خدایا نعمتهايت از انوار ايمان زينتهايى به من پوشاند،و لطايف نيكى ات خيمه هايى از عزت بالاى سرم افراشت،و عطاهايت گردن بندهاى زيبنده اى به گردنم افكند كه هرگز باز نشود،و طوقهايى بر من آويخت كه به هيچ روى گسسته نگردد،عطاهاى انبوهت زبانم را از شمردنش ناتوان ساخته،و نعمتهاى فراوانت فهمم را از دريافتشان كوتاه نموده، تا چه رسد به بررسى كامل آنها،سپاسگزارى ات چگونه براى من امكان پذير است در حالى كه سپاسم نسبت به تو خود نيازمند سپاسى ديگر است،پس هر نوبت كه گفتم تو را سپاس،بر من واجب شد كه به خاطر آن باز بگويم تو را سپاس،
منبع : پایگاه عرفان