فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 4 از دعای 8 ( گناه یاری ستمگران )

أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً ، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً ، أَوْ نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ ، أَوْ نَقُولَ فِي الْعِلْمِ بِغَيْرِ عِلْمٍ
و از آنكه به ستمكارى كمك دهيم، يا ستمزده‌اى را خوار گذاريم، يا آنچه را كه حق ما نيست بخواهيم، يا در علم از روى بى‌اطلاعى و برخلاف عقيده، سخنى گوييم‌

21 و 22- يارى ستمگران و خوار كردن ستمديدگان‌

عقل و شرع حكم مى‌كنند كه هرگونه كمكى به ستمگران كه آنان را در ظلم و ستمشان تشجيع كند و باعث ذلّت و خوارى ستمديده گردد و ضعيف را زير بار ظلم آنان به انواع سختى‌ها دچار نمايد، حرام و به شدّت ممنوع است.

آنان كه از ستمگران متابعت مى‌كنند و در هر كارى از آنان فرمان مى‌برند و دستورهاى ظالمانه آنان را اجرا مى‌نمايند، اگر از اين ظالمان ستم پيشه و خائنان به انسان و انسانيت دست بردارند، البته آتش ظلم و ستم خاموش و مظلومان از اسارت و مشقّت نجات پيدا مى‌كنند و به حقوق فردى و خانوادگى و اجتماعى و سياسى و اقتصادى و فرهنگى خود مى‌رسند و جهان تبديل به بوستان عشق و محبّت و صفا و صيميميت مى‌شود.


ستمگران در قرآن‌

﴿وَ إِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ۚ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَىٰ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾«1»

و هرگاه كسانى را ديدى كه در آيات ما [به قصد شبهه اندازى‌] به ياوه گويى و سخن بى‌منطق مى‌پردازند از آنان روى گردان [و مجلسشان را ترك كن‌] تا در سخنى ديگر در آيند. و اگر شيطان تو را [نسبت به ترك مجلسشان‌] به فراموشى اندازد، پس از ياد آوردن [به سرعت بيرون برو و] با گروه ستمكاران منشين.

﴿وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أمْرَ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ* وَاتْبِعُوا فى هذِهِ الدُّنيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ﴾«2»

و اينان قوم عاد بودند كه آيات پروردگارشان را انكار كردند، و از پيامبران او نافرمانى نمودند، و فرمان هر سركش ستيزه‌جويى را پيروى كردند.* و در اين دنيا و روز قيامت با لعنتى بدرقه شدند.

﴿وَ لا تَرْكَنُوا إلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أوْلياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ﴾«3»

و به كسانى كه [به آيات خدا، پيامبر و مردم مؤمن‌] ستم كرده‌اند، تمايل و اطمينان نداشته باشيد و تكيه مكنيد كه آتش [دوزخ‌] به شما خواهد رسيد ودر آن حال شما را جز خدا هيچ سرپرستى نيست، سپس يارى نمى‌شويد.

به دانشمندى گفتند: فلان شخص، نويسنده و دفتردار فلان ستمگر شده و تنها كارى كه مى‌كند نوشتن خرج و دخل است و از اين بابت مزد و اجرت دريافت مى‌نمايد و تأمين زندگى مى‌كند وگرنه خود و خانواده‌اش دچار مشكل مى‌شوند. در پاسخ گفت:

آيا گفتار حضرت موسى آن مرد صالح را در سوره قصص نخوانده‌ايد؟

﴿قالَ رَبِّ بِما أنْعَمْتَ عَلَىَّ فَلَنْ أكُونَ ظَهيراً لِلْمُجْرِمينَ﴾«4»

گفت: پروردگارا! به خاطر قدرت و نيرويى كه به من عطا كردى، هرگز پشتيبان مجرمان نخواهم شد.


ستمگران در روايات‌

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

مَنْ دَلَّ جائِراً عَلى جَوْرٍ كانَ قَرينَ هامانَ فى جَهَنَّمَ. وَ قالَ مَنْ تَوَلَّى خُصُومَةَ ظالِمٍ أوْ أعانَ عَلَيْها ثُمَّ نَزَلَ بِهِ مَلَكَ الْمَوْتِ قالَ لَهُ: أبْشِرْ بِلَعْنَةِ اللَّهِ وَ نارِ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ. وَ قالَ: ألا وَ مَنْ عَلَّقَ سَوْطاً بَيْنَ يَدَىْ سُلْطانٍ جائِرٍ جَعَلَ اللَّهُ ذلِكَ السَّوْطَ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثُعْباناً مِن النّارِ طُولُهُ سَبْعُونَ ذِراعاً يُسَلَّطُ عَلَيْهِ فى نارِ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ. وَ نَهى (صلى الله عليه و آله) عَنْ إجابَةِ الْفاسِقينَ إلى طَعامِهِمْ.«5»

كسى كه ستمگرى را بر ستمى دلالت كند، در جهنّم همنشين هامان خواهد بود و هر كس مدافع ستمگرى باشد يا وى را بر ظلم و ستمش يارى دهد، چون ملك الموت بر او نازل گردد گويد: تو را به لعنت خدا و آتش جهنّم كه بدمكانى است بشارت باد. و هر كس تازيانه‌دار ظالمان و ستم پيشگان باشد، خداوند آن تازيانه را در قيامت تبديل به اژدهايى از آتش با هفتاد ذرع طول كند تا در جهنّم بر وى مسلّط باشد و جهنم بد بازگشت‌گاهى است و رسول خدا (صلى الله عليه و آله) از اجابت دعوت فاسق حتى براى يك وعده غذا نهى فرمود.

عيسى (عليه السلام) به بنى اسرائيل فرمود:

لا تُعِينُوا الظّالِمَ عَلى ظُلْمِهِ فَيَبْطُلَ فَضْلُكُمْ.«6»

به ستمكاران يارى ندهيد كه خوبى‌هاى شما نزد خداوند باطل مى‌شود.

امام صادق (عليه السلام) از پدرانش، از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) روايت مى‌فرمايد:

إذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نادى‌ مُنادٍ: أيْنَ الظَّلَمَةُ وَ أعْوانُهُم؟ مَنْ لاقَ لَهُمْ دَواةً، أوْ رَبَطَ لَهُمْ كيساً أوْ مَدَّ لَهُمْ مُدَّةَ قَلَمٍ فَاحْشُرُوهُمْ مَعَهُمْ.«7»

چون روز قيامت شود منادى ندا كند، ستمكاران و كمك دهندگانشان كجايند؟ هر كس براى آنان ليقه دوات آماده كرده، يا جيبى دوخته، يا قلمى را براى آنان به دوات زده، آنان را با ستمكاران يكجا قرار دهيد.

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

مَنْ أعانَ ظالِماً عَلى مَظْلُومٍ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ ساخِطاً حَتّى يَنْزِعَ عَنْ مَعُونَتِهِ.«8»

كسى كه ستمكارى را در ستم بر مظلومى يارى دهد، دائم در غضب خداست‌ تا از آن عمل زشت دست بردارد.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

مَنْ مَشى مَعَ ظالِمٍ لِيُعينَهُ وَ هُوَ يَعْلَمُ أنَّهُ ظالِمٌ فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الإْسْلامِ.«9»

كسى كه با ظالمى براى كمك به او حركت كند در حالى كه بداند او مردى ستمگر و ظالم است، از اسلام خارج شده است.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

شَرُّ النّاسِ الْمُثَلِّثُ، قيلَ: يا رَسُولَ اللَّهِ وَ ما الْمُثَلِّثُ؟ قالَ: الَّذى يَسْعى بِأخِيه إلَى السُّلطانِ فَيُهْلِكُ نَفْسَهُ، وَ يُهْلِكُ أخاهُ، وَ يُهْلِكُ السُّلْطانَ.«10»

بدترين مردم مثلِّث است. عرضه داشتند: مثلِّث چيست؟ فرمود: كسى كه عليه برادر مسلمانش نزد ستمگر سعايت و سخن چينى مى‌كند و بدين سبب خودش و برادرش و ستمگر را به هلاكت مى‌اندازد (برادرش را به دست سلطان و خود و سلطان را با عذاب جهنّم).


كمك به مظلومان‌

اعانت مظلوم در برابر ظالم و يارى او جهت نجات از ستم ستمكار از اوجب واجبات در اسلام است، تا جايى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

مَنْ أصْبَحَ لايَهْتَمُّ بِامُورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ.«11»

كسى كه صبح كند و اهتمام به امور مسلمانان نورزد، مسلمان نيست.


23- طلب ناحق‌

انسان گاهى در امورى، همانند مقام، مال، عنوان، در صورتى كه حق او نيست براى به دست آوردنش اهتمام مى‌ورزد و در اين زمينه مجبور به پايمال كردن حقوق ديگران مى‌شود و اين كارى است كه آيات و روايات از آن نهى كرده‌اند و آن را عملى حرام و گاهى خيانت به خدا و رسول او و مردم مؤمن دانسته‌اند.

حضرت سجّاد (عليه السلام) در اين قسمت از دعا از حضرت حق مى‌خواهد وى را از طلب آنچه حق او نيست حفظ فرمايد.

اگر انسان از ابتداى زندگى جلوى طمع ورزى خود را بگيرد، به اين بليّه سخت و مصيبت مهلك دچار نمى‌شود.

امام صادق (عليه السلام) درباره كسى كه مثلًا رياست بر مردم حق او نيست ولى در طلب آن كوشش مى‌كند مى‌فرمايد:

مَنْ طَلَبَ الرِّياسَةَ هَلَكَ.«12»

هر كس طالب رياست باشد هلاك مى‌شود.

حضرت صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ، مَلْعُونٌ مَنْ هَمَّ بِها، مَلْعُونٌ كُلُّ مَنْ حَدَّثَ بِها نَفْسَهُ.«13»

از رحمت خدا دور است كسى كه به ناحق ادعاى رياست كند، ملعون است آن كه اهتمام به آن ورزد و از رحمت الهى دور است هر كس با خود از رياست سخن بگويد.

مَنْ طَلَبَ الرّياسَةَ لِنَفْسِهِ هَلَكَ، فَإنَّ الرّياسَةَ لاتَصْلَحُ إلّا لِأَهْلِها.«14»

هر كس براى خود طلب رياست كند هلاك گردد، به حقيقت كه رياست جز براى اهلش صلاح نيست.

ساير امورى كه نيز حق انسان نيست، اگر آدمى در طلبش برآيد و به اين خاطر حق ديگران پايمال گردد، از رحمت حق محروم مى‌شود.


24- از روى نادانى سخن گفتن‌

آنچه را انسان به آن علم ندارد، وقتى درباره آن وارد سخن مى‌گردد، يا منتهى به تهمت، يا گمراهى ديگران، يا آشوب در يك خانواده، يا يك اجتماع، يا از بين رفتن مال، يا آبروى يك انسان بى‌گناه، يا ردّ يك حق و يا استقرار امر باطل مى‌گردد كه گناه هر كدام از اينها در پيشگاه حضرت حق گاهى از كوهها سنگين‌تر است.

امام صادق (عليه السلام) از شخص حكيمى روايت مى‌كند:

الْبُهْتانُ عَلَى الْبَرى‌ء أثْقَلُ مِنَ الْجِبالِ الرّاسِياتِ.«15»

تهمت‌زدن به پاكدامن از كوههاى استوار سنگين‌تر است.

گناه گمراه كردن ديگران بنابر تفسير حضرت صادق (عليه السلام) از آيه:

﴿مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفسٍ أوْ فَسادٍ فِى الأْرْضِ فَكَأنَّما قَتَلَ النّاسَ جَميعاً﴾«16»

هر كس انسانى را جز براى حق، [قصاص‌] يا بدون آن كه فسادى در زمين كرده باشد، بكشد، چنان است كه همه انسان‌ها را كشته.

ازكشتن تمام انسان‌ها سنگين‌تر است.

و نيز آشوب ايجاد كردن در بين مردم و خانواده‌ها و باعث ريخته شدن آبروى مردم يا از بين رفتن مال بى‌گناه، گناهانى بس عظيم و اعمالى بس قبيح است. در اين زمينه‌ها تمام مردم را يك آيه در قرآن مجيد بس است كه مى‌فرمايد:

﴿وَ لا تَقْفُ مالَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴾«17»

و از چيزى كه به آن علم ندارى [بلكه برگرفته از شنيده‌ها، ساده‌نگرى‌ها، خيالات و اوهام است‌] پيروى مكن؛ زيرا گوش و چشم و دل [كه ابزار علم و شناخت واقعى‌اند] موردِ بازخواست‌اند.

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

تو را از دو خصلت بازمى‌دارم كه در آن دو خصلت مردم تباه شدند: يكى آن كه خدا را از روى نادرستى بپرستى و ديگر آن كه از روى نادانى براى مردم حكمى و فتوائى صادر كنى.«18»

زرارةبن‌اعين مى‌گويد: از حضرت باقر (عليه السلام) پرسيدم:

ما حَقُّ اللَّهِ عَلَى الْعِبادِ؟ قالَ: أنْ يَقُولُوا ما يَعْلَمُونَ، وَ يَقِفُوا عِنْدَ ما لا يَعْلَمُونَ.«19»

حق خدا بر بندگان چيست؟ فرمود: اين كه بگويند آنچه مى‌دانند و باز ايستند از آنچه نمى‌دانند.

______________________________

(1)- أنعام (6): 68.

(2)- هود (11): 59- 60.

(3)- هود (11): 113.

(4)- قصص (28): 17.

(5)- بحار الأنوار: 72/ 369، باب 82، ذيل حديث 3.

(6)- بحار الأنوار: 72/ 370، باب 82، حديث 7؛ مستدرك الوسائل: 13/ 126، باب 35، حديث 14971.

(7)- بحار الأنوار: 72/ 372، باب 82، حديث 17؛ مستدرك الوسائل: 13/ 127، باب 35، حديث 14974.

(8)- بحار الأنوار: 72/ 373، باب 82، حديث 22؛ وسائل الشيعة: 16/ 57، باب 80، حديث 20969.

(9)- بحار الأنوار: 72/ 377، باب 82، حديث 35؛ مستدرك الوسائل: 13/ 125، باب 35، حديث 14966.

(10)- بحار الأنوار: 72/ 377، باب 82، ذيل حديث 35؛ مستدرك الوسائل: 13/ 125، باب 35، حديث 14967.

(11)- الكافى: 2/ 163، حديث 1؛ وسائل الشيعة: 16/ 336، باب 18، حديث 21701؛ بحار الأنوار: 71/ 337، باب 20، حديث 116.

(12)- بحار الأنوار: 70/ 150، باب 124، حديث 2؛ الكافى: 2/ 297، حديث 2.

(13)- بحار الأنوار: 70/ 151، باب 124، حديث 5؛ الكافى: 2/ 298، حديث 4.

(14)- بحار الأنوار: 70/ 154، باب 124، حديث 12؛ مستدرك الوسائل: 11/ 381، باب 50، حديث 13311.

(15)- بحار الأنوار: 72/ 194، باب 62، حديث 3؛ الأمالى، شيخ صدوق: 245، حديث 1.

(16)- مائده (5): 32.

(17)- اسراء (17): 36.

(18)- الكافى: 1/ 42، حديث 2؛ وسائل الشيعة: 27/ 21، باب 4، حديث 33102.

(19)- الكافى: 1/ 43، حديث 7؛ الأمالى، شيخ صدوق: 420، حديث 14.

لا تعينوا الظالم على ظلمه فيبطل فضلك.
(به ستمكاران يارى ندهيد كه خوبيهاى شما نزد خداوند باطل مى‌شود.)
بحارالانوار، ج 75، ص 370

من اعان ظالما على مظلوم لم يزل الله عز و جل عليه ساخطا حتى ينزع عن معونته.
(حضرت صادق عليه‌السلام فرمود: كسى كه ستمكارى را در ستم بر مظلومى يارى دهد، دائم در غضب خداست تا از آن عمل زشت دست بردارد.)
بحارالانوار، ج 75، ص 373-372

من مشى مع ظالم ليعينه و هو يعلم انه ظالم فقد خرج من الاسلام.
(كسى كه با ظالمى براى كمك به او حركت كند در حالى كه بداند او مردى ستمگر و ظالم است، از اسلام خارج شده است.)
بحارالانوار، ج 75، ص 377

من طلب الرياسه هلك.
(هر كس طالب رياست باشد هلاك مى‌شود.)
كافى، ج 2، ص 297


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - سید احمد فهری - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^