحاب آرزو از حميد فرجي

اگر چه ديده‌ام از هجر تو پر از گهر گردد

ميا چو خنده دشمن به جانم نيشتر گردد

بمان در خيمه اما گريه کمتر کن به جان من

مبادا عمه‌ام زينب ز مرگم باخبر گردد

نمي‌خواهم تو باشي بر سرم هنگام جان دادن

که ترسم درد داغ من برايت بيشتر گردد

سرت باداسلامت اي سحاب آرزوبابا

اگر مرغي چو من بشکسته سربي‌بال وپر گردد

گمانم عمه‌ام مي‌آيد ز جا برخيز و ياري کن

که چشمم را ببندي تا نبينم خون جگر گردد

تو ابراهيمي و من هم ذبيح تو ولي ديگر

گمانم نيست برخيزد که سوي خيمه‌ برگردد

زجا برخيز و بنشين پيش پاره پاره جسم من

که ترسم باعث مرگ پدر داغ پسر گردد


منبع : حميد فرجي
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه