فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 10 از دعای 14 ( پناه بردن به خدا از ظلم کردن و ستم بر دیگران )

اللَّهُمَّ فَكَمَا كَرَّهْتَ إِلَيَّ أَنْ أُظْلَمَ فَقِنِي مِنْ أَنْ أَظْلِمَ .
كردگارا، همانگونه كه ظلم و جور را بر من روا نمى‌دانى، پس چنان كن كه من هم ذره كاهى حتى گاهى به كسى ستمى نكنم.

توفيق انسان در سود و زيان‌

هر آدمى در هر شرايطى خواه طبيعى يا اتفاقى، بايد توانايى‌ها و كمبودها و بهره‌هاى خود را شناسايى كند و از حق تعالى براى طرف كردن كاستى‌ها و ضررها كمك بخواهد. انسان بايد در ابتداى ورود به عرصه‌هاى مختلف اجتماعى و فرهنگى و معنوى خود را محاسبه كند و حالات و روحيات و متعلق عادات و اضطرار خود را در همه موقعيت‌ها بسنجد و در حل مشكلات خود بكوشد.

وقتى كه خداوند در قرآن مجيد به حال بحرانى انسان سوگند ياد مى‌فرمايد:

﴿وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ﴾«1»

سوگند به عصر [ظهور پيامبر اسلام‌]* [كه‌] بى‌ترديد انسان در زيان‌كارى بزرگى است.

اين سوگند به خاطر ارزش قسمتى و بخشى از روز است؛ زيرا زمان، دگرگونى نظام زندگى انسان‌ها را در پى دارد و كارهاى روزانه پايان مى‌گيرد، انسان‌ها به خانه‌هايشان مى‌روند، پرندگان و حيوانات به لانه‌هاى خود بازمى‌گردند، خورشيد سر در افق مشرق مى‌برد و آسمان رو به تاريكى مى‌رود. اين دگرگونى انسان را به قدرت بزرگ الهى متوجه مى‌سازد و نشانه‌هاى يقينى اراده جهان و عالم هستى را بازگو مى‌كند.

سپس با توجّه و شدّت مى‌فرمايد:

به طور يقين همه انسان‌ها در زيانند يعنى سرمايه‌هاى وجودى خود را چه بخواهند يا نخواهند از دست مى‌دهند و سال‌ها و ماه‌ها و لحظه‌ها به سرعت مى‌گذرد، نيروهاى معنوى و مادى به تحليل مى‌رود.

همانند كسى كه سرمايه عظيمى در اختيار دارد بى‌آنكه بخواهد، هر روز بخشى از آن سرمايه‌ها را از او بگيرند. اين طبيعت زندگى دنياست.

خسران به معناى كم شدن سرمايه است كه گاهى به نفس انسان نسبت داده مى‌شود و آن بيشتر در خسارت‌هاى معنوى و اخلاقى است و گاهى به عمل انسان مربوط است كه در معامله و تجارت‌ها اتفاق مى‌افتد. قرآن مجيد خسران را در سرمايه‌هاى درونى مانند سلامتى، عقل، ايمان، ثواب، تقوا و ... به حساب مى‌آورد و به پيامبرش مى‌فرمايد:

﴿قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ﴾«2»

بگو: بى‌ترديد زيانكاران [واقعى‌] كسانى هستند كه روز قيامت سرمايه وجودشان و كسانشان را به تباهى داده باشند؛ آگاه باشيد! كه آن همان زيان آشكار است.

وجود انسان و خانواده‌اش از سرمايه ابدى است ولى گروهى آنها را در قيامت از دست مى‌دهند و هر چه براى آن تلاش كرده‌اند به باد فنا مى‌دهند. مانند كسى كه كارش يخ فروشى است و در زير آفتاب سرمايه‌اش به هدر مى‌رود.

در تفسير فخر رازى در ذيل آيه فوق آمده است:

معناى اين سوره را از مرد يخ فروشى دريافتم كه فرياد مى‌زد و مى‌گفت: به كسى كه سرمايه‌اش ذوب مى‌شود رحم كنيد، به كسى كه سرمايه‌اش ذوب مى‌شود مهربانى كنيد. به نفس خود گفتم: اين معناى‌ ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ﴾ است كه عصر و زمان بر او مى‌گذرد و عمرش پايان مى‌گيرد و ثوابى كسب نمى‌كند در اين حال زيانكار است.«3»

اين خاصيت دنياست كه مانند بازارى پر از زرق و برق و هيجان است. برخى مى‌برند و برخى مى‌بازند؛ همان گونه كه امام هادى (عليه السلام) مى‌فرمايد:

الدُّنْيا سُوقٌ رَبِحَ فِيها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ.«4»

دنيا بازارى است كه گروهى در آن سود برند و گروهى در آن زيان بينند.

يعنى همه در گرداب محروميت و زيان گرفتارند مگر كسانى كه در چهار اصل توفيق به دست آورند:

1- ايمان به مقدسات حقيقى

‌ 2- اعمال شايسته و خالصانه‌

3- دعوت به حق و واقعيت

‌ 4- دعوت به استقامت و صبر

اين اصول چهارگانه جامع‌ترين برنامه حيات و سعادت انسان است كه همان كسب پاداش و بهره اخروى است.

رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) وضعيت تجارت دنيايى و آخرتى را چنين توصيف مى‌فرمايد:

تاجِرُ الدُّنْيا مُخاطِرٌ بِنَفْسِهِ وَ مالِهِ وَ تاجِرُ الآخِرَةَ غانِمٌ رابِحٌ وَ أَوَّلُ رِبْحِهِ‌ نَفْسُهُ ثُمَّ جَنَّةُ الْمَأْوَى‌.«5»

معامله‌گر دنيا خودش و مالش را به خطر مى‌افكند و معامله‌گر آخرتى ذخيره و سود مى‌برد. نخستين سود او نفس او و سپس بهشت اعلى است.

حضرت على (عليه السلام) مى‌فرمايد:

وَ لاتِجارَةَ كَالْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ لارِبْحَ كَالثَّوابِ.«6»

هيچ داد و ستدى چون عمل شايسته نيست و هيچ سودى همچون ثواب و پاداش نيست.

امام على (عليه السلام) از سود سرشار و بى‌حساب خبر مى‌دهد و مى‌فرمايد:

مَنِ اتَّخَذَ طاعَةَ اللَّهِ بِضاعَةً أَتَتْهُ الأَرْباحَ مِنْ غَيْرِ تِجارَةٍ.«7»

هر كه فرمانبرى از خدا را كالاى خويش سازد، بى‌آنكه معامله‌اى انجام دهد، سودها به طرف او سرازير مى‌شود.

______________________________

(1)- عصر (103): 1- 2.

(2)- زمر (39): 15.

(3)- التفسير الكبير، فخر رازى: 32/ 85.

(4)- بحار الأنوار: 75/ 366، باب 28، ذيل حديث 1؛ تحف العقول: 483.

(5)- مجموعة ورّام: 2/ 120.

(6)- نهج البلاغه: حكمت 113.

(7)- غرر الحكم: 183، حديث 3443.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^