جلساتت هم مثل خودت غریب شده!
حتی به پیراهن کهنه ات هم رحم نکردند!
به مناسبت شب جمعه
همهٔ شما می دانید، شب،شب ابی عبدالله(ع) است. امشب 124هزار پیغمبر، ائمهٔ طاهرین(علیهم السلام)، هفتادهزار فرشته و صدیقهٔ کبری(س) در حرم هستند. حسین جان! آن وقت ها چندهزارتا دور هم جمع می شدیم و گریه می کردیم؛ اما حالا غریبانه برای تو گریه می کنیم و اصلاً گمان نمی کردیم که جلساتت مثل خودت غریب بشود. حسین جان! چه حملاتی به بدنت کرده بودند که وقتی خواهرت آمد، سر نداشتی، لباس هم نداشتی و پیراهن کهنه ات را برده بودند! با تعجب به بدنت نگاه کرد و سه تا سؤال از تو کرد: «أ أنْتَ أخِي» آیا تو برادر من هستی؟ «وَ ابْنَ وٰالِدی» تو پسر علی(ع)، پدر من هستی؟ «وَ ابْنَ أمّی» تو پسر فاطمهٔ زهرا(س)، مادر من هستی؟