لطفا منتظر باشید
خطبه 105 خطبه در زمينه برترى اسلام، و توصيف پيامبر اكرم، آنگاه توبيخ اصحاب
  • وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
    از خطبه های‌ آن حضرت است
  • در زمینه برتری‌ اسلام، و توصیف پیامبر اکرم، آن گاه توبیخ اصحاب
  • الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى شَرَعَ الاِْسْلامَ فَسَهَّلَ شَرائِعَهُ لِمَنْ وَرَدَهُ،
    خدای‌ را سپاس که اسلام را تشریع، و آبشخوارهای‌ آن را برای‌ آن که بخواهد وارد شود آسان نمود،
  • وَ اَعَزَّ اَرْكانَهُ عَلى مَنْ غالَبَهُ، فَجَعَلَهُ اَمْناً لِمَنْ عَلِقَهُ،
    ارکانش را در برابر آن که قصد غلبه برآن را دارد غیرقابل شکست، و آن را برای‌ کسی‌ که به آن آویخت پناهگاه امن
  • وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ، وَ بُرْهاناً لِمَنْ تَكَلَّمَ بِهِ،
    و برای‌ وارد بر آن حریم سلامت قرار داد. آن را برهان ساخت برای‌ کسی‌ که به وسیله آن سخن گفت،
  • وَ شاهِداً لِمَنْ خاصَمَ بِهِ، وَ نُوراً لِمَنِ اسْتَضاءَ بِهِ، وَ فَهْماً
    و شاهد برای‌ کسی‌ که به وسیله آن به دفاع برخاست، و نور برای‌ آن که طلب روشنی‌ کرد، و فهم برای‌
  • لِمَنْ عَقَلَ، وَ لُبّاً لِمَنْ تَدَبَّرَ، وَآيَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ، وَ تَبْصِرَةً
    آن که اندیشه نمود، و مغز برای‌ آن که آراسته به تدبیر شد، و نشانه برای‌ بافراستی‌ که راه حق جست، و بینایی‌
  • لِمَنْ عَزَمَ، وَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ، وَ نَجاةً لِمَنْ صَدَّقَ، وَ ثِقَةً
    برای‌ کسی‌ که عزم جزم کرد، و پند برای‌ کسی‌ که پند آموخت، و نجات برای‌ آن که تصدیق کرد، و تکیه گاه
  • لِمَنْ تَوَكَّلَ، وَ راحَةً لِمَنْ فَوَّضَ، وَ جُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ.
    برای‌ کسی‌ که به آن متّکی‌ شد، و آسایش برای‌ آن که خود را به آن واگذاشت، و سپر برای‌ آن که صبر پیشه کرد.
  • فَهُوَ أَبْلَجُ الْمَناهِجِ، وَ اَوْضَحَ الْوَلائِجِ، مُشْرِفُ الْمَنارِ،
    اسلام روشن ترین راه، و آشکارترین مسلک هاست، علائم راهش بلند،
  • مُشْرِقُ الْجَوادِّ، مُضىءُ الْمَصابيحِ، كَريمُ الْمِضْمارِ، رَفيعُ الْغايَةِ،
    جاده هایش روشن، چراغهایش درخشان، میدان تمرینش آماده برای‌ مسابقه، هدفش مرتفع،
  • جامِعُ الْحَلْبَةِ، مُتَنافَسُ السُّبْقَةِ، شَريفُ الْفُرْسانِ. التَّصْديقُ
    و جای‌ دهنده مسابقه گذاران است، جایزه اش مورد رغبت، و سوارانش شریف. راهش
  • مِنْهاجُهُ، وَالصّالِحاتُ مَنارُهُ، وَالْمَوْتُ غايَتُهُ، وَالدُّنْيا مِضْمارُهُ،
    تصدیق، نشانه اش اعمال شایسته، پایانش مرگ، میدان تمرینش دنیا،
  • وَالْقِيامَةُ حَلْبَتُهُ، وَالْجَنَّةُ سُبْقَتُهُ.
    محل گرد آمدن مسابقه گذارانش قیامت، و جایزه مسابقه اش بهشت است.
  • مِنْها فى ذِكْرِ النَّبِىِّ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِه
    از این خطبه است در وصف پیامبر صلّی‌ اللّه علیه وآله
  • حَتّى اَوْرى قَبَساً لِقابِس، وَ اَنارَ عَلَماً لِحابِس.
    تا آنکه پیامبر شعله ای‌ برای‌ خواستار نور برافروخت، و نشانه ای‌ برای‌ وامانده در گمراهی‌ روشن ساخت.
  • فَهُوَ اَمينُكَ الْمَأْمُونُ، وَ شَهيدُكَ يَوْمَ الدِّينِ، وَ بَعيثُكَ نِعْمَةً،
    خداوندا، او امین و مورد اعتماد تو، و گواه حضرتت در قیامت، و نعمتی‌ است که به رسالت فرستادی‌،
  • وَ رَسُولُكَ بِالْحَقِّ رَحْمَةً. اللّهُمَّ اقْسِمْ لَهُ مَقْسَماً مِنْ عَدْلِكَ، وَاجْزِهِ
    و رحمتی‌ است که به حق گسیل داشتی‌. الهی‌، بهره ای‌ وافر از عدالت خود به او عنایت فرما، و از احسانت
  • مُضاعَفاتِ الْخَيْرِ مِنْ فَضْلِكَ. اللّهُمَّ اَعْلِ عَلى بِناءِ الْبانينَ بِناءَهُ،
    پاداشی‌ صد چندان به او کرامت کن. خدایا، بنایش را از همه بناها بالاتر قرار ده،
  • وَ اَكْرِمْ لَدَيْكَ نُزُلَهُ، وَ شَرِّفْ عِنْدَكَ مَنْزِلَتَهُ، وَ آتِهِ
    و او را بر سفره مهمانیت گرامی‌ دار، و مقامش را نزد خود شریف گردان، و او را از جانب خود بالاترین
  • الْوَسيلَةَ، وَاَعْطِهِ السَّناءَ وَالْفَضيلَةَ، وَاحْشُرْنا فى زُمْرَتِه غَيْرَ خَزايا
    درجه بهشتی‌ بخش، و از رفعت و فضیلت بهره مندش ساز، و ما را بدون دچار شدن به رسوایی‌
  • وَ لا نادِمينَ وَلا ناكِبينَ، وَلا ناكِثينَ، وَلا ضالِّينَ، وَلا مُضِلِّينَ،
    و منهای‌ گرفتار شدن به پشیمانی‌ و آلوده شدن به انحراف وپیمان شکنی‌ وگمراهی‌ وگمراه کردن و فریب خوردگی‌،
  • وَ لا مَفْتُـونيـنَ.
    در زمره او محشور فرما.
  • -وَقَدْ مَضى هذَا الْكَلامُ فيما تَقَدَّمَ اِلاّ اَنَّنا كَرَّرْناهُ ههُنا لِما فِى الرِّوايَتَيْنِ مِنَ
    مؤلف: این خطبه پیش از این ذکر شد و ما به جهت اختلاف در دو روایت، آن را دوباره در این
  • الاِْخْتِـلافِ .-
    قسمت آوردیم.
  • وَ مِنْها فى خِطابِ اَصْحابِهِ
    و از این خطبه است در خطاب به یارانش
  • وَقَدْ بَلَغْتُمْ مِنْ كَرامَةِ اللّهِ تَعالى لَكُمْ مَنْزِلَةً تُكْرَمُ بِها اِماؤُكُمْ،
    از کرامت خدا به منزلت و مقامی‌ رسیده اید که به خاطر آن کنیزان شما احترام می‌ شوند،
  • وَ تُوصَلُ بِها جيرانُكُمْ، وَ يُعَظِّمُكُمْ مَنْ لا فَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ،
    و همسایگانتان مورد حسن روابط و دوستی‌ قرار می‌ گیرند، و آنان که شما برتر از آنها نیستید، و برآنان
  • وَلا يَدَ لَكُمْ عِنْدَهُ، وَ يَهابُكُمْ مَنْ لايَخافُ لَكُمْ سَطْوَةً، وَلا لَكُمْ عَلَيْهِ
    حقّی‌ ندارید شما را تعظیم می‌ کنند، و کسانی‌ که از غلبه شما نمی‌ ترسند، و حکومت و تسلطی‌ بر آنان ندارید
  • اِمْرَةٌ. وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَاللّهِ مَنْقُوضَةً فَلاتَغْضَبُونَ، وَ اَنْتُمْ لِنَقْضِ
    از شما وحشت دارند. اینک می‌ بینید عهد خدا شکسته می‌ شود و غضب نمی‌ کنید، در حالی‌ که از شکستن عهد
  • ذِمَمِ آبائِكُمْ تَأْنَفُونَ. وَ كانَتْ اُمُورُاللّهِ عَلَيْكُمْ تَرِدُ وَ عَنْكُمْ تَصْدُرُ
    پدرانتان بر سر غیرت آمده آن را ننگ می‌ دانید. فرمانهای‌ خدا بر شما وارد شده و از سوی‌ شما به مردم می‌ رسد
  • وَ اِلَيْكُمْ تَرْجِعُ، فَمَكَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِكُمْ، وَاَلْقَيْتُمْ اِلَيْهِمْ
    وبازگشت سودش به شماست، ولی‌ اکنون طاغیان را برمنزلت خودمسلّط کردید، و زمام امور خویش را
  • اَزِمَّتَكُمْ، وَ اَسْلَمْتُمْ اُمُورَاللّهِ فى اَيْديهِمْ، يَعْمَلُونَ بِالشُّبُهاتِ،
    به آنان سپردید، و امور الهی‌ را به آنان واگذاشتید، آنان به شبهه ها عمل می‌ کنند،
  • وَ يَسيرُونَ فِى الشَّهَواتِ. وَ ايْمُ اللّهِ لَوْ فَرَّقُوكُمْ تَحْتَ كُلِّ كَوْكَب
    و در شهوات ره می‌ سپارند! به خدا سوگند اگر دشمنان جمع شما را زیر هر ستاره ای‌ پراکنده کنند
  • لَجَمَعَكُمُ اللّهُ لِشَرِّ يَوْم لَهُمْ.
    خداوند شما را برای‌ بدترین روزی‌ که در پیش دارند جمع خواهد کرد.