حکایت جالب و شنیدنی سفر پادشاه عربستان به ایران /چرا آیت الله بروجردی (ره) درخواست ملاقات پادشاه عربستان را نپذیرفت؟
بمناسبت ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها
من هشت نه ساله بودم که پادشاه عربستان، سعودبن عبدالعزیز که آمریکایی به تمام معنا بود، برای دیدن شاه به ایران آمد. بعد به شاه می گوید: من شنیده ام شخصیت اول روحانی شما در شهر قم است، شاه هم به او می گوید: بله، شخصیت اول روحانی ما آیت الله العظمی بروجردی در قم هست. به شاه می گوید زمینه ای جور کنید که من به قم بروم و خدمت ایشان برسم؛ چون خیلی ذکر خیر این انسان والا را شنیده ام. به آقای بروجردی پیغام می دهند، ایشان عذر می آورند و می گویند: من با پادشاهان عالم ملاقاتی نداشته ام و ندارم، بنای ملاقات هم ندارم. به ملک سعود می گویند: ایشان اخلاقاً این است و با بزرگان سیاسی ملاقات نمی کند. ملک سعود یک قطعهٔ ناب پردهٔ خانهٔ کعبه را که با خودش آورده بود و یک قرآن را به قم، خدمت آقای بروجردی می فرستد. آقای بروجردی هم آن پرده و قرآن را به احترام کعبه و قرآن قبول می کند. ملک سعود هم سفرش تمام می شود و برمی گردد. بعضی از علما به آقای بروجردی گفتند: چرا قبول نکردی به دیدنت بیاید؟! می آمد، شما و معنویت شما را می دید، دربارهٔ حج با او صحبت می کردید و راه حج برای شیعه خیلی هموار می شد. فرمود: نمی خواستم به قم بیاید، نمی خواستم به دیدنم بیاید؛ علتش هم این است: اگر به قم می آمد، اینها زیارت اهل قبور را قبول ندارند، به دیدن من می آمد و برای زیارت حضرت معصومه(س) نمی رفت که این توهین به حضرت معصومه(س) بود و من راهش ندادم.