چون از تعقیب نماز فارغ شدی، سجدهی شکر بجا آر و اتفاق علمای شیعه بر آن است که سجدهی شکر در وقت تازه شدن نعمتی یا دفع بلایی مستحبّ است و بهترین آن پس از نماز است برای شکر بر توفیق ادای نماز.
به سند معتبر از حضرت باقر(علیهالسلام) روایت شده: پدرم امام زین العابدین(علیهالسلام) هیچ نعمتی را از خدا یاد نکرد مگر آنکه به شکرانهی آن سجده بجا آورد و هیچ آیهای از قرآن نخواند که در آن سجده باشد، مگر آنکه سجده کرد و خدا شرّی را که از آن میترسید از او دفع نکرد مگر آنکه سجده کرد و از هر نماز واجبی که فارغ میشد، پس از آن سجده بجا میآورد و هرگاه اصلاح نمودن میان دو نفر را توفیق مییافت، به خاطر شکر آن سجده میکرد، در تمام مواضع سجود آن حضرت اثر سجده نمایان بود، به این خاطر به آن حضرت سجّاد میگفتند.
و نیز به سند صحیح از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت شده: هر مؤمنی در غیر نماز، برای شکر نعمتی برای خدا سجده کند حقتعالی برای او ده حسنه مینویسد و ده سیئه را از او محو میکند و ده درجه برای او در بهشت بلند میگرداند.
و به سندهای معتبر بسیار از آن حضرت روایت شده: نزدیکترین حالات بنده به خدا، حالت سجده همراه با گریه است.
در حدیث صحیح دیگری فرمود: سجدهی شکر بر هر مسلمانی واجب است، نماز خود را با آن تمام کن
و پروردگارت را به وسیلهی آن خشنود نما و فرشتگان را از خود به شگفتی انداز.
به درستی که بنده هرگاه نماز بجا آورد و پس از آن سجده شکر کند، پروردگار جهانیان بین او و فرشتگان پرده را بگشاید و بگوید: ای فرشتگان من، به سوی بنده من نظر کنید که فریضهی مرا بجا آورد و عهد مرا کامل کرد، پس در پیشگاه من به خاطر آنچه بر او لطف کردهام سجده کرد، ای فرشتگان من، به او چه پاداشی باید داد؟ پاسخ میدهند: رحمتت را. میپرسد: دیگر چه؟ میگویند: بهشت، باز میفرماید: دیگر چه؟ میگویند: کفایت کارهای مهمّ او و برآوردن حاجاتش.
پس حقتعالی مکرّر میپرسد و فرشتگان پاسخ میدهند تا آنکه فرشتگان میگویند: پروردگارا، دیگر چیزی نمیدانیم، آنگاه خدای کریم میفرماید: من از او قدردانی میکنم چنانکه او مرا شکر کرد و به فضل خود به سوی او رو میکنم و رحمت عظیم خود را در قیامت به او مینمایانم!
به سند صحیح از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت شده: خدای عالمیان، ابراهیم را برای آن خلیل خود گردانید که بسیار بر زمین سجده میکرد.
و در حدیث معتبر دیگری فرمود: چون نعمتی از نعمتهای خدا را به یاد آوری و در جایی باشی که کسی از مخالفان تو را نبیند، چهرهی خود را به نیت سجده بر زمین گذار و اگر در جایی باشی که مخالفان حاضر باشند و نتوانی سجده کنی، دست بر پایین شکم خود گذار و برای تواضع و فروتنی نسبت به خدا به حالت رکوع درآ و دست بر شکم گذاشتن به خاطر آن است که مخالفان گمان کنند دردی در شکم تو پیدا شده.
در روایات متعددی وارد شده حقتعالی به موسی خطاب کرد: میدانی تو را برای چه برگزیدم و از میان آفریدگان تنها تو را کلیم خود کردم؟ موسی گفت: پروردگارا نمیدانم، خدا فرمود: برای آنکه بر احوال بندگان توجّه کردم، در میان ایشان کسی را ندیدم که در پیشگاه من بیش از تو فروتنی و خاکساری آورد، چون تو از نماز فارغ میشوی دو طرف چهرهات را بر خاک میگذاری.
به سند موثّق از حضرت رضا(علیهالسلام) روایت شده: سجده پس از فراغت از نماز واجب، شکر خدا است بر اینکه بنده خود را بر ادا کردن واجب توفیق داده و کمتر چیزی که باید در این سجده گفته شود، این است که سه مرتبه بگوید:«شُکْراً لِلّٰهِ» راوی پرسید:«شُکْراً لِلّٰهِ» چه معنایی دارد؟
حضرت فرمود: معنایش این است که این سجده از سوی من برای شکر و سپاس خدا است بر اینکه به من توفیق داد به خدمتش برخاستم و واجب او را ادا کردم و شکر خدا موجب فزونی نعمت و توفیق طاعت است و اگر در نماز کوتاهی و تقصیری مانده باشد که به نافلهها جبران نگشته به وسیله این سجده جبران میشود.
و اما کیفیت این سجده مشروط به شرطی نیست؛ به هر شکلی که صورت گیرد صحیح است و احوط آن است که بر زمین انجام گیرد و اگر بتواند باید مانند سجده نماز بر هفت عضو سجده کند و پیشانی را بر آنچه سجده نماز بر آن صحیح است بگذارد.
و بهتر آن است که بر خلاف سجدهی نماز دستها را بر زمین بخواباند و شکم را به زمین برساند و مستحبّ است اول پیشانی را بر زمین گذارد، سپس طرف راست صورت را، آنگاه جانب چپ را و دوباره پیشانی را بر زمین گذارد. به همین خاطر این حالت را «دو سجدهی شکر» میگویند؛ و ظاهراً بدون گفتن ذکر هم صورت میگیرد و مستحبّ است که در این سجده ذکر بگوید و بهتر آن است که ذکرها و دعاهایی را که در چند سطر بعد ذکر خواهد شد بخواند و مستحبّ است این سجده را طول دهد.
سجدهی امام موسیکاظم(علیهالسلام) و بعضی از اصحاب آن حضرت
چنانکه روایت شده: حضرت موسی بن جعفر(علیهالسلام) پس از طلوع صبح سجده مینمود تا هنگام ظهر شرعی و بعد از عصر تا هنگام شام و در حدیث دیگری وارد شده آن حضرت بیشتر از ده سال هر روز پس از طلوع خورشید تا هنگام ظهر شرعی در سجده بودند.
و به سند صحیح روایت شده حضرت رضا(علیهالسلام) به اندازهای در سجود میماند که سنگریزه مسجد از عرق ایشان تر میشد و آن حضرت دو طرف صورت خود را بر زمین مسجد میچسباندند.
در کتاب رجال کشّی آمده است که فضلبنشاذان نزد ابن عُمَیر آمد در حالیکه در سجده بود و سجده را بسیار طول داد، چون سر برداشت و درباره طول سجدهاش سخن به میان آمد گفت: اگر سجده جمیلبندرّاج را میدیدی، سجده مرا طولانی نمیشمردی و نیز گفت: روزی نزد جمیل رفتم، او سجده را بسیار طول داد، چون سر برداشت گفتم: سجده را طول دادید؟ گفت: اگر طول سجده معروفبنخرَّبوذ را میدیدی، سجده مرا آسان میشمردی.
و نیز از فضلبنشاذان روایت کرده حسن بن علی بن فضّال برای عبادت به صحرا میرفت، سجده را به اندازهای طول میداد که پرندگان بر پشتش مینشستند به گمان این که جامهٔ افتادهای است و حیوانات وحشی در اطراف او میچریدند و از او نمیهراسیدند.
و نیز روایت کرده، علی بن مهزیار به هنگام طلوع خورشید به سجده میرفت و سر برنمیداشت تا برای هزار نفر از برادران خود دعا میکرد همانند آنچه که برای خود دعا کرده بود و از کثرت طول سجده بر پیشانی او به مانند زانوی شتر، پینه بود! و نیز روایت کرده ابن عُمَیر، پس از نماز صبح سر به سجده شکر میگذاشت و بر نمیداشت مگر هنگام ظهر.
بهتر این است که سجده شکر پس از پایان تعقیبات و پیش از انجام نوافل باشد و بیشتر اصحاب گفتهاند: در نماز مغرب پس از نوافل انجام گیرد و بعضی زمان انجام آن را پیش از نوافل گفتهاند و ظاهراً هر دو وقت خوب است ولی پیش از نوافل بجا آوردن بهتر است، چنانکه حِمیری از حضرت صاحب الزمان روایت کرده و اگر هر دو را عمل کند، شاید بهتر باشد.
دعاهای سجده شکر
اما دعاهاى این سجده بسیار است و آسانترین آنها این چند مورد است.
اول:
به سند معتبر از حضرت رضا(علیهالسلام) روایت شده: اگر میخواهی صد مرتبه«شُکْراً شُکْراً» بگو و اگر میخواهی صد مرتبه «عَفْواً عَفْواً».
در «عیون اَخبار الرضا» از رجاء بن ابی الضّحاک روایت کرده که حضرت رضا(علیهالسلام) در راه خراسان هرگاه از تعقیب نماز ظهر فارغ میشدند، صد مرتبه در سجده میگفتند: «شُکْراً لِلّٰهِ» و چون از تعقیب نماز عصر فارغ میشدند، صد مرتبه در سجده میگفتند:«حَمْداً لِلّٰهِ»
دوم:
شیخ کلینی به سند معتبر از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت کرده نزدیکترین احوال بنده به خدای تعالی هنگامی است که در سجده باشد و خدای خود را بخواند. چون به سجده روی بگو:
يَا رَبَّ الْأَرْبابِ، وَيَا مَلِكَ الْمُلُوكِ، وَيَا سَيِّدَ السَّاداتِ، وَيَا جَبَّارَ الْجَبابِرَةِ، وَيَا إِلٰهَ الْآلِهَةِ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
ای پروردگار پرورندگان و ای پادشاه پادشاهان و ای سرور سروران و ای توانمند توانمندان و ای معبود معبودان، درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد
سپس حاجت خود را بخواه. آنگاه بگو:
فَاِنّى عَبْدُكَ، ناصِيَتى فى قَبْضَتِكَ
من بنده توأم، اختیارم در دست قدرت توست.
بعد هر دعایی را که خواهی داشته باش که خدا بخشنده است و برآوردن هیچ حاجتی برای او دشوار نیست.
سوم:
کلینی به سند موثّق از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت کرده: پدرم را شبی در مسجد به حال سجده دیدم، شنیدم میگریست و این دعا را میخواند:
سُبْحانَكَ اللّٰهُمَّ أَنْتَ رَبِّي حَقّاً حَقّاً، سَجَدْتُ لَكَ يَا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً، اللّٰهُمَّ إِنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي، اللّٰهُمَّ قِنِي عَذابَكَ يَوْمَ تَبْعَثُ عِبادَكَ، وَتُبْ عَلَيَّ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ .
منزّهی تو، خدایا تو پروردگار منی، به راستی از روی بندگی و بردگی برای تو سجده کردم، ای پروردگارم؛ خدایا، به درستی که عمل من کم است بر آن بیفزای، خدایا مرا از عذابت نگاه دار، روزی که بندگانت را برانگیزی و توبهام را بپذیر زیرا تو بسیار توبهپذیر و مهربانی.
چهارم:
کلینی به سند معتبر روایت کرده: حضرت امام موسیبنجعفر(علیهالسلام) این دعا را در سجده میخواند:
أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَارٍ حَرُّها لَايُطْفَىٰ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ نارٍ جَدِيدُها لَايَُبْلىٰ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ نارٍ عَطْشانُها لَايُرْوىٰ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ نارٍ مَسْلُوبُها لَا يُكْسَىٰ .
به تو پناه میآورم از آتشی که حرارتش فرو نمینشیند و به تو پناه میآورم از آتشی که تازهاش کهنه نمیگردد و به تو پناه میآورم از آتشی که تشنهاش سیراب نشود و به تو پناه میآورم از آتشی که برهنهاش پوشیده نگردد.
پنجم:
کلینی به سند معتبر روایت کرده: مردی به حضرت صادق(علیهالسلام) شکایت کرد: امّ ولدی [اُمِّ ولد به کنیزانی گفته میشد که از مالکان خود دارای فرزندیمیشدند] دارم که علیل است، فرمود: پس از هر نماز واجب در سجده شکر بگوید: «یَا رَؤُوفُ یَا رَحِیمُ یَا رَبِّ یَا سَیِّدِی؛ ای بنده نواز، ای مهربان، ای پروردگار، ای آقای من» آنگاه حاجت خود را بخواهد.
ششم:
در بسیاری از روایات معتبر نقلشده امام صادق(علیهالسلام) و امام کاظم(علیهالسلام) در سجده شکر بسیار میگفتند:
«أَسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ؛ از تو خواهم آسودگی هنگام مرگ و گذشت هنگام حساب».
هفتم:
به سند صحیح از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت شده در سجده میگفتند:«سَجَدَ وَجْهِیَ اللَّئِیمُ لِوَجْهِ رَبِّیَ الْکَرِیمِ؛ سجده کند روی پست من برای خاطر پروردگار بزرگوار».
هشتم:
در بعضی از کتب معتبر از امیرمؤمنان(علیهالسلام) روایت شده بهترین سخنان نزد حقتعالی، آن است که بنده در سجده سه مرتبه بگوید:
«إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی؛ من به خویشتن ستم کردم، پس بیامرزم».
نهم:
در «جعفریات» به سند صحیح از حضرت امام صادق(علیهالسلام) روایت کرده: حضرت رسول(صلىاللّهعلیهوآله) وقتى سر به سجده میگذاشت این دعا را میخواند:
اللّٰهُمَّ مَغْفِرَتُكَ أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِي، وَرَحْمَتُكَ أَرْجَىٰ عِنْدِي مِنْ عَمَلِي، فَاغْفِرْ لِي ذُنُوبِي يَا حَيّاً لَايَمُوتُ .
خدایا آمرزشت از گناهان من گستردهتر و مهرت بر من از عملم امیدبخشتر است، گناهان مرا بیامرز، ای زندهای که هرگز نمیمیرد.
دهم:
قطب راوندی از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت کرده: هرگاه بر تو سختی و اندوهی دست دهد و به نهایت دشواری برسد، بر زمین سجده کن و بگو:
يَا مُذِلَّ كُلِّ جَبَّارٍ، يَا مُعِزَّ كُلِّ ذَلِيلٍ، قَدْ وَحَقِّكَ بَلَغَ مَجْهُودِي، فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَفَرِّجْ عَنِّي .
ای خوارکنندهی هر سرکش، ای عزّتبخش هر خوار، به حقّت سوگند تابم و توانم سرآمد، پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مشکل مرا بگشای.
در کتاب «عُدة الداعی» از آن حضرت روایت کرده: هرگاه به مردی حادثهای یا پیشآمد سختی یا اندوه شدیدی یا غمی سنگین برسد، زانوها و دستهای خود را تا مرفق برهنه کند و به زمین بچسباند و سینه خود را نیز به زمین برساند و حاجت خود را درخواست کند.
یازدهم:
ابن بابویه به سند معتبر از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت کرده: هرگاه بنده در سجده سه مرتبه بگوید:«یَا اللّٰهُ یَا رَبّاهُ یَا سَیِّداهُ» خدای کریم در پاسخ او گوید:«لَبَّیْکَ»؛ بنده من، حاجت خود را بخواه. در «مکارم الاخلاق» روایت کرده: هرکه در سجده بگوید:«یا رَبّاهُ یا سَیِّداهُ» آنقدر که نفس قطع شود، حقتعالی فرماید: حاجت خود را بخواه.
دوازدهم:
در کتاب «مکارم الاخلاق» از امام صادق(علیهالسلام) روایت کرده حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله) به مردی رسید که در حال سجده بود و میگفت:
يَا رَبِّ مَاذا عَلَيْكَ أَنْ تُرْضِيَ عَنِّي كُلَّ مَنْ كانَ لَهُ عِنْدِي تَبِعَةٌ، وَأَنْ تَغْفِرَ لِي ذُ نُوبِي، وَأَنْ تُدْخِلَنِي الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ، فَإِنَّمَا عَفْوُكَ عَنِ الظَّالِمِينَ، وَأَنَا مِنَ الظَّالِمِينَ، فَلْتَسَعْنِي رَحْمَتُكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
ای پروردگارم، تو را چه میشود که از من خشنود کنی هرکه را از او نزد من حقّی است و اینکه گناهانم را بیامرزی و به رحمتت مرا وارد بهشت گردانی، جز این نیست که گذشت تو از ستمکاران است و من از ستمکارانم، پس مرا به مهرت فراگیر، ای مهربانترین مهربانان.
حضرت فرمود: سر از سجده بردار که دعایت مستجاب شد، به درستی که دعای پیامبری را خواندی که در زمان قوم عاد بود.
نویسنده گوید: ما در «مفاتیح» در ضمن اعمال «مسجد کوفه» و «مسجد زید» ، بعضى دعاها را نقل کردیم که در سجده خوانده میشود.
دعا برای برادران مؤمن در سجده
و شیخ طوسی در کتاب «مصباح المتهجّد» در ذکر سجده شکر فرمود: مستحبّ است برای برادران خود، در سجده دعا کنی و بگویی:
اللّٰهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَاللَّيَالِي الْعَشْرِ، وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ، وَاللَّيْلِ إِذا يَسْرِ، وَرَبَّ كُلِّ شَيْءٍ، وَ إِلٰهَ كُلِّ شَيْءٍ، وَخَالِقَ كُلِّ شَيْءٍ، وَمَلِكَ [وَمَلِيكَ] كُلِّ شَيْءٍ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَافْعَلْ بِي وَبِفُلانٍ وَفُلانٍ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، وَلَا تَفْعَلْ بِنَا مَا نَحْنُ أَهْلُهُ، فَإِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوَىٰ وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ .
ای پروردگار سپیدهدم و شبهای دهگانه و پروردگار جفت و تک و شب هنگامی که میگذرد و پروردگار هر چیز و معبود هر چیز و آفرینندهی هر چیز و پادشاه هر چیز، بر محمّد و خاندانش درود فرست و با من و فلان و فلان آنچه شایسته آنی انجام ده و نسبت به ما آنچه سزاوار آن هستیم انجام مده، به درستی که تو اهل تقوا و آمرزشی.
چون سر از سجده برداشتی، دست خود را بر موضع سجود خود میمالی و از طرف چپ صورت، به صورت میکشی، آنگاه به پیشانی سپس سه مرتبه به جانب راست و در هر مرتبه بگو:
اللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ، لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ، الرَّحْمٰنُ الرَّحِيمُ . اللّٰهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّي الْهَمَّ، وَالْحَزَنَ، وَالْغِيَرَ، وَالْفِتَنَ، مَا ظَهَرَ مِنْها وَمَا بَطَنَ .
خدایا تو را ستایش، معبودی جز تو نیست، دانای نهان و آشکار، بخشنده و مهربان، خدایا اندوه درون و غم و دگرگونیها و فتنهها آنچه آشکار شد و آنچه نهان گشت را از من برطرف کن.