خطبه 47
خطبه درباره كوفه
-
وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُاز سخنان آن حضرت است
-
فى ذِكْرِ الْكُوفَةِدر باره کوفه
-
كَاَنِّى بِكِ يا كُوفَةُ، تُمَدِّينَ مَدَّ الاَْديمِ الْعُكاظِىِّ، تُعْرَكينَای کوفه، گویا تو را می نگرم که همانند چرم عُکاظیّ زیر پای حوادث کشیده می شوی، پایمال
-
بِالنَّوازِلِ، وَ تُرْكَبينَ بِالزَّلازِلِ. وَ اِنّى لاََعْلَمُ اَنَّهُ ما اَرادَ بِكِ جَبّارٌپیشامدها می گردی، و اضطرابها بر تو سوار می شود. می دانم هیچ ستمکاری بر تو بدی نخواست مگر اینکه
-
سُوءًا اِلاَّ ابْتَلاهُ اللّهُ بِشاغِل، اَوْ رَماهُ بِقاتِل.خداوند او را به برنامه مشغول کننده ای مبتلا ساخت، یا هدف تیر کُشنده ای نمود.