در دستگاه آفرينش، خداوند به ساختمان آدم توجه و دقت بسيار نموده است، به ويژه اين كه ذات حق تعالى همه نيازها و تناسبها را در وجود او برقرارساخته و فرموده:
كه ما انسان را در نيكوترين نظم و اعتدال و ارزش آفريديم.
تقويم به معنى ساختن چيزى به صورت مناسب و معتدل و كيفيت شايسته است. احسن تقويم يعنى به بهترين نظام و شكلى كه ممكن بوده؛ در تركيب آدم منظور شده است.
در جاى ديگر مىفرمايد:
همان كسى كه تو را آفريد و اندامت را درست و نيكو ساخت و متعادل و متناسب قرار داد،* و تو را در هر نقش و صورتى كه خواست تركيب كرد.
سپس تاج كرامت و مقام اشرف مخلوقات و برترى بر همه موجودات و كاينات را بر او لطف نمود و او را با بسيارى از نعمتها و ارزاق گرامى داشت.
به يقين فرزندان آدم را كرامت داديم، و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبهايى كه در اختيارشان گذاشتيم] سوار كرديم، و به آنان از نعمت هاى پاكيزه روزى بخشيديم، وآنان را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى كامل داديم.
گستردگى مفاهيم در آيات فوق، اشاره به اين نكات است كه:
خداوند انسان را از هر نظر ميزان و شايسته آفريد.
الف- از منظر جسمى و مادى
همه ابزار و آلات حركت و تلاش و رشد را در اختيار او گذاشته است و بر هر گونه گفتار و رفتار و منشى، لباس آداب و كمال و مكارم اخلاقى پوشانده است.
اميرالمؤمنان على (عليه السلام) در اين باره مىفرمايد:
سپس از دم خود بر آن ماده شكل گرفته دميد تا به صورت انسانى زنده درآمد، داراى اذهان و افكارى كه در جهت نظام حياتش به كار گيرد، و اعضايى كه به خدمت گيرد و ابزارى كه زندگى را بچرخاند، و معرفتش داد تا بين حق و باطل تميز دهد و مزهها و بوها و رنگها و جنسهاى گوناگون را از هم باز شناسد، در حالى كه اين موجود، معجونى بود از طينت رنگهاى مختلف، و همسانهايى نظير هم، و اضدادى مخالف هم، و اخلاطى متفاوت با هم، از گرمى و سردى و رطوبت و خشكى و ناخوشى و خوشى.
ب- از منظر روحى و عقلى
نخستين نعمتى كه حق به انسان داد، خرد و نيروى انديشه بود و به كمال عقل و قوه تميز و نطق و بيان بر بسيارى از آفريدگان خود برترى بخشيد، از اين رو در پهنه زمين هر جنبدهاى با حواس و غرايز درون خود پوياست، اما آدميزاد به وسيله دو نيروى عقل و نطق بر همه موجودات چيرگى دارد تا جايى كه امر و نهى كننده گشته و ديگران و همگان در تسخير اويند. به اين منظور هر گونه استعدادى از رشد و كمال جويى و پيمودن قوس صعودى تا نزديكترين جا به عرش حق، در او فراهم كرده است و عالم كبيرى را در جرم صغيرى جاى داده است و تاج بندگى و كرامت حق را بر سر او گذاشته و بر اين آفريده بهترين تبريكها را فرموده است.
البته گاهى اين امتيازها و بركات از او گرفته مىشود و از مسير حق منحرف و در درّه اسفل السافلين سقوط مىكند و به مقام پست نباتات و چارپايان زمينى مىرسد.
كرامت، امتيازى است كه در ديگرى نيست و مخصوص موجود دارنده كمال است و آن نعمتهايى خدادادى در وجود انسان كه بدون تلاش و عملى عطا گرديده است. امّا فضيلت، امتيازى است كه در ديگران هم وجود دارد و انسان با تلاش و شكيبايى به همراه توفيق الهى، نعمتهاى معنوى و معرفتى نصيب او مىشود.
در وجود آدمى كرامت و فضيلت هر دو گنجانده شده است و نوع انسان مىتواند با كرامت حق و فضل الهى، فطرت و استعدادهاى درونى را رشد و كمال دهد.
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) در خطبهاى مفصّل؛ ماه رمضان را زمينه ساز كرامت بخشيدن به انسانيت برمىشمرد و مىفرمايد:
اين ماهى است كه شما به مهمانى خدا فراخوانده شدهايد و از اهل عزّت و بزرگوارى خدا قرار داده شدهايد.
تربيت انسان از مهمترين اهداف آفرينش هستى و فرستادن پيامبران براى بشر بوده است و ارتباط با خدا و نيايش و بهرهگيرى از ابزار خودسازى و رشد فكرى و كسب كمالات، به انسان كمك مىكند كه در بندگى و عزت نفس و كرامت انسانى به توفيقهاى زيادى دست يابد.
ربّ العالمين يعنى پروردگار جهانيان كه خود اولين مربى و معلم بشر است، در مرحله اول، انبيا و اولياى خود را به تربيت و ادب نفس و سازندگى روحى و روانى، زينت بخشيد.
رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) فرمود:
پروردگارم مرا تربيت كرد و به نيكوترين صورت تربيت نمود.
و از آن زيبايىها اين كه رسولِ خود را به محبت و مكارم اخلاقى و معلم بشر، افتخار بخشيده است.
حضرت على (عليه السلام) در سفارشهاى خويش به كميل فرمود:
اى كميل! همانا پيامبر خدا را خداوند تربيت كرد و او مرا تربيت نمود و من مؤمنان را تربيت مىكنم و براى بزرگواران ادب به ارث مىگذارم.
امام صادق (عليه السلام) در باب امر به واجبات و نهى از محرمات مىفرمايد:
روشهاى تربيتى فرزندان در اصلاح و راهنمايى به سوى نيكوكارى و سعادت، نقش بسزايى دارد.
خانواده، نخستين كانون تربيت فرزند و معمار اول شخصيت اوست، در همين مدرسه بزرگ پرورشى است كه فرزندان به تدريج از رفتارهاى پدر و مادر الگوبردارى مىكنند. كودكان تا سنين قبل از آموزش رسمى مدرسه، مقلد پدر و مادرند و مطابق اصل همانند سازى رفتار و گفتار و افكار، خود را شبيه آنان مىسازند.
از آن جا كه كودكان مطابق فطرت الهى، خداپرست و درست كردار به دنيا آمدهاند؛ اگر در محيط زندگى هم پاك و شايسته تربيت شوند، به درجههاى سعادت و نيك سرانجامى خواهند رسيد.
توجّه والدين به كودكان از جهت محبت و دوست داشتن، وفاى به عهد، رعايت حق و عدالت، احترام به شخصيت، مشاوره و همزبانى، بازى و همراهى و دعا در حق فرزندان، موجب رشد و شادابى و صلاح آنان مىشود و آنان را از دامهايى كه شياطين در پيش رويشان گستردهاند، نجات مىدهد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: پدرم مرا به سه چيز تربيت كرد و فرمود:
از اين رو حضرت على (عليه السلام) مىفرمايد:
بدكار را با كردار نيكت درست گردان و با گفتار نيكو و زيبايت، او را به خير و خوبى راهنمايى كن.
در قرآن مجيد درباره رزق و نعمتهاى گسترده خداوند بسيار سخن به ميان آمده است كه از جمله آنها اين كه رزق هر جنبندهاى برعهده خداست، سرچشمه و كليد روزى در آسمان است، مردم بايد تلاش كنند و با رعايت تقوا به دنبال رزق بروند كه تقوا از عوامل گشاينده و موجب توسعه رزق و روزى است.
خداوند متعال در آيات ذيل، اشاره به مسألهاى مهم داشته و مىفرمايد:
يقيناً پروردگارت رزق را براى هر كه بخواهد وسعت مىدهد، و [براى هر كه بخواهد] تنگ مىگيرد؛ زيرا او به [مصلحت] بندگانش آگاه و بيناست.* فرزندانتان را از بيم تنگدستى نكشيد؛ ما به آنان و شما روزى مىدهيم، يقيناً كشتن آنان گناهى بزرگ است.
با اين كه رزق و نعمت الهى به گونه گسترده و فراوان در اختيار موجودات قرار گرفته است و هيچ موجود جوينده و زندهاى از رزق خود بىنصيب نمىماند.
اما كمى و زيادى رزق و بركت آن به دست خداست و گشايش يا تنگى آن از شؤونات ربوبيت خداوند براى رشد و تربيت بشر است. خواست خداوند بر پايه يك آگاهى و مصلحت حكيمانه است، پس بخل ورزيدن در اثر ترس از فقر يا دست درازى در اثر تلاش نكردن و يا كشتن فرزندان به خاطر ناتوانى و تنگدستى، از گناهان بزرگ و نابخشودنى است.
حضرت على (عليه السلام) درباره تقسيم نعمتها و روزىها بر اساس حكمتها، فرمود:
روزى مردم را مقدر فرمود و آن را براى برخى فراوان و براى بعضى ديگر اندك قرار داد، و ارزاق را بر مبناى تنگى و فراخى قسمت نمود، و در اين تقسيمبندى عدالت به خرج داد تا هر كس را بخواهد با فراوانى رزق و كمى آن آزمايش كند، و بدين وسيله ثروتمندان و فقرا را از جهت شكر نعمت و تحمل سختى در مجراى امتحان قرار دهد.
از جمله آن رزقهايى كه نصيب انسان مىشود فرزند و پاره تن و ميوه دل است و خداوند پدر و مادر را مأمور مىسازد كه كودك را از آغاز نطفه ريزى تا تولد و سپس در هنگام بلوغ، به جسم و روح او رسيدگى كنند، حتى اگر به او وعده هديه دادند به آن وفا كنند؛ زيرا كودكان بر پايه انديشه خود، اولياى خود را رازق و روزى رسان مىدانند؛ چه رسد كه آنان را بىسرپرست رها كنند، يا با خشونت و تندى و نيش و كنايه، او را از كانون گرم خانواده به دامن جامعه پر از آلودگى و فساد، فرارى دهند.
اين برداشتهاى پوچ و افكار غلط، بازگشت به دوران جاهليت پيش از اسلام دارد كه فرزند دختر را زنده به گور مىكردند و حضور او را در خانه ننگ خانواده مىدانستند و چون به يكى از آنان خبر داده مىشد كه صاحب دختر شده، چهره در هم مىكشيد و از شدت خشم صورتش سياه مىشد و حتى از ميان قومش متوارى مىگشت. يا در اثر نابسامانى اقتصادى به خاطر ترس از فقر و نداشتن آب و نان براى فرزندان، آنان را مىكشتند و حق حيات را از او مىگرفتند. ولى رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) اين رسوم و سنتهاى باطل را در هم شكست و محبت و احترام را براى همگان به ويژه خردسالان، لازم گردانيد.
روزى به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مژده دادند كه دخترى برايت به دنيا آمده است.
حضرت در چهره ياران نگاه نمود و آنان را ناراحت ديده فرمود: شما را چه مىشود؟ شاخه گلى خوشبوست كه بويش را احساس مىكنم و روزيش نيز برعهده خداست.
متأسفانه امروزه هم كه دنيا به خاطر نگرانى از افزايش جمعيت و كمبود اقتصادى، سقط جنين را مجاز مىداند؛ گرفتار نوعى جاهليّت شده است و خداوند در پاسخ ايشان فرموده است:
نترسيد ما شما و فرزندانتان را از ترس گرسنگى و فقر آينده بيمه كردهايم. فرزند حق زندگى و روزى دارد و ترس از گرانى و ضرر مالى و ناامنى اقتصادى و ... مجوز كشتن يا خودكشى نيست؛ زيرا خداوند منان، رزق و روزى هر موجودى را ضمانت كرده است.
سكونى مىگويد به حضور امام صادق (عليه السلام) رسيدم در حالى كه سخت اندوهگين بودم، امام به من فرمود: اى سكونى! اندوهت از چيست؟ عرض كردم: صاحب دخترى شدهام. فرمود: اى سكونى! سنگينىاش روى زمين و روزى او بر خداست مدت عمر او از عمر تو جداست. آنچه او از روزى مىخورد غير از روزى توست.
سكونى گفت: از اين سخن، اندوهم به كلى فروريخت.
مردى به امام صادق (عليه السلام) درباره نگرانى از وضعيت دخترانش شكايت كرد.
حضرت به او فرمود:
بنابراين نقش پدران كه مدير اصلى خانواده هستند در تهيه رزق حلال و پاك و دور نگه داشتن فرزندان از خوردن اموال حرام، اهميت بسيار دارد؛ زيرا گاهى يك شير ناپاك يا لقمه شبهه ناك يا حرام، يك انسان را از ريشه و فطرت دگرگون مىسازد و او را در دنيا و آخرت نگون بخت مىكند.
بر اساس روايات اهل بيت (عليهم السلام) خوراندن مشروبات الكلى و مواد مخدر به كودكان و نوجوانان يا مهمانى بردن فرزندان بدون دعوت صاحبخانه يا كار كردن جوانان در شركتها و تجارتهايى كه درآمدهاى آنها از حرام است، آينده آنان را تباه و سرگردان مىسازد؛ بلكه به سوى عياشى و ولگردى و خودكشى مىكشاند. از اين رو بايد سرپرست خانواده و نان آور خانه، براى درآمد حلال و كسب رزق، پيوسته دعاگو باشد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
خداى عزيز و بلند مرتبه، روزى مؤمنان را از جايى مىرساند كه گمان نمىبرند و اين به خاطر آن است كه وقتى مؤمن نداند روزيش از كجا خواهد رسيد، زياد دعا مىكند.
______________________________
(5)- بحار الأنوار: 93/ 356، باب 46، حديث 25؛ عيون أخبار الرضا (عليه السلام): 1/ 295، حديث 53.
(6)- بحار الأنوار: 68/ 382، باب 92، ذيل حديث 17.
(7)- بحار الأنوار: 74/ 269، باب 11، حديث 1؛ بشارة المصطفى: 25.
(8)- مستدرك الوسائل: 12/ 201، باب 8، حديث 13881؛ دعائم الاسلام: 1/ 82.
(9)- بحار الأنوار: 75/ 261، باب 23، ذيل حديث 108؛ تحف العقول: 376.
(10)- غرر الحكم: 255، حديث 5371.
(13)- مكارم الأخلاق: 219؛ بحار الأنوار: 101/ 90، باب 2، حديث 4.
(14)- الكافى: 6/ 48، حديث 6؛ وسائل الشيعة: 21/ 482، باب 87، حديث 27647.
(15)- وسائل الشيعة: 21/ 365، باب 5، حديث 27317؛ عيون أخبار الرضا (عليه السلام): 2/ 3، حديث 7.
(16)- الكافى: 5/ 84، حديث 4؛ بحار الأنوار: 90/ 290، باب 16، حديث 7.